تبیان، دستیار زندگی
یک گفت و گوی تازه به بهروز افخمی درباره بهرام رادان ، مانی حقیقی ، برنامه هفت و چند نکته دیگر.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتقاد دوباره افخمی از رادان

یک گفت و گوی تازه به بهروز افخمی درباره بهرام رادان ، مانی حقیقی ، برنامه هفت و چند نکته دیگر.

بخش سینما و تلویزیون تبیان
بهروز افخمی

آقای افخمی چرا وقتی كسی حرف خصوصی به شما می زند، رسانه ای اش می كنید؟
كدام حرف خصوصی؟ هیچ كس راجع به خانواده اش كه حرف نزده! یكی پشت تلفن به همكاران خودش و آدم های اسم و رسم دار فحاشی می كند چون حرف های دلخواه او را نگفته اند و برعكسش را گفته اند. من چرا باید عقاید واقعی یا اطلاعاتی را كه افشا می كند پنهان نگه دارم؟ اصلا كسی كه با مردم حرف می زند، فیلم می سازد یا رمان می نویسد و عقایدش را درباره هر چیزی توی آثارش یك جور و توی مصاحبه ها و بیانیه ها یك جور دیگر و توی گفت وگوهای دو نفره و محفلی یك جور دیگرتر می گوید چرا باید از من توقع رازداری داشته باشد. مگر من كارمند روابط عمومی او هستم. ما در ظاهر با هم رفیقیم و از هم تعریف می كنیم و توی محفل پشت سر هم حرف می زنیم و حتی به توطئه و پاپوش دوزی می رسیم اما وقتی همان حرف های محفلی افشا می شود برآشفته می شویم. این رفتار در هیچ كجای دنیا به شدت ایران نیست.
كسی مثل مانی حقیقی وقتی كه شما از آدم های بزرگ مثل عباس كیارستمی یا اصغر فرهادی نقل قول می كنید لجبازی می كند و چیزهایی می گوید كه اگر می دانست چاپ خواهد شد نمی گفت؟
از كجا می دانید؟ مانی حقیقی زرنگ تر از این حرف هاست. اتفاقا حرفی كه توی وبلاگش سه سال پیش در مورد من نوشته بود هم از روی لجبازی نبود. برای خودشیرینی در فضای مجازی بود و برای این بود كه چند تا لایك بگیرد. شاید وقتی هم كه من توی تلفن بهش گفتم این حرف های من را آقای كیارستمی و فرهادی هم كم و بیش گفته اند مانی طوری جواب داده كه امیدوار بوده چاپ بشود و طوری بشود كه هم حرفش را در مورد آن آقایان گفته باشد و هم بعد بتواند بگوید موافق چاپش نبوده.

درباره آقای فخیم زاده چطور؟ وقتی روی آنتن زنده در مقابل خودش گفتید كه به جایزه بازیگر اول مرد رای نداده واكنش او خیلی جالب بود. انگار می خواست بگوید كاش این حرف ها را به شما نمی گفته؟
فكر نمی كنم فخیم ناراحت شده باشد اما حتی اگر می دانستم كه ناراحت می شود باز هم این حرف را می زدم. مردم باید و حق دارند بدانند كه بعضی از چجایزه ها با اكثریت شكننده و با اختلاف فقط یك رای داده شده.
حالا الان كسی جرات می كند كه مسئله مگویی را با شما در میان بگذارد؟
برعكس الان خیلی ها كه فهمیده اند من اینجور اطلاعات را روی آنتن افشا می كنم اصرار دارند كه خودشان را به من برسانند و اطلاعات دست اول بدهند. البته اغلب دوست دارند حرف هایشان بدون ذكر منبع نقل شود و من هم تقریبا همیشه رعایت می كنم.
شما همیشه می گویید كه لحن تان شوخی است و دوستان نباید آن را زیاد جدی بگیرند این از روحیه شخصی شما می آید كه مرزی قائل نیستید و از معززی نیا تا مانی حقیقی تا همایون اسعدیان با همه شوخی می كنید. این به جایی می رسد كه الان می گویند بهروز افخمی با همه دعوا دارد.

اتفاقا بهرام رادان توی سنتوری هم خوب نبود. بازی كردن نقش معتاد یا عقب افتاده ذهنی یا مثلا نابینا یا یك موجود فضایی از آسان ترین كارها برای بازیگران است چون تقریبا هر كاری بكنی قابل قبول به نظر می رسد. اما در نظر داشته باشید كه نمی گویم بازیگر بدی است. می گویم نمی تواند نقش اول باشد. می تواند در فیلمی مثل باركد همراه یكی دیگر در نقش اول باشد.

هم دعوا داریم و هم شوخی داریم یعنی وقتی شوخی می كنیم معنیش این نیست كه هیچ اهمیتی و جدیتی توش نیست اما اختلاف نظرمان را با شوخی طرح می كنیم. قضیه این است كه اصلا خود سینما خیلی جدی نیست و از مقوله نمایش و تفریح است. من چكار باید بكنم وقتی همایون اسعدیان و حسین معززی نیا شوخ طبیعی ندارند و همه چیز را خیلی جدی می گیرند. دو سه هفته پیش همایون را توی اصفهان توی یك مراسم افتتاح سینما دیدم و ماچش كردم و ازش پرسیدم خیلی ناراحتی؟ گفت مطمئن باش هیچ كس از شوخی های بیمزه و لوس تو ناراحت نمیشه! اما سگرمه هاش بدجوری توی هم بود و قیافه اش چجیز دیگری می گفت. اگر بحث ما سر موشك های دوربرد بود كه بسازیم یا نسازیم باید خیلی جدی می بودیم و جدی حرف می زدیم ولی اختلاف بین من و همایون كه آنقدرها جدی نمی شد، مگر این كه خودمان خودمان را زیادی جدی گرفته باشیم. اصلا مگر ممكن است توی كاری باشی كه یك طرفش یكی مثل امیر قادری هم هست و خودش را خیلی هم صاحب نظر می داند اصلا خنده ات نگیرد.

با توجه به متنی كه همسر شما در صفحه شخصی خود در مورد بهرام رادان نوشته بود و شما هم تایید كردید جوری صحبت كردید كه انگار زمان ساخت گاوخونی مجبور بودید از بهرام رادان استفاده كنید.
توی این ده پانزده سال من به این نتیجه رسیده ام كه بهرام رادان بیشتر سلبریتی است تا بازیگر. یعنی تمام حواسش به این است كه چطور دائم اسمش برده شود و عكسش توی اینترنت باشد و لایك و دیسلایك بگیرد. اا وقتی فیلم بازی می كند می بینیم چیزی كم دارد و نمی تواند تنور فیلم را گرم كند.
كسی كه بهروز افخمی را بشناسد می داند كه او كارشناسی جواب می دهد. بالاخره آیا بهرام رادان تمام شده؟ او كسی است كه سنتوری را بازی كرده مگرنه؟
اتفاقا توی سنتوری هم خوب نبود. بازی كردن نقش معتاد یا عقب افتاده ذهنی یا مثلا نابینا یا یك موجود فضایی از آسان ترین كارها برای بازیگران است چجون تقریبا هر كاری بكنی قابل قبول به نظر می رسد. اما در نظر داشته باشید كه نمی گویم بازیگر بدی است. می گویم نمی تواند نقش اول باشد. می تواند در فیلمی مثل باركد همراه یكی دیگر در نقش اول باشد. توی باركد هم به نظرم بازی مصطفی كیایی بهتر بود. توی تركیب های این طوری می تواند باشد اما نمی شود بار نقش اول یك فیلم را به دوش او گذاشت. بازیگر نقش اول باید چیزی به فیلم و فیلمنامه اضافه كند. این همان حرفی است كه من قبلا در مورد پرویز پرستویی هم گفتم منتهی پرستویی هر چه باشد كم مایه نیست. او خودش تصمیم گرفته كه كمدین نباشد و اصلا به جای بازیگر خودش را با سخنور و حكیم و مرد تنهای شب عوضی گرفته. پرویز پرستویی هر وقت كه خودش تصمیم بگیرد می تواند دوباره بازیگر همه جانبه و شیرینی بشود كه حتی نقش های تلخ را با نمك و جذاب دربیاورد اما بهرام رادان كم مایه و بی نمك است.

بهرام رادان

توی برنامه اخیر هفت پخش آن آیتم درباره جشنواره كن نظر خودتان بود؟
بله. پس چی؟
احتیاجی به بازبینی خاص و تصمیم بالا دستی ها پیدا نشد؟ چون در صدا و سیما كمتر از این آیتم ها می بینیم؟
بازبینی های معمول انجام شد و حساسیت خاصی هم نبود.
به نظر می رسید آن آیتم یك جور اتمام حجت است با كسانی كه افخمی را نقد می كنند.
كسانی كه خیلی برآشفته نشده بودند نقد می كردند فقط مسخره می كردند یا فحش می دادند. كسی انكار نمی كرد كه جشنواره كن آنطور است. خیال می كردند یا وانمود می كردند خیال می كنند كه خواسته ام فرهادی را تخریب كنم یا برایش پاپوش بدوزم. آنقدرها تیزهوش نبودند كه بتوانند حدس بزنند متهم كردن جشنواره كن به حمایت از فیلم های دگرباش و نادیده گرفتن فیلم قبلی فرهادی برعكس خیالات آنها می تواند به نفع فیلم فروشنده تمام شود. اما آن آیتم به خاطر این جماعت كندذهن پخش نشد. چیزی كه پخش كردیم برای میلیون ها بیننده بود كه یك مقدار اطلاعات دست اور و دقیق و بی طرف درباره جشنواره كن با تمام قوت ها و ضعف هایش داشته باشد. اصلا برنامه هفت مخاطلب میلیونی دارد و همین قسمت اخیر را به دلیل موضوع ویژه در نیمه دومش در حدود بیست میلیون نفر دیدند. این گروهی كه توی اینترنت جیغ و داد می كند و فحش می دهند دویست سیصد نفر بیشتر نیستند كه با اسامی ساختگی و بدون عكس مزخرف های جدا جدا می نویسند و سعی می كنند خودشان را چندهزار نفر نمایش بدهند. اما پارسال همین موقع اوضاع سینما آنقدر خراب بود كه همین اراذل و اوباش تعیین تكلیف می كردند. من دو ماه پیش از آن كه مسئولیت برنامه هفت را قبول كنم توی یك مصاحبه (فكر می كنم با روزنامه شرق) گفتم اگر اوضاع تا آخر سال همین طور پیش برود آقای ایوبی باید استعفا بدهد. توی همان مصاحبه معلوم بود كه من با كسی كه در مقابل مرگ تدریجی سینما بی تفاوت است و یا بدتر از آن خودش می خواهد سینما را بكشد اصلا شوخی ندارم. اینكه لحن برنامه شوخ است به این معنا نیست كه دوست نداریم تاثیر جدی بگذاریم. البته از جشنواره به این طرف هجوم تماشاچیان به سینماها شروع شد اما نمی دانم چقدرش تاثیر آن تلویزیون ماهواره ای و چقدرش تاثیر برنامه هفت است و چقدرش تاثیر برجام! به هر حال برنامه هفت بی تاثیر نبوده است.
حالا كه برنامه زنده شده و گرم شده و فراستی و دیگران هم دارند كار می كنند و سر ذوق هستند فكر نمی كنید خیلی سخت باشد خداحافظی با هفت؟
برعكس فكر می كنم الان خیلی راحت تر از چهار ماه پیش بتوانم خداحافظی كنم چون به نظرم كاری را كه می خواستیم بكنیم تا حدود زیادی انجام داده ایم. چیزی كه خیلی ازش می ترسم این است كه تكراری و قابل پیش بینی بشوم و تبدیل بشوم به یك آدم جنجالی كه فقط به خاطر جنجال جنجال می كند.
همین الان هم این حرف را می زنند.
نه. الان می گویند افخمی آدم جنجالی است. این خیلی فرق می كند با این كه بگویند افخمی فقط برای جنجال برنامه می سازد.
وقتی در مورد سینما حرف می زنید دایره واژگان وسیع دارید و این حتی توی یادداشت هایی كه توی مطبوعات می نویسید معلوم است. چقدر برای اجرا روی آنتن مطالعه می كنید؟
قبل از اجرا تا جایی كه می توان اطلاعات جمع می كنم. یعنی جمعه ها بعدازظهر توی اینترنت هستم و پلاتوی اول برنامه را هم پیش از اجرا می نویسم. فیلم هایی را كه قرار است در برنامه مطرح شود می بینم و اگر ندیده باشم روی آنتن می گویم كه نتوانستم ببینم. مهم این است كه آدم الكی حرف نزند و ژست همه چیزدانی نگیرد. مهم این است كه وقتی چیزی را نمی دانم وسط برنامه از طرف مقابل می پرسم تا هم خودم بدانم و هم تماشاچیان. این كه آدم به چیزی احاطه كامل نداشته باشد عیب نیست. این عیب است كه وقتی چیزی را نمی دانی به روی خودت نیاوری كه نمی دانی و موضوع را دور بزنی و بحث را عوض كنی و در واقع خودت و تماشاچیان را از یاد گرفتن و فهمیدن چیزهایی تازه محروم كنی.



منبع: هفت صبح / احمد رنجبر