تبیان، دستیار زندگی
موضوع:عمل به فرهنگ شهادت(2) سخنران: حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد موانع : 1 _ اینكه شیطان سعی می كنه ـ شیطان جن و انسان و نفست _ تو رو به دنیا وصل كنه ، و حب دنیا . هر قسمت از دنیا رو كه خود به خود حب به جاود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

موضوع:عمل به فرهنگ شهادت(2)

سخنران: حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد

موانع :

1 _ اینكه شیطان سعی می كنه ـ شیطان جن و انسان و نفست _ تو رو به دنیا وصل كنه ، و حب دنیا . هر قسمت از دنیا رو كه خود به خود حب به جاودانگی كه همون شهادته در وجودت حاكم می شه . و یك اثراتی بر زندگی ات

می گذاره . كه این اثرات باعث می شه زندگی تو زندگی أی بشه كه داری عمل می كنی به فرهنگ شهادت . وقتی انسان لذتهای نامشروع از دلش بیرون می ره ، خود به خود یك اثراتی در وجود و رفتارش می گذاره ، در جامعه ات خوب زندگی می كنی . دزدی نمی كنی ، اون كسی كه الان داره دزدی می كنه ، چه از وقتش ، چه از اموال ، اون كسی كه حب دنیا داره ، خُب این تا حب دنیا داره ، هرچی ما صبح تا شب پوستر و فیلم بهش نشون بدیم ، فایده نداره ، اگر حب دنیا خارج بشود ، نه فیلم ، نه پوستر و نه نمایشگاه می خواد ، خود به خود این شهیده . همین الان فرهنگ شهادت درش حاكم شده . بعضی وقتها مقام معظم رهبری یك صحبتهایی كه می كنند من خیلی دلم می سوزه ، مثلاً می بینی یك جمع زیادی نشستن ، از اُمرا و وزرای دولتی ، ایشون اول شروع می كنند از مسائل اخلاقی گفتن ، كه دنیا دو روزه ، یك روزی باید جواب بدیم ، باید فلان كنیم ، اینا می دونید چیه ؟ اینها ریشه هاست . یعنی هیچ توصیه خاصی برای این مقام روبروشون ندارن . برای اینكه این براش جا بیفتاده كه دنیا دو روزه بعد من دلم می سوزه ، چون می بینم اینهایی كه نشستن انگار نه انگار . این اولین مطلب ، حب دنیا .

2 _ چیزی كه الان خیلی تو بورس جامعه ما هست بحث اقتصاد ه . حالا اسمش رو می خواین بگذارید توسعه اقتصادی . اسمش رو می خواید بگذارید زیربنای اقتصادی ، جهاد اقتصادی ، هرچی كه می خواید بگذارید . در این وادی جلو رفتن باید با یك سری استراتژی های خاص و مخصوصاً با این مطلب باشه كه طرف براش حب دنیا حل شده باشه این در غیر این صورت بزرگترین چیزی كه ما رو از فرهنگ شهادت دور می كنه همینه . حب دنیا اگر برای طرف حل شده باشه بره تو وادی اقتصاد كار كنه .

امیرالمومنین (ع) صبح تا شب نخل هرس می كرد ، صبح تا شب ، می كاشت تا دیگران بخورند ، امام مجتبی (ع) تعداد زیادی كارتل های اقتصادی اون زمان داشتند ، فكر كردی از صدقات و خمس امام مجتبی (ع) اینقدر كرامت می كرد . پیغمبر اكرم (ص) از روز اولی كه بنا گذاشتند حكومت اسلامی رو پایه های اقتصادیش رو محكم كردند . اما چه كسانی ، كسانی كه مسئله دنیا و كار برای خدا براشون حل شده بود . وگرنه عوام مردم ما وقتی وارد اقتصاد می شن دیگه قابل كنترل نیستند و این بالاترین چیزیست كه فرهنگ شهادت رو لطمه می زنه از دو بعد . بعد اول : اقتصاد با جاودانگی منافات داره ، پول كه تو كار می یاد بحث نقد است . بحث همین الان بخور هست ، پول كه تو كار می یاد این طوریه مگر كه هدفهای والایی پشت قضیه باشه ، یعنی مسئله حب دنیا حل شده باشه ، وقتی پول می دی دست شخص این مزه

