تبیان، دستیار زندگی
هفت اورنگ ابراهیم میرزا یکی از زیباترین نسخ بجای مانده از دوران صفوی است که بخشی ازآن به تصویرپردازی روایت شیرین حضرت یوسف(ع) و زلیخا می پردازد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایت یوسف و زلیخا در هفت اورنگ ابراهیم میرزا- بخش سوم

شرح مجلس پنجم و ششم

هفت اورنگ ابراهیم میرزا یکی از زیباترین نسخ بجای مانده از دوران صفوی است که بخشی ازآن به تصویرپردازی روایت شیرین حضرت یوسف(ع) و زلیخا می پردازد.

سمیه رمضان ماهی -بخش هنری تبیان
هفت اورنگ ابراهیم میرزا


در دو مقاله گذشته،  نخست به شرح کلیات نسخه هفت اورنگ و  سپس تحلیل نگاره های اول تا چهارم از شش مجلس داستان حضرت یوسف (ع) و زلیخا پرداختیم. اینک دو مجلس باقیمانده را شرح خواهیم داد.

مجلس پنجم


"نوزاد به معصومیت حضرت یوسف (ع) شهادت می دهد"
کتیبه شیخ محمد مصور، اندازه نگاره: 140* 216م م

هفت اورنگ ابراهیم میرزا


زلیخا در ادامه ترغیب حضرت یوسف (ع) به عشق ورزی با او، شبی در حجره اش تلاش می کند تا حضرت را اغوا کند اما در واپسین لحظات، حضرت یوسف (ع) شتابان از بارگاه زلیخا خارج می شود. عزیز مصر که بر سبیل اتفاق، بیرون از بارگاه زلیخا در حال قدم زدن است ، از خروج شتابان و غیرمنتظره حضرت یوسف (ع) مشکوک شده و موضوع را از حضرت جویا می شود . حضرت یوسف (ع) پاسخ مشخصی نمی دهد ولی زمانی که زلیخا از بارگاه به در می آید و دو مرد را در جوار هم به گفت و گو می یابد، تصور می کند که حضرت یوسف (ع) ، عزیز مصر را از اصل واقع مطلع ساخته است. بنابراین برای اثبات معصومیت خود، چنین وانمود می کند که حضرت یوسف (ع) قصد تجاوز به وی را داشته و مستوجب عقوبت و زندان است. حضرت یوسف (ع) خود را مبرا از گناه می داند و بالاخره عزیز مصر در مقابل تضرع و لابه های زلیخا تسلیم می شود و فرمان می دهد که تا روشن شدند قضیه، حضرت یوسف (ع) به زندان افکنده شود.
حضرت یوسف (ع) حین رفت به زندان از خداوند می خواهد که برای اثبات بی گناهی اش او را مدد رساند. پاسخ الهی از زاویه های کاملا غیر منتظره ای داده می شود. کودک سه ماهه یکی از ندیمان زلیخا، که تا کنون واژه ای به لب نرانده است، ناگهان لب به سخن می گشاید و به معصومیت حضرت یوسف (ع) شهادت می دهد و از تنبیه حضرت یوسف (ع) به عزیز مصر هشدار می دهد:


فغان زد کای عزیز آهسته تر باش
ز تعجیل عقوبت بر حذر باش
سزاوار عقوبت نیست یوسف
به لطف و مرحمت اولی ست یوسف


عزیز مصر که در تصویر، جامه زرد و ردای زرشکی بر تن دارد، از کل ماجرا در شگفت است. نوزاد همچنین در تأیید گفته اش ، از عزیز مصر می خواهد تا پیراهن حضرت یوسف را آزمایش کند . چنانچه پیراهن از جلو پاره شده باشد اتهام زلیخا صحت دارد و در صورتی که از ورا پاره شده باشد، گفته حضرت یوسف (ع) راست است.
عزیز مصر بلافاصله به توصیه نوزاد عمل می کند و متوجه می شود پیراهن حضرت یوسف (ع) از پشت سر پاره است و اظهارات وی صالح و صحنه سازی های زلیخا کذب است. عزیز مصر ، حضرت یوسف (ع) را آزاد کرده و از وی می خواهد که این راز سر به مهر بماند.


فضای ساختاری این مجلس صورت قرینه دارد ، هرچند نحوه استقرار اندام ، برون از سراپرده زلیخا، از این امر متابعت نمی کنند. برخلاف دیگر آثار نگارگری ایران که چند وجه یا جهت از یک مجلس ، عمارت یا...را به طور همزمان (برون، درون، اندرون، پهلو، بالا) در یک تصویر نشان می دهد و به این ترتیب به امر همزمانی در مکان تأکید می شود در تصویر فوق این مورد دیده نمی شود. چهار پیکره مونث در تصویر مشاهده می شوند، ولی مشخص نیست که احتمالا کدامیک از آنها زلیخا است. چهره حضرت یوسف (ع) در سمت چپ تصویر با چرخش و پیچ و تابی از نور، در لحظه ای که دو مزدور در حال هدایت وی به زندان هستند، مشخص است. عزیز مصر در این مجلس تقریبا در کانون تصویر قرار گرفته و شیخ محمد برای تاکید بر امر محوری بودن وی در این مجلس، تنه درخت چنار کهن سالی را از روی دریچه جناقی بنا، در پشت سر وی قرار داده است.

