تبیان، دستیار زندگی
بخش هایی از کتاب« آزادترین مرد جهان» به قلم راشد جعفرپور کلوری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برشی از زندگی سید حسن نصرالله

بخش هایی از کتاب« آزادترین مرد جهان» به قلم راشد جعفرپور کلوری.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
کتاب« آزادترین مرد جهان»

بی تردید ظهور حزب الله لبنان یکی از اصلی ترین بركات پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است که باعث هشیار شدن بسیاری از ملت های منطقه به ویژه مسلمانان لبنان و فلسطین شد. تاسیس این حزب باعث گسترش تفکر انقلاب اسلامی در میان کشورهای منطقه گشت و علاوه برآن منشأ خدمات نظامی، بهداشتی و رفاهی، آموزشی و فرهنگی فراوان در لبنان و به ویژه منطقه ی شیعه نشین جنوب آن بوده است.         
شناخت سیدحسن نصرالله دبیرکل این حزب به عنوان یکی از شخصیت های مهم در جهان اسلام که در حال حاضر رهبری این تشکیلات مهم را برعهده دارد، خالی از لطف نیست.      
«آزادترین مرد جهان» نام یکی از این آثار است که راشد جعفرپور کلوری آن را به رشته تحریر در آورده است و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است.
وجه تمایز این کتاب با دیگر آثار نوشته شده در ارتباط با دبیرکل حزب الله لبنان توجه او به بخش هایی از زندگی این روحانی مبارز است که معمولا آثار کمتری به آن پرداخته اند. رابطه او با دبیرکل پیشین حزب الله لبنان، سیدعباس موسوی و همچنین شرح جزئیات فعالیت های او در دوران تشکیل حزب امل و بعد از آن راه اندازی حزب الله تنها بخش هایی از این اثر خواندنی است که در کمتر اثری دغدغه پرداخت دقیق و جزئی به آن دیده می شود.    
«آزادترین مرد جهان» تاکنون دوبار تجدید چاپ شده است و در 296 صفحه از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شده است.
مرور بخش هایی از این کتاب خالی از لطف نیست:

ماجرای دریافت اجازه نامه از امام خمینی(ره)

«آزادترین مرد جهان» اثری است که راشد جعفرپور کلوری آن را به رشته تحریر در آورده است و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است. وجه تمایز این کتاب با دیگر آثار نوشته شده در ارتباط با دبیرکل حزب الله لبنان توجه او به بخش هایی از زندگی این روحانی مبارز است که معمولا آثار کمتری به آن پرداخته اند.

در اوایل سال 1357 انقلاب اسلامی ایران در شرف پیروزی بود و به سرعت تحولات منطقه را تحت شعاع قرار می داد. رژیم بعثی حاکم بر عراق به دلیل رویکردهای جدید خود از یک سو شیعیان و از سوی دیگر دوستداران رژیم سوریه را تحت فشار قرار می داد و همین امر موجب شد که با یورش به حوزه های علمیه، طلاب سوری و لبنانی را تحت پیگرد قرار دهد. یک روز که ماموران بعثی درصدد دستگیری سیدحسن نصرالله که آن زمان در حوزه علمیه نجف مشغول تحصیل بود، برآمدند دریافتند که او عراق را ترک گفته است. او تصمیم گرفته بود بقیه تحصیلات خود را در مدرسه علمیه بعلبک [واقع در لبنان] ادامه دهد. وی همزمان به فعالیت سیاسی نیز پرداخت و مسئولیت سیاسی جنبش امل در منطقه بقاع را عهده دار شد.        
در همین سال انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و امید تازه ای در بین مسلمانان به ویژه شیعیان جنوب لبنان برانگیخت و روابط ایران با شیعیان لبنان بیشتر شد. تا اینکه سیدحسن نصرالله، پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، پیش از ظهر روز ششم آبان ماه سال 1360 به همراه یاران خود در جنبش امل در جماران به حضور امام خمینی(ره) شتافت. بعد از این دیدار، سیدحسن 21 ساله برای شروع طوفان شورانگیز حرکت جهادی حزب الله از دست امام خمینی(ره) حکمی دریافت کرد که به گفته ی اهل نظر به ندرت اتفاق افتاده که یک جوان 21 ساله از امام خمینی(ره) اجازه ای در اخذ وجوهات شرعیه دریافت کند. ضمن اینکه در این حکم ایشان سیدحسن نصرالله را به عنوان «حجت الاسلام» خطاب می کند که کم سابقه است. از جمع سران حزب الله او اولین کسی بود که این حکم را دریافت کرد، چرا که برای شیخ صبحی طفیلی هفت سال بعد یعنی 14 آبان 1367 و برای شهید سیدعباس موسوی نیز در 20 بهمن 1366 اجازه ی تصرف در امور حسبیه و شرعیه توسط امام صادر می شود و در پایان اجازه نامه با عبارت «و ان ینسانی من صالح دعواته» از او خواستار دعای خیر برای خود شده است که در بقیه احکام مذکور این قید نیست. در بخشی از متن این حکم آمده است:          
«و بعد، جناب حجت الاسلام آقای حاج سیدحسن نصرالله- دامت افاضاته- از طرف اینجانب مجازند در تصدی امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه و مصرف مظالم عباد و ذکوات و کفارات را در مصارف مقرره ی شرعیه و در مورد سهمین مبارکین نیز مجازند در اخذ صرف آن در مخارج خودشان به نحو اقتصاد و در مورد مازاد بر مخارج نیز مجازند نصف آن را در مخارج سادات عظام- کثرالله امثالهم- و ترویج شریعت مقدسه صرف نموده و نصف دیگر را ارسال دارند...»     
بعد از این دیدار سیدحسن نصرالله بار مسئولیتی بر دوش خود احساس می کرد که با همگان متفاوت بود؛ لذا با جدّیت تمام در جهت ساماندهی حزب امل برای مبارزه با اسرائیل غاصب اهتمام ورزید.

حضور سیدحسن نصرالله در حوزه علمیه قم

سیدحسن نصرالله، پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، پیش از ظهر روز ششم آبان ماه سال 1360 به همراه یاران خود در جنبش امل در جماران به حضور امام خمینی(ره) شتافت. بعد از این دیدار، سیدحسن 21 ساله برای شروع طوفان شورانگیز حرکت جهادی حزب الله از دست امام خمینی(ره) حکمی دریافت کرد که به گفته ی اهل نظر به ندرت اتفاق افتاده که یک جوان 21 ساله از امام خمینی(ره) اجازه ای در اخذ وجوهات شرعیه دریافت کند.

در آغاز دهه 1990 و پس از آرامش نسبی لبنان سیدحسن نصرالله احساس کرد که همچنان تشنه ی علوم و معارف اهل بیت(ع) است لذا شرایط را مناسب دید و خود را آماده سفر به قم نمود. البته ایشان با توجه به شرایط حزب به آسانی نمی توانست به قم سفر کند اما با تلاش زیاد توانست برادران خود را در شورای مرکزی حزب الله متقاعد کند و عازم شهر مقدس قم شود. آمدن سیدحسن نصرالله به حوزه ی علمیه قم شایعات بسیاری را برانگیخت؛ برخی از افراد وانمود کردند که نصرالله با کارکردهای حزب الله اختلاف پیدا کرده و به قم آمده است. نصرالله هنگام سفر به قم برای اینکه پست حزبی اش خالی نماند، مسئولیت اداره کارهای خود را به معاون خود شیخ نعیم قاسم واگذار کرد.          
سیدحسن نصرالله هنگام آمدن قم در حالی که می خواست از این فرصت برای خلوت با خدای خود و کسب دانش و عرفان استفاده کند ولی مشغله های اجرایی حزب الله و اصرار برخی از مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای استفاده از تجربیات او باعث شد تا او وارد کارهایی غیر از تحصیل نیز شود. وی علاوه بر حضور در مسجدسیدالشهدا تهرانپارس به عنوان امام جماعت، با برخی از طلاب لبنانی قرار می گذاشت و پیگیر وضعیت زندگی آن ها بود. او تنها در کلاس های درس فقه و علم اصول شرکت نمی کرد، بلکه در دروس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی نیز حضور می یافت. علاوه بر این او سیدحسن نصرالله علاقه زیادی به حضور در کلاس های آیت الله العظمی بهجت و  آیت الله العظمی سیدعبدالکریم کشمیری داشت.         
سیدحسن نصرالله در مدت اقامت دو ساله اش در حوزه علمیه قم به برقراری روابط گسترده با طلاب غیرایرانی توجه خاصی داشت. در ارتباط با طلاب لبنانی کوشید آنان را منسجم و هماهنگ کند. وی سعی کرد برخی از اختلافات سیاسی میان طلاب لبنانی را برطرف کند. او جلسات فرهنگی را برای آنان دایر کرد و از برخی از شخصیت های ایرانی دعوت شد تا برای طلاب لبنانی سخنرانی کنند که آقای مصباح یزدی یکی از اصلی ترین این سخنرانان بود.   
با توجه به اینکه سیدحسن نصرالله میهمان حوزه علمیه قم محسوب می شد، برخی از مدارس طلاب غیرایرانی از ایشان دعوت می کردند تا در مناسبت های سیاسی سخنرانی کند. برای مثال، طلاب مدارس عراقی به منساب شهادت جمعی از روحانیون عراقی در عراق از وی دعوت کردند که برای آنان سخنرانی کند. سیدحسن نصرالله ازفون بر مسنجم کردن طلاب لبنانی و طلاب کشورهای عربی، با طلاب پاکستانی و افغانستانی هم روابط دوستانه  ای برقرار کرد و کوشید تجربه انقلاب اسلامی لبنان و تاسیس حزب الله لبنان را به آنان منتقل کند.



منبع: مهر