می كنه به زبونش و بعد دوم : وقتی كه مزه كرد پول به زبونش اینها تحت عنوان متولیان دینی و الگوهای ما بلایی به سر دین می یارند با همین اقتصاد كه دیگه هیچ كسی امثال من نمی تونه حرفی از دین بزنه . با همین درد سر آقا زاده ها ، كم داریم ؟‍ آقا ، آقا زاده ، بنده می شناسم 20 ساله دزده ، حالا گرفتنش تو این بیست سال چقدر دین رو خراب كرد ، فقط چون آقا زاده بود كسی كار به كارش نداشت . الان تو بحث جناح بازی ها افتادن دارن می گیرن همدیگه رو ، وگرنه اگر یه دست بود می شد بخوری ، كسی رو هم نمی گرفتن . اون این رو لو می ده ، این اون رو لو می ده ، ما هم راضی ایم الحمدلله . « اللهمَّ اشتغل الظالمین من الظالمین . » والله به حضرت عباس .

وگرنه تا دیروز هم این دزد بود كه . بابا این من خودم صد بار گزارش دادم بابا این ، اینطوریه ، این دزده ، این فلان كار رو كرده ، این رفته به اسم دین با ریش و یقه شیخی بسته هزار تا كثافت كاری كرده ، چرا جلو این رو نگرفتید ؟ حالا بعد از بیست سال گرفتن .

بعد می یان به ما غر می زنن كه آخوندها چرا برای دین مردم كاری نمی كنید ؟ شما متولیان دینی هستید چرا كاری نمی كنید ؟ تو تمام ریشه دین رو زدی ، اسم حكومتت اسلامیه به اسم اسلام هرچی دین بوده خراب كردی من چی كارش كنم ؟ هر جا می رم می شینم دهنم بسته می شه تو پرسش و پاسخها ، بیام نظامم رو حفظ كنم یا نه بیام بگم دروغ دارن می گن اینها ؟ حالا دارن جلو آقازاده ها رو می گیرن ، این غیر از این بود كه ما رفتیم وارد بحث اقتصاد شدیم ؟ غیر از این نبود ؟ همین ها خیلی هاشون بچه های جبهه و جنگند كه . الان چهار میلیون تومان یكی از بچه های جنگ ، پول پرده دفترش شده ‍ حلالِ حلال . مال خودش هم هست . از رفیق هامونِ ، حلالِ حلال هم هست . اما این چه بلایی بود سر اینها در آوردید شما ؟ مانور تجمل ، اینكه برای هر قضیه باید روی یه صندلی بشینی هر اتاق باید یه فرشی داشته باشه ، فرش باید این ابعاد باشه ، دسته گلها باید اینقدر فرق كنه اینها آفات دینی كار اقتصادی بود . و متأسفانه دهن ما رو برای دفاع از فرهنگ جبهه و شهادت بست . و امروز داریم این كار رو می كنیم برای اینكه بتونیم سرمون رو بلند كنیم بگیم آقا ما نیستیم اصلاً ما یه جای دیگه هستیم . دارم از فرهنگ جبهه و شهادت می گیم . ما یه عده از بچه های جنگ هستیم كه نه اینور رفتن ، نه اون ور رفتن ، نه این مانورهای تجملات و اقتصاد رو قبول داریم ، اومدیم داریم كار می كنیم . چهار تا جوون هم جمع شدند ، فردا یه بار یه همچین چیزی از خود من ببینی دیگه می ری دنبال كار و زندگیت .

می یان می گن آقا وضع اقتصادی مردم خراب هست ، زواری كه دارید می رید حرم ، خدا رو زیارت كنید ، وضع اقتصادی مردم ما خرابه ، یه مقداری داریم صرفه جویی می كنیم تو كاروان ها . موز و كوكا نمی دیم ، همه هم قبول

می كنن ، فقط یك گروه قبول نمی كنند ، یك گروه اعتراض می كنند ، چه گروهی ؟ اون هم متولیان دینی . آقا موزها و كوكاها چی شد ؟ بیچاره ، بدبخت تو هنوز شكمت رو نمی تونی كنترل كنی ، حرف دین برای مردم می زنی ؟ تو حتی نمی تونی تقیه شكمی بكنی كه بری خودت یواشكی بخری بخوری ، آبروی دین رو نبری . داد می زنی آقا موز ما چی شد ؟ می خوایم منبر بریم ، نمی دونم ، صدامون باز بشه ، مرگ بخوری . والله به حضرت عباس ‍

كه همه مردم بشینند مسخره كنند . دیدی بابا ، این درد ماست . این هست كه مانع فرهنگ جبهه شده ، من چی بگم به جوون این دوره زمونه ؟ این مانع شده ، حب دنیاهای فوق العاده سطح پائین ، الكی و مسخره و مسائلی كه الان در سطح پائین و بالا به چشم می خوره و ما نمی تونیم جوابگو باشیم پس بحث اقتصاد این چیزها رو داره . و بعد باز بحث اقتصاد كه می شه ، بحث سرمایه گذاری پیش می یاد . ما پول نداریم آقا ، خُب این نكته رو باید در نظر بگیریم ، هیچ كسی نمی یاد اینجا سرمایه گذاری كنه ، فقط به امید اقتصاد ما .

هر كی می یاد سرمایه گذاری كنه در این مملكت حتماً و حتماً پشتش یك سری مسائل فرهنگی خوابیده ، مطمئن باشید . حتماً اینطوریه . من مطمئن نیستم ، این رو از كارمندها شنیدم ، شاید دروغه ، اما كارمندهای بعضی از شركتها می گن اونهایی كه دارن در اینجا سرمایه گذاری می كنند از خارج ، اجازه سروِ مشروبات هم دارن تو محیط كارشون . یواشكی اشكال نداره ، این قدم اولمونه .

می ترسم یك مقدار دیگه ادامه بدم دیگه ما رو نبینید ‍‌‌، لذا حذفش می كنم .

سومین مانع : ظاهر سازی ، اینو برادرا و خواهرا خوب دقت كنند ، یك تعداد زیادی جشنواره و همایش توی پرانتز بخور بخور ، در جهت دفاع از ارزشها داره انجام می شه در این جامعه ما ، كه به هیچ دردی نمی خوره . تعداد زیادی جشنواره و همایش با بلیط های رفت و برگشت هواپیما و غیره و غیره داره انجام می شه كه به هیچ دردی نمی خوره .

تعداد زیادی پوستر داره چاپ می شه كه به هیچ دردی نمی خوره . تعداد زیادی نمی دونم كارهای تبلیغی داره انجام

می شه كه به هیچ دردی نمی خوره و دردی رو درمان نمی كنه . الان فقط باید عمل كرد . نه همایش ، نه پوستر ، نه سمینار ، هیچكدوم فایده نداره ، چه خرجهای كلانی ، چه خرجهای زیادی ، خرجهای میلیاردی داره انجام می شه ، همین رو شما بیا تو سه تا درد صد تا جوون یك شهر بزن ، در كنارش چهار تا مسائل اخلاقی هم بهش بگو ، صد تا جوونی كه مشكل دارن ازدواج كنند ، كنار دستش یك آخوند بگذار چهار تا مسئله اخلاقی هم بگه ، این می شه فرهنگ شهادت و جبهه . این همایشی كه تو داری برگزار می كنی با صد میلیون تومان و هیچ فایده ای نداره . فقط اصل همایش ، صدا و سیما می یاد فیلم برداری می كنه چقدر هزینه می بره ، اینا رو كاری نداریم . بیاید دردی رو دوا كنیم ، البته چیزهای خوب هم هست . اینا رو كاری نداریم . چیزهای خوبش رو من نگفتم گفتم یك تعدادی همایش ( چون حساب و كتاب نداره ) یكی از چیزهایی كه تو مملكت ما اصلاً وجود نداره بحث ارزیابی هست . مثلاً آقا تو كه فلان كاره هستی چكار كردی برای مملكت ؟ مگه از نظام و مملكت و دولت و همه جا حقوق نمی گیری ؟ چكار كردی ؟ تنها چیزی كه الان وجود نداره ارزیابی و ارزش یابی هست . خود من تا حالا هیچ كس نیومده بگه تو كه این همه پول از مردم گرفتی صبح تا شب كاسه گدایی تون این ور اون وره ، دویست میلیون تومن می گی اینجا خرج كردیم ، هفتصد میلیون تومن اونجا تو این چند ساله ، این هفتصد میلیون كه از مردم گرفتی چكار كردی ؟ هیچ كس نیومد از من بپرسه . تو رو خدا یكی بیاد بپرسه . بلكه ما یك توضیح بدیم ، یك كسی بفهمه ما چه كار داریم می كنیم . هفتصد میلیون تو دفترچه ات نوشته ، قرض كردیم ، چه كار كردیم آقا ؟ چقدرش رو خودت خوردی ؟ حداقل یكی بیاد اینو بپرسه ، هیچ كس از من نپرسید ، از كس دیگه هم نمی پرسه چه كار كردی ، فقط آقا مسئولیت می دن تا صدای مردم در بیاد عوض می كنن ، اینو از این شهر می گذارن یك شهر دیگه . باز اینو می گذارن توی اون .

دو تایی هم صداشون دراومده ، فكر می كنن مردم یك عده مال مریخ هستن ، یكی مال هیپتون ، یا كلیپتونه مثلاً . اینا همه آدمن ، اینجا اگه نتونست بچرخونه ، اونجا هم نمی تونه بچرخونه .

همایش ها ، جشنواره ها ، و تنظیم قطع نامه ها و عمل نكردن ها ، هنوز من یادم نمی ره ، متنی رو كه برای مقابله با فساد در جامعه سال 69 مجلس تصویب كرد و همه روزنامه ها نوشتند و حتی یك روز عمل نشد در این مملكت ، حتی یك روز . متنش رو اگه شما بخونید یه متن انتظامیِ خیلی خوبه ، ممكنه كار فرهنگی نباشه اما كار انتظامی كه لازمه برای این مملكت ، نظامی ها باید انجام بدن ، یك روز هم در این مملكت اجرا نشد ، حتی یك روز و الان دوباره بیان اگه بگن ، همه می خندند . هی سمینار ، هی بررسی ، بابا نمی خواد سمینار برگزار كنی برای اینكه مثلاً بفهمی بحرانهای جوانان چیه ؟ بحرانهای جوانان همین چهار تایی كه فعلاً می دونی چیه بیا عمل كن ، رفع كن ، بعد وقتی كه تموم شد دوباره سمینار بگیر بحرانهای جدید رو كشف كن . مگر نمی شه دید بحرانهای جوان رو ؟ مگر كوریم ما ؟ عمل نمی كنند .

آقا پریروز یه دونه مقاله اقتصادی می خوندم ، توی اطلاعات اقتصادی ( یه كتابچه ای هست ) كه در این اطلاعات اقتصادی 51 جلسه مدیران ارشد صنایع این مملكت ( شما می دونید 51 جلسه كه از همه این مملكت بخوان جمع بشن تو تهران جلسه بگیرن چقدر خرج داره ) 51 جلسه برگزار كردند ، یك سیستم خیلی خوب و مدون برای اینكه سیستم اقتصادی ما آماده بشه در 12 جلد دادن بیرون كه عمل بشه بهش . 51 جلسه قریب به یك سال و نیم ، چقدر هزینه برداره اینها ، پول هتل و بلیط و اینها من كاری ندارم و محل همایش . همین وقت این مدیر ارشد رو گرفتید یك شبانه روز ، 51 شبانه روز وقتش رو گرفتید تا بیا تهران و برگرده شهرستانش این جوری می شه آقا این 12 جلد رو یكی باز نكرده ببینه چی نوشته ، چرا ؟ چون عوض شد حكومت ، دولت عوض شد ، حكومتها فرق كرد ، ای بابا ، كی گفته حتماً اینها همش اشتباه بوده ، 51 جلسه مدیران ارشد كه فقط 6 تا وزیر توش بوده ، باز نكردن ببینند چی نوشته حتی . اینها چیه ؟ این فقط بعد اقتصادمونه . غیر از همه بعدهای دیگه صبح تا شب سمینار ، جلسه ، مشاوره و عمل نكردن . این شده كار ما و بعد ظاهر سازی ها ، بسیجی خوب اونی هست كه بیاد رژه اش رو شركت كنه بعد هم بره خونشون اگه این بسیجی بره اعتكاف شركت كنه كه پایه های دینی اش رو بسازه و دلش درد حقیقی بگیره و در این اعتكاف به خداش نزدیك تر بشه ، بتونه فرهنگ بسیج رو ، بتونه القا بكنه ، این بسیجی باید اخراج بشه چون رژه شركت نكرده ، ما وقت می خوایم تو خیابون صاف بتونی راه بری فقط پشت سر نفر جلوئیت رو بتونی ببینی . پاهاتون هم با هم بخوره زمین . كار ندارم كه تو دلت پر از شهوت و حبهای دنیا هست كه بری یه سه روز بنشینی با خدات تصفیه حساب كنی . من اصلاً بااینها كاری ندارم . چند نفرید؟ صدو یك نفر باشید بهتر از صدنفرهست همین . بابا مملكت رو آبِ ، برو ولمون كن ، بسه دیگه . نمی گم رژه نرید ها ، اما اگر یه روزی رژه و اعتكاف همزمان شد یه نفر خواست بره اعتكاف تشویق نامه بهش بدید كه باریك الله به تو ، تو بسیجی هستی كه فهمیدی كه درد این مملكت چیه ؟ نه كه برداری پایگاهش رو منحل كنی ، كه فلان پایگاه نیومده رژه منحل هست . تا اطلاع ثانوی منحل بشه ، مگه ما زیر بیرق خاصی داریم كار می كنیم ما برای خدا می خوایم كار كنیم ، برا رهبرمون داریم كار می كنیم . باید تشویق نامه بدن به بسیجی هایی كه سه روز رفتن برای خداشون خلوت كردن ، راه یاد گرفتن ، مگه ما تو این سه روز چی به شما گفتیم ؟ غیر از اینكه همش تهییج تون كردیم كه تو این مملكت باید برای رهبرت و امام زمانت نیرو سازی كنی ؟ این می شه ظاهر سازی اصلاً درك نمی كنند كار فرهنگی رو . اصلاً من برای كی دارم صحبت می كنم ؟ پشت كوه قاف نشستند دارن برای فرهنگ مملكت تصمیم

می گیرند ، بابا این بسیجی باید بتونه مقابله كنه . باید دلش پاك باشه . عنایت می كنید ؟ ما باید فرهنگ سازی كنیم نه نیرو سازی . آمار به چه درد ما می خوره كو بسیجی هایی كه 5 سال تو این پایگاه ها بسیجی بوده الان بیست و هفت ، هشت سالش شده انگار نه انگار كه نه دین داره ، نه مملكت داره ، كجا هستند ؟ چه دردی رو داریم دوا می كنیم ؟ بیایم در حاشیه كار ، كار اخلاقی كنیم . بسیجی ، بسیجی هست كه بتونه 2 تا كلام حرف بزنه برای دین خدا . بسیجی كسی هست كه اگر فردا ازدواج كرد ، فردا به پول رسید ، اینقدر دلش رو محكم ساخته باشه كه همه چیز رو زیر پا بگذاره برای دینش و ارزشها و مملكتش . این بسیجی ماست . خدا خیر بده اینهایی كه دارن دل می سوزونند و این جوری بسیجی بار می یارن كم هم نیستن الحمدلله ، یعنی اگر هم كم بودند الان دیگه خیلی ها مطلب رو گرفتن . باز فردا نرید بگید فلانی مخالفه . مخالف ، موافق به من نبندیدها . ولی اون كسی كه می یاد به یك بسیجی می گه تو رفتی اعتكاف پس از بسیجی اخراجی دو زار مخ فرهنگی نداره ، اصلاً نمی دونه این یعنی چی ؟ تشویق نامه به این بده .

اون برادر و خواهری كه ارضا می شه با یه نمایشگاه تو طول سال هیچ كاری نمی كنه فقط فیلم نمایشگاهش رو نگاه

می كنه كه چه كردیم ، چه نكردیم این كار فرهنگی رو درك نكرده . نمایشگاه برای اینه كه طرف رو جذب كنی وقتی جذب كردی بهش برنامه بدی . جذب در و دیوار كه نمی شه . با یه عكس حالا گریه هم كرد بعد رفت بیرون تموم شد دیگه . ما از این گریه ها گوشمون پره . از این اشكها زیاد دیدیم ، نمی گم نمایشگاه نزن ها ، بزن اما جذبش كن ، من تو اعتكاف

می گم راضی نیستم اگر كسی فرم كانون پر نكرده باشه و تو اعتكاف باشه ، برای چیه ؟ من دوست دارم آمار بدم به كسی؟ برای اینه كه نمی خوام تو اعتكاف بیای و بری . می خوام اگه رفتی و نیومدی زنگ بزنم بگم كجایی . اعتكاف رو من كافی نمی دونم ، 5 روز بعد از اعتكاف جلسه هفتگی مون راه افتاده با همون وضعیت قبلی ، این رودقت كنید . به ظاهر بسنده نكنید ، ما ظاهر نمی خوایم ، ما می خوایم ظاهر و باطن هماهنگ باشن .

مانع بعدی :

یه تكه دیگه از بحث رو بگم بقیه اش می افته برای جلسه آینده . چند تاچیز موند برای جلسه بعد كه چیزهای خیلی مهمی هم هست . من هنر رو الان می گم خدمتتون ، بعد می یاد متولیان ، دبیرها ، مسئله كنكور ، درس گرایی بیش از حد ، خشونت و برادر كشی كه جدیداً مطرح شده و از همه مهمتر تطبیق ندادن فرهنگ جبهه با زمانه فعلی ، این خیلی بحث مهمیه . انشاءالله شنبه آینده و آخرش هم یه شعری كه دیگه اون هم می شه برای جلسه آینده .

اما هنر : یكی دیگه از موانع به اصطلاح عمل به فرهنگ شهادت ، هنر هست ، هنر یك چیز خیلی مهمی هست انشاءالله تو همایش فردا قسمت دانش آموزی اعلام خواهیم كرد گروه تواشیح ، سرود و تآتر . 2 تا فیلم برادرمون هم گفتم برن آموزش فیلم برداری حرفه ای ببینند با هزینه خود تشكیلات ، می خوایم فیلم سینمایی هم بریم تو وادیش انشاءالله . الحمدلله هیچی كم نداریم از هیچ كس !

ببینید هنر با دل ارتباط داره ، هنر ظریفه ، هنر بند دل رو حركت می ده ، هنر با احساسات بازی می كنه ، اعم از سرود ، تآتر ، فیلم سینمایی ، صدا ، سیما و اینها و این رو دشمن ما كاملاً گرفته و یه عده از هنرمندان متعهد ما هم گرفتند . اما خیلی كم ، از هر 50 تا فیلم سینمایی كه داره می یاد بیرون ، به نظر من چهل تاش هیچ فایده و ضرری نداره ، 5 تاش خوبه ، 5 تاش هم مضره ،اون چهل تایی كه ضرر نداره سرگرمیه ، چه اشكالی داره آدم نگاه می كنه ، 5 تا مضر داره می یاد بیرون و 5 تاخوب و این شاید بعضی وقتها این موازنه به هم بخوره ، و تعداد فیلمهای خوب كمتر باشه ، یه جمله از آقای ملاقلی پور كه پریشب یه ربعی رسیدم نگاه كنم آخر شب پخش می كنه تلویزیون راجع به فیلم مجنون بود ، همون صحبتی كه خیلی عزیزان راجع به من ترانه 15 سال دارم یا ارتفاع پست به ما ایراد می گرفتند ، خیلی هم نه ، بعضی عزیزان ، كه آقا این چه فیلمهای ضد دینی بود كه شما بردید ؟ من جلسه بعد توضیح می دم كه چرا نمی تونید خودتون رو تطبیق بدید با شرایط جامعه و حرف خوب رو در این لواها بزنید تا مردم قبول كنند . كی می گه اینها فیلمهای بدیه ؟ بهترین فیلمهاست . آقای ملاقلی پور می گفت من مجنون رو كه ساختم در مجلس شورای اسلامی اون زمان پشت سر من اومدن گفتن : چه شده است ملا قلی پور را كه از پرواز در شب می رسه به مجنون ؟ بیاید فكری به حال این فیلمساز متعهد بكنیم كه به این وادی دیگه كشیده نشه !

