تبیان، دستیار زندگی
شهاب حسینی از زمان دریافت جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن برای فیلم «فروشنده» تا امروز حاشیه های ریز و درشت فراوانی را تجربه کرده است. از سفر او به آمریکا و شایعاتی که پشت سر او به و وجود آمد تا دریافت جایزه از جشنواره مقاومت باعث ایجاد یک سری حواشی در شبک
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهاب حسینی : برایتان تره هم خرد نمی کنم!

شهاب حسینی از زمان دریافت جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن برای فیلم «فروشنده» تا امروز حاشیه های ریز و درشت فراوانی را تجربه کرده است. از سفر او به آمریکا و شایعاتی که پشت سر او به و وجود آمد تا دریافت جایزه از جشنواره مقاومت باعث ایجاد یک سری حواشی در شبکه‌های مجازی شد که حسینی پس از مدت‌ها سکوت بالاخره در مورد آن ها واکنش نشان داده است.

بخش سینما وتلویزیون تبیان

title

متن کامل یادداشت شهاب حسینی به این شرح است:

«با یاد یگانه یار بی یار

گاهی شرایط باعث می‌شود بر خلاف میل باطنی دست به نگارش ببرم.

در میان ضرب المثل‌های متداول در جامعه، بعضاً به جملاتی بر می‌خوریم که در زندگی جنبه کاربردی بیشتری دارند. مثلا جمله معروف «جواب ابلهان خاموشی است» که به نظر می‌رسد دیگر چندان کاربردی ندارد. چرا که سکوت در برابر بعضی نابخردان،ثمری جز تنومندتر شدن درخت جهل و ریشه دواندن و گسترش بلاهت ندارد.

در حال حاضر، روی سخنم با قشری از جامعه است که گویی در این هستی پهناور، هیچ کار مفیدی ندارند و عمرشان را در جهت بیهوده‌گی‌های سطحی که نشانه عدم شناخت کافی از مسائل موجود است و قضاوت‌هایی که بیشتر به باد گلو می‌ماند تا تحلیلی مفید و سازنده،صرف می‌کنند. قشری که با مرام و منش ولگردی وارد فضای وبگردی شده‌اند و با قیقاج در فضاهای مجازی، عملاً این رسانه را به محلی برای عقده‌گشایی‌های حقیرانه، حرف‌های به اصطلاح خاله زنکی، ابراز حسادت، وقاحت و تشنج تبدیل نموده‌اند. به توهم اینکه محلی از اعراب دارند. در حالی که حتی بی‌وجودتر از آن هستند که نام خودشان را ذیل نوشته‌ها و تحلیل‌های بی‌خردانه‌شان در باب مسائل جاری هک کنند.

چه بسا که اگر آنان نیز چون دیگران، هدفی متعالی را در زندگی دنبال می‌کردند و بر آن بودند که سهم وجودی خودشان را در این آفرینش عظیم بیابند و برای بهتر چرخیدن چرخ روزگار این دنیا، دین ازلی‌شان را به شکرانه هستی‌شان ادا کنند، شاید اصلاً مجالی برای ولگردی و لغز خوانی در فضاهای مجازی نمی‌یافتند و یا اگر هم می‌یافتند، در جهت نیل به اهداف مفید و متعالی‌شان بود و نه ابراز وجود با یاوه‌سرایی و مهمل گویی.

بر آن شدم که یک بار برای همیشه موضع خود را در برابر این طیف افراد روشن کنم. بنده بر خلاف یک سو نگری‌های جاهلانه شما که سر منشاء قضاوت‌های پوچ و تهی از ارزش شماست،اعتدالی آگاهانه و خردمندانه را سر لوحه اندیشه و علت تمام پندار و گفتار و کردار خویش قرار داده‌ام که زیر سایه آن، تعاملی توام با احترام را با تمامی اقشار فکری و سلیقه‌ای، جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنم، برقرار کنم. چرا که به وحدت در عین کثرت ایمان و باور قلبی دارم. و احساس می‌کنم ایجاد ارتباطی سازنده در سایه دوستی، مودت و وسعت بخشیدن به توان پذیرش یکدیگر، در نهایت به اراده الهی مبنی بر آفرینش، نزدیکتر و در نزد او مطلوب‌تر است.

پس اگر پیرو هدایت قلبی در مسیر زندگی در صدد ایجاد ارتباطی سازنده با اقسام فکری انسان‌ها که همگی نیستند مگر تجلی اراده الهی در عالم وجود، هستم، پیرو ایمان و باور قلبی به این آیه کلیدی گنج حکیم، قرآن کریم است که فرمود،ای پیامبر! بشارت بده کسانی را که اقوال مختلف را می‌شنوند و بهترین آن را انتخاب می‌کنند. پس در این مسیر از آنچه که جستجو برای یافتن حقیقت واحد است و در نزد هر کس که به اراده الهی پا به عرصه وجود گذاشته ممکن است یافت شود، دست نخواهم داشت و تا پایان عمر، در تلاش برای تعامل و برقراری تعادل با دیگر انسان‌ها خواهم بود. از آنجا که مولا علی علیه السلام،آفرینش را با همه عظمت، آفرینش اصغر و انسان را آفرینش اکبر الهی یاد فرمودند. و این جز تلاشی برای یافتن و آموختن حقیقت، نبوده، نیست و نخواهد بود.

پس چنانچه حرف حساب جهت شنیدن، انتقاد مفید و سازنده در لباسی دوستانه برای بهتر شدن و راهیابی و راهنمایی داشتید، به گوش جان خریدارم و اگر نه، باز به قول مثلی معروف، برای گفتار و اظهار نظرهای سبک مغزانه‌تان در باب مسائل و موارد زندگی کاری و روزمره‌ام،‌ تره هم برایتان خورد نمی‌کنم. چرا که بر خلاف شما، بسیار پر دغدغه‌تر از آن هستم که برای قضاوت‌های سطحی و جاهلانه‌تان در باب موضوعات مربوط به خود وقعی بنهم. و عجب این بیت شاعر درباره کسانی که جز حاشیه پردازی‌های مخرب و نا امید کننده در زندگی دغدغه دیگری ندارند، صادق است:«در حیرتم از مرام این مردم پست/ این طایفه زنده کش مرده پرست.»

داوری تنها خدا را سزاست که یگانه شاهد متعال است بر اقوال و احوال:«هم قصه نا نموده داند، هم نامه نانوشته خواند.»

بهایی به اینکه سلیقه شخصی‌تان درباره شخصیت بنده چه بوده، هست و خواهد بود، نخواهم داد چرا که رسیدنم به حال و فال امروز تنها به لطف و مشیت یار بوده که چون آورد مرا، شکر. چون ببرد مرا، شکر. چون ببخشد، رحمت است و نعمت و چون باز پس گیرد، رفعت است و حکمت که باز هم شکر. چرا که عزت و ذلت تنها در دستان اوست و لاغیر. آرزومند عشق و آگاهی فراگیر.


منبع:جام جم آنلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .