تبیان، دستیار زندگی
همان زمان که نیمه های شب پایپ از دست افسانه در کوچه پس کوچه های هرندی افتاد، دیگر نمی دانست که کنار چه شخصی به خواب می رود و چه سرنوشتی در انتظار اوست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تولد کودکان نامشروع در خیابان!

همان زمان که نیمه های شب پایپ  (یکی از لوازم آزمایشگاهی است که مقدار خیلی کمی از شیشه را داخل گودی پایپ ریخته زیر آن را حرارت می دهند )از دست افسانه در کوچه پس کوچه های هرندی افتاد، دیگر نمی دانست که کنار چه شخصی به خواب می رود و چه سرنوشتی در انتظار اوست.

فرآوری: ه.هدایتی-بخش اجتماعی تبیان
زنان کارتن خواب

چند ماه بعد که در طرح جمع آوری زنان کارتن خواب او را از کوچه پس کوچه ها جمع کردند و تست اعتیاد و بارداری گرفتند، متوجه شد که یکی از همان شب ها اشتباهی را مرتکب شده که نمی تواند دیگر برای جبران آن کاری کند.

در این هنگام دو راه پیش روی اوست یا باید دست به دامن راه های خلاف شرع و خطرناک شود تا اشتباه خود را با اشتباه دیگری ادامه دهد و یا اینکه تصمیم بگیرد تا کودکی را به دنیا بیاورد که هیچ آینده ای برای او متصور نمی توان بود.

مستأصل به دنبال راه حلی می گردد و از هم کیشان خود مشورت می گیرد و به او پیشنهاد می کنند که «بچه را به دنیا بیاور و بفروش.»

این روزها شمار کودکانی که از مادرانی مانند افسانه متولد می شوند رو به افزایش است. همین چند روز پیش بود که فاطمه دانشور خبر از زایمان دختر 21 ساله کارتن خواب در یکی از بیمارستان های تهران داد.

فاطمه دانشور، عضو شورای شهر و مسئول مرکز حمایتی مهرآفرین تهران هم با تایید این اتفاق در اینستاگرام خود نوشت که «این دختر 21 ساله اهل اراک 10 بار سابقه فرار از خانه  دارد. پدر کودکش را نمی شناسند و آن طور که دختر 21 ساله گفته،  پدرش او را نمی خواهد.»

به گفته وی، این زن قصد دارد سرپرستی کودک را به بهزیستی بسپارد و خود به اراک و نزد خانواده اش بازگردد.

پیش فروش جنین چند ماهه به ارزش 2 میلیون تومان

لیلا 30 ساله 10 سال است که سقف بالای سرش آسمان کم ستاره دره فرحزاد است. او بارها از سوی مردان کارتن خواب مورد آزار و اذیت قرار گرفته و یک بار هم فرزند نامشروع حاصل کارتن خوابی را به دنیا آورده است.از روزی می گوید که فهمید باردار است و تصمیم به فروش نوزاد متولد نشده خود گرفت. لیلا جنین 7 ماهه خود را پیش فروش کرده و برای به دنیا آوردن نوزادی سالم 2 میلیون تومان از اربابان کودکان کار گرفته بود. در این میان اگر تیزهوشی مددکاران و مسئولان سازمان بهزیستی نبود، مشخص نبود که نوزاد لیلا در آغوش کدام زن متکدی بر سر کدام چهارراه یا پل هوایی بزرگ می شد.

اگرچه اکنون نیز آینده ای روشن را نمی توان برای کودکی که نه پدرش مشخص است و نه مادرش علاقه و صلاحیت نگهداری او را دارد متصور بود، اما بزرگ شدن این کودک در شیرخوارگاه های زیر نظر بهزیستی به مراتب بهتر است از تبدیل شدن به ابزاری برای تکدی گری.
داستان تلخ اما واقعی زنان معتادی که در خیابان های شهر باردار شده اند و در نهایت فرزند به دنیا می آورند، داستانی است که شاید برایمان غریب باشد. غریبی که به نظر علت اصلی آن انکارها که از سوی مسئولان همچون آنچه در رابطه با زن باردار کمپ شفق رخ داد ، باشد. اکنون کودکی به جامعه 80 میلیونی ایران اضافه شده که نه پدری دارد و نه مادری که مسئولیتش را بپذیرد. ابهام های زیادی درباره این کودک و کودکانی از جنس او وجود دارد که دامنه آسیب های اجتماعی را گسترده تر می کند.