حضرت یوسف (ع) از لحاظ محل استقرار و موقعیت کانونی ، در نگاره یگانه است، پرنده منفردی که شاید نمادی از وحی الهی است، در منتهی الیه سمت چپ نگاره یگانگی حضرت یوسف (ع) را بازتاب می دهد.


خطوط نرم و پیچ و تاب رنگین درخت چنار به ساختار استوار هندسی تصویر تنوع می بخشد. استمرار ساقه ها و برگ ها که از عمارت بالاتر رفته و بخش فوقانی کادر تصویر را در سه نقطه قطع کرده اند، جلوه هوشمندانه ای از طبع ظریف تصویری شیخ محمد مصور را آشکار می سازد. این تمهید (بیرون راندن بخشی از ساقه و برگ درخت چنار روی زمینه ) کل این مجلس و این تصویر درخشان را با زمینه نخودی ، تک رنگ و پر نقش مرتبط می سازد.
اگر چه شیخ محمد در این نگاره از انواع گره ها برای تزئین عمارت سود برده است، ولی به لحاظ پیچ و تاب خطوط لباس، فواصل و نیز محل استقرار هریک از آن ها، ایستایی متقارن و شکل هندسی تزئینات ، خنثی شده و اثری پویا به وجود آمده است.

مجلس ششم


"به هم پیوستن حضرت یوسف (ع) و زلیخا"
منسوب به شیخ محمد/ اندازه نگاره: 194*270م م

هفت اورنگ ابراهیم میرزا


پس از سال ها جدایی به امر پروردگار، حضرت یوسف (ع) و زلیخا به هم می رسند. چشمان زلیخای فرتوت و فرسوده به خاطر سالها دوری از معشوق به امر حق تعالی و معجزه حضرت یوسف (ع) نور می گیرد. زیبایی و طراوت دوران جوانی را باز می یابد و پروردگار از سوی جبرئیل اجازه ازدواج آن دو دلداده را به قانون خلیل و یعقوب، صادر می فرماید:


به قانون خلیل و دین یعقوب
بر آیین جمیل و صورت خوب
زلیخا را به عقد خود درآورد
به عقد خویش یکتا گوهر آورد

در این نگاره مانند اغلب نگاره های سنتی ایران، این هندسه است که نقش اساسی را در ترکیب بندی ایفا می کند. سطوح هندسی  عمودی، افقی، اریب و دایره ، گاهی سرد، زمانی گرم، در بخشی منقوش و در قسمتی مزین به آجرچینی ، گره سازی یا کاشیکاری، سرتاسر نگاره را دربرگرفته است. نگارگر (احتمالا شیح محمد) بی توجه به چهارچوبی که جدول ساز برای تصویر او پیش بینی کرده است، در هر بخشی که لازم دیده است، قالب جدول را در هم شکسته و از ورای آن ، درخت سروی ، ستیغ کوهی، سایه بان چادری یا اندام انسانی را در آن جای داده و به بیرون از جدول رانده است.
حضرت یوسف (ع) برخلاف دیگر نگاره های سنتی ایران، این بار در مرکز نگاره قرار گرفته و انوار نبوی در قالب پیچان نورهای طلایی به دور جمال حضرتش در حرکت است. حضرت یوسف (ع) به صورت منفرد در تصویر استقرار یافته است. زلیخا در نگاره حضور ندارد و بنا بر سنت و به دستور حضرت یوسف (ع) به حجله گاه رفته است. مشایخ، بزرگان و خدمه که برخی از آنها خنچه عقد در دست دارند، در سمت چپ به صورت دو ردیف اریب و در سمت راست به یک حرکت نیم دایره در اطراف حضرت یوسف (ع) نشسته اند. حرکت و نقطه تماس این اندام، در پیوند با سطوح هندسی نگاره در سنجیده ترین مکان خود قرار گرفته اند و از نظر تناسب در تصویر فضایی را به هم آمیخته است که اجازه کمترین دخل و تصرفی در ذهن، نمی توان برای آن تصور کرد.
به همان ترتیب که حضرت یوسف (ع) از لحاظ محل استقرار و موقعیت کانونی ، در نگاره یگانه است، پرنده منفردی که شاید نمادی از وحی الهی است، در منتهی الیه سمت چپ نگاره به سوی مجلس در پرواز است. یگانگی حضرت یوسف (ع) در نگاره از این طریق بازتاب می یابد و بدین ترتیب از به وجود آمدن انفصال در تصویر اجتناب می شود.
هرچند تاریخ دقیق زمان ازدواج ابراهیم میرزا با گوهر سلطان خانم (دختر شاه تهماسب) روشن نیست و مورخین، زمان پیوند را احتمالا بین 964 تا 967 ه  .ق می دانند، برخی بر این عقیده هستند که با توجه به کتیبه ای که دقیقا در بالای سر حضرت یوسف (ع) قرار گرفته است و به خط نستعلیق عبارت ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا بر آن نقش بسته است، زمان اجرای این نگاره ، با توجه به مضمون آن ، مقارن با زمان ازدواج ابراهیم میرزا، حامی و سفارش دهنده هفت اورنگ با گوهر سلطان خانم ، دختر شاه تهماسب صفوی باشد.*

پی نوشت:
* قصص قران در هفت اورنگ ابراهیم میرزا، مهدی حسینی، فصلنامه هنرنامه ، شماره 6