تبیان، دستیار زندگی
نقوش هندسی، گیاهی و حیوانی از گذشته های دور تا امروز در نمادگرایی هنرهای سنتی دیده می شوند که بعضی از آنها به تدریج در تاریخ محو شده اند و برخی دیگر تا امروز در برخی شاخه های هنر سنتی دیده می شوند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش نماد در هنرهای سنتی ایران

نقوش هندسی، گیاهی و حیوانی از گذشته های دور تا امروز در نمادگرایی هنرهای سنتی دیده می شوند که بعضی از آنها به تدریج در تاریخ محو شده اند و برخی دیگر تا امروز در برخی شاخه های هنر سنتی دیده می شوند.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
نقوش سنتی ایرانی اسلامی


البته واضح است که طرح های سنتی کمابیش در همه هنرهای سنتی، چه غربی و چه شرقی دیده می شوند و در نقش ماندالاهایی که پایه های معماری مقدس هند بر آنها متکی است و هم در تزئینات شیشه های پنجره های کلیساهای جامع سبک گوتیک و هم در آجرکاری و کاشیکاری مساجد و ابنیه ایرانی حضور آنها را می بینیم، اما در هنر اسلامی است که این اشکال هندسی مقدس، گسترده و دارای ضابطه ای منطقی می شوند و به کمال می گرایند. الگوهای هندسی به کار گرفته شده در هنرهای سنتی اسلامی با امور عقلی یا حتی هنر عقلی پیرو نظامی خاص هیچ رابطه ای ندارد؛ زیرا این الگوها از اصول هندسی غیرمادی و غیرمقداری سرچشمه می گیرند که خود آفریده ذهن خلاق و تابع نیروی تصور ، ابتکار و ابداع ذهنی هستند.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی

نقوش سنتی ایرانی اسلامی


پایه این شکل های هندسی بر دوایر است که تصویری هستند از کمال و چون به قسمت های مساوی تقسیم شوند، سبب پیدایی چند ضلعی های منظمی می شوند که رفته رفته به شکل ستاره های منظم و خوش نما در می آیند. از دیدگاه فلسفه اسلامی، این شیوه تطابق یا جابه جایی و انتقال تناسبات عمده یک ساختمان در یک دایره محیطی، با توحید نیز هماهنگ است که وحدت سرچشمه و نقطه پایانی به هم رسیدن همه پراکندگی ها و کثرات است. پس شگفت نیست که هنرمند اسلامی همه شکل های هندسی وابسته به تقسیم منظم دایره را بررسی کرده و در نظر آورده است.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی

شناخت تناسبات ، بی گمان به روزگارهای بسیار دور و حتی پیش از تاریخ می رسد و تشابهی نیز بین وزن آواها، یعنی ضرب موسیقی با تناسب های ابعاد در نقوش سنتی دیده می شود. تناسب و وزن در هنر خشونویسی نیز که در جهان اسلام پایگاهی برجسته و ممتاز دارد، به چشم می خورند. نکته مهم اینکه علم سنتی تناسبات با ذوق، سلیقه و زیبایی شناسی فردی بستگی ندارد و این یکی از ویژگی های اصلی هنرهای سنتی است که به فردیت هنرمند تکیه نداشته است و ندارد.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی

"بهره گیری از شیوه های هندسی، هنرمند را توانا ساخت تا با فراخ دستی در میدان گسترده ای با سهولت و روشی درست به کار پردازد. تناسبات میان اجزا و کل در ترکیب شکل هایی توجه به محدودیت الگو و سرمشق و شیوه ، با اندازه های خاص جریان می یابد. از این رو به یک کلیت پهناور در جهان اسلام دسترسی یافته شد که با ایمان بر پایه اینکه همه آفرینش هماهنگ و همسان هستند، سازگار است." *
شیر در فرهنگ تصویری بعد از اسلام نیز همچنان اهمیت داشت، در این حد که در برخی از روایات مذهبی، همدم بعضی از امامان بود. تا همین اواخر در مراسم عزاداری عاشورا مردی که در پوست شیر می رفت به یاد شیری که در کربلا به یاری امام سین (ع) آمده بود، حمل می شد
با اسلام پذیرفتن ایرانیان، هنرمندان ایرانی توانستند تظاهرات فرهنگی و هنری خود را با قوانین آن وفق دهند. اما هنوز یک سده بیشتر نگذشته بود که واکنش هایی علیه جور و ستم اعراب و حکومت مرکزی آنها آغاز شد و جنبش هایی برای رهایی از زیر سلطه حکام عرب بوجود آمد. سرکردگان این جنبش ها به جهت ایجاد وحدت ملی ، هر روشی که می توانست قدرت متقابلی را در برابر حکام عرب ایجاد کند، به کار می بردند. از این رو شعرا و نویسندگان را به بازنویسی تاریخ گذشته ایران و نوشتن داستان های حماسی قبل از اسلام ترغیب کردند و شاهنامه فردوسی، این شاهکار مسلم حماسی چنین خلق شد. نقاشان به تدریج به مصور کردن این داستان ها پرداختند و این وضع تا دوره صفوی ادامه داشت.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی


پادشاهان ایرانی الاصل ضمن برآوردن آرزوهای مهمشان که تجدید عظمت و شکوه ایران قبل از اسلام بود، یک سلسله اقدامات اساسی و بنیادی را در تمام شئون زندگی به وجود آوردند که از جمله آنها ، رسمی کردن مذهب تشیع بود که به طور چشمگیری روی مظاهر فرهنگی اثر گذاشت و سبب تجدد حیات هنر و فرهنگ ایران شد.
با استقرار سلسله صوفی و گسترش جنبش های جدید فکری و هنری، تصویرسازی که تا قبل از آن تنها به بهانه مصور کردن اشعار و داستان ها خلق می شد و اندازه آنها از قطع کتابها تجاوز نمی کرد، تحولات تازه ای پیدا کرد و در اندازه های طبیعی و گاه بزرگتر روی کاخ ها و سردر بازارها و حمام ها ، زیر گنبد و دیوار امام زاده ها و پرده های تعزیه خوانها آمد و در بسیاری از رشته های دیگر، تصویرسازی به عنوان موضوع دلخواه هنرمندان جلوه گر شد.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی


از تصویر جانوران خوش یُمن مثل شیر، اسب، مرغ و ماهی بیش از دیگر جانوران در آرایش اشیاء استفاده می شد و برخی از جانوران به دنبال سنت ها و مذاهب قبل از اسلام، همچنان اهمیت خود را حفظ کرده بودند ولی با تغییراتی که در مفاهیم و کاربردهای آنها به وجود آمده بود، در فرهنگ جدید ادغام شدند.
در هنر و کیش هخامنشیان، شیر، نماد میترا است و در آئین مهرپرستی نیز شیر مقام ویژه ای دارد. غیر از آن ، شیر نماد برج اسد و یک شکل نجومی است و برج اسدخانه خورشید است و خورشید در این برج که برابر با مردادماه و وسط تابستان است ، در نهایت گرمی و درخشندگی است.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی


در میان شیعیان ایرانی، شیر نماد حضرت علی (ع) است که قلب اسدالله داشته است. در دوره های هخامنشی و ساسانی شکل شیر اهمیت ویژه ای داشته و برای نشان دادن قدرت و نیروی پادشاه، اغلب او را در حال مبارزه و شکار شیر نشان داده اند.

شیر در فرهنگ تصویری بعد از اسلام نیز همچنان اهمیت داشت، در این حد که در برخی  از روایات مذهبی، همدم بعضی از امامان بود. تا همین اواخر در مراسم عزاداری عاشورا مردی که در پوست شیر می رفت به یاد شیری که در کربلا به یاری امام سین (ع) آمده بود، حمل می شد.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی


از زمان صفویه اهمیت نماد شیر به حدی رسید که علی رغم تحریم مجسمه سازی، پیکره این حیوان در امامزاده ها و روی گور پهلوانان کار گذاشته می شد. این سنت  تا همین اواخر در روستاهای بختیاری ، فارس، آذربایجان و برخی نقاط دیگر ایران معمول بود و هنوز در بسیاری از قبرستان های این مناطق شیرهای سنگی دیده می شوند.

نقوش سنتی ایرانی اسلامی


نقش شیر از دوره غزنویان به بعد گاهی در ترکیب با خورشید دیده می شود که مخصوصا از دوره صفوی به بعد این ترکیب تصویری را بسیار می بینیم و در دوره قاجار تدریجا به نشانه دولت ایران تبدیل می شود که البته رسامی های متفاوتی داشته است  و در بعضی از آنها شیر در حالت نشسته بوده و همیشه خورشید چشم و ابرو و چهره زنانه داشته است. در دوران پهلوی رسامی شیر و خورشید ثابت می شود و تا آخر این دوره علامت رسمی دولت ایران بوده است.
نقوش سنتی ایرانی اسلامی


بستر دیگری از هنرهای سنتی که نمونه های جالبی از نماد شیر را در آن می توان دید، قالیچه ها هستند که از دوره صفوی به بعد گاهی نماد شیر را در آنها می بینیم. به طور کلی می توان گفت که غیر از شکل های ساده شده پرندگان ، هیچ یک از نمادهای حیوانی به اندازه شیردر هنرهای سنتی دوره های مختلف استفاده نشده اند. **
نقوش دیگری که در نمادشناسی هنرهای سنتی ایرانی دارای اهمیت هستند عبارتند از نقش پرنده ، خصوصا سیمرغ و عقاب، نقوش حیوانی مثل بز و گاو .

پی نوشت:
* عصنام السعید و عایشه پارمان، نقش های هندسی در هنر اسلامی، ترجمه مسعودرجب نیا، انتشارات سروش
** کامران افشار مهاجر، حضور نمادها در هنرهای سنتی ایران، مجله هنرنامه، ش.6