لیلا 30 ساله 10 سال است که سقف بالای سرش آسمان کم ستاره دره فرحزاد است. او بارها از سوی مردان کارتن خواب مورد آزار و اذیت قرار گرفته و یک بار هم فرزند نامشروع حاصل کارتن خوابی را به دنیا آورده است.از روزی می گوید که فهمید باردار است و تصمیم به فروش نوزاد متولد نشده خود گرفت. لیلا جنین 7 ماهه خود را پیش فروش کرده و برای به دنیا آوردن نوزادی سالم 2 میلیون تومان از اربابان کودکان کار گرفته بود

اکنون معلوم نیست این کودک سالم است یا بیمار و در دورانی که مادرش داروهای ترک اعتیاد مصرف می کرد، بر سلامت او تاثیر گذاشته است یا نه؟ اصلا هنگامی که نطفه ای گذاشته می شد، عامل سالم بود یا بیماری داشت؟ آینده و هویت این کودک و کودکانی از این دست چه می شود و آیا به جرگه بزهکاران سال های بعد می پیوندد؟ این سوال ها را بگذارید در کنار وضعیت آینده مبهم دختر21 ساله ای که تازه ترک اعتیاد کرده و مهر مادری بر پیشانی اش خورده اما توانایی نگهداری از فرزند را ندارد. آیا این دختر امکان ادامه زندگی را دارد؟ آیا دوباره به مصرف مخدرهایی که زمینه مصرف آنها را داشته رو خواهد آورد؟ اصلا همه این پرسش ها هم هیچ!

این را پاسخ دهیم که آیا انکار واقعیت های زیر پوست جامعه که این روزها در سطح شهرها به طور علنی در حال رخ دادن است، دردی از جامعه دوا می کند؟ آیا نمایش زنده مصرف انواع مخدرها از تریاک و حشیش گرفته تا جوانان پایپ به دست در کنار کوچه و پارک ها قابل کتمان کردن است؟ واقعیت آن است با آنکه تلاش های زیادی برای مقابله با عرضه مواد مخدر و مصرف آن در شهرها از سوی دستگاه ها صورت می گیرد، اما سرعت رشد آسیب های ناشی از مصرف مواد و بی خانمانی در شهرها بسیار بیشتر از تلاش های دستگاه هاست که اتفاقاتی چون داستان دختر 21 ساله را به  دنبال دارد. رشد آسیب های اجتماعی در سال های اخیر که ریشه های متعددی از جمله شکاف طبقاتی و فقر و تضادهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد، اکنون سبب شده تا لایه های مختلف جامعه در گیر آن شود. آسیب هایی که نیاز به رسیدگی و جدیت بیشتر دستگاه ها در عمل به وظایف خود و نگران شدن از آینده جامعه دارد و اینکه در وفاقی همگانی و با تعامل میان دستگاهی گامی برای توقف رشد آسیب ها بردارند. در این بین ،  بی شک نقش رسانه ها در روشنگری موضوعات و نیز حضور فعال تر تشکل های اجتماعی و خیرین در کمک به آسیب دیدگان می تواند موثر و کارگر باشد.

متولدین کارتن خوابی معضلی که باید در نطفه حل شود

اینکه منتظر بمانیم تا کودکان حاصل از کارتن خوابی زنان معتاد متجاهر تعدادشان آنقدر زیاد شود که به عنوان یک بحران با آن مقابله کنیم اصلا شیوه مناسبی نیست چرا که در آن صورت با مشکلات زیادی مواجه خواهیم بود.

اکنون که هنوز تعداد معتادان متجاهر زن هنوز یک چندم مردان است (در حال رشد سریع)، باید موضوع متولدین کارتن خوابی را در نطفه حل کرد تا شاهد پیامدهای دیگر این پدیده شوم نباشیم.


منابع: تابناک / قانون