می گفت فیلم بعدی رو ما جنگی ساختیم تشكر كردن حالا خوب شد ، این فیلم خوبه ، تو فیلم همه وضو می گیرن وامی سن می گن الله اكبر نماز می خونن ، این شد فیلم دینی ، نه این نیست . در تطبیق شرایط جامعه بهتون می گم اگر ما بخوایم در وادی هنر وارد بشیم یعنی ظرایف رو رعایت كنیم ، برای هنرمند رك حرف زدن هنر نیست ، برای هنرمند (خدا رحمت كنه شهید مطهری رو فرمودند : معلم خوب كسی نیست كه فكرها را بیاموزد ، كسی است كه به من فكر كردن را بیاموزد ، اندیشه ها را بیاموزد ، آقا این اسلامه ، این هم فیلم ما !

این فیلم موسی ، اینِ فیلم محمد رسول الله (ص) ، نه ،‌ اندیشیدن رو بیاموزد كه فردا تو داری می ری تو این جامعه 5 تا هم خراب داره می یاد جلو این فیلم خوب رو دید ، مورد تآثیر واقع شد رفت اون فیلم بد رو دید باز هم تآثیر بگیره . این تفكرش یه جوری شكل بگیره ، كه بابا ماهواره رو ولش كن ، فردا پس فردا همه می تونن بگیرن اصلاً بگذار آزاد شه این ماهواره و این رو تو یه جوری بار آوردی كه این نخواهد نگاه كرد . " اندیشیدن را بیاموزد "

فرهنگ جبهه و شهادت امروز نمی یاد بهت بگه 2 × 2 یعنی 4 ، فرهنگ امروز می یاد بهت می گه آقا ما یه اعدادی داریم كه اگر در هم ضرب شوند یه نتایجی داره ، خودت برو پیدا كن ببین چه خبره ؟! اگه وارد اینترنت می شیم ، اگه جبهه اینترنتی باز كردیم كه من به این خیلی امیدوارم . عزیزان حتماً در این همایشها شركت كنند ، مطمئن باشید من همین الان خیلی تماس دارم از جاهائیكه خیلی تشویق كردند . اگر ما داریم وارد این می شیم ، قراره فردا شیراز بشه مركز اینترنت ایران ( اولین شهر اینترنتی كشور) چرا ، از قبلش یه پایگاه آماده نداشته باشیم . آماده ! الان بچه هایی كه دارن اینجا كار می كنن بچه های متخصصی هستند ، بازی نمی كنند ، الان كسانی كه دارند توی سایتهای دیگه می یان و سایت ما

می یان ، از امكاناتی كه برای تسهیل ورود و سوال و جواب می یاد متعجب هستند ، می گن آقا این چه جوریه ؟! چه جور شما راه انداختین ؟ می فهمند اونهایی كه اهل فن هستند .

وقتی یكی دو كلمه انگلیسی صحبت می كنه تعجب نكنید بگید آقا این چه مخیه !؟ شما هم اگه دو هفته بنشینید پای كامپیوتر دو تا كتاب بخونید همش رو یاد می گیری . مخ نیست این كه ، كاری نیست كه ، دو روز بشین بجای بازی كردن پای كامپیوتر همه این اصطلاحات رو یاد می گیری . بیا برومخ شو تو این قضایا !

نذار كسی مرعوبت كنه ، ابزار امروزما اینترنته ، درسه ، زبان انگلیسیه ، من سفارش كردم یكی از بچه ها مجوز كانون زبان انگلیسی رو بگیره ، انشاءالله راه بیندازیم ، بیاین همین جا زبان انگلیسی رو یاد بگیرید و زبان فارسی رو برای كیا داریم می گیم ؟ بعضی ها همین زبان فارسی رو هنوز بلد نیستند . قیافشو فقط عالمانه كرده ، دو تا كلام با بغل دستیش نمی تونه حرف بزنه ، حداقل تو كه می خوای در مورد حجاب ، موسیقی ، هنر حرف بزنی حداقل بیا گوش كن اندازه ما یاد بگیر ، برو بگو . یه زمان كه ما تازه كار فرهنگی شروع كرده بودیم یه مغازه زده بودیم پر از نوارهای فرهنگی ، برای شروع كار فرهنگی ، هم زمان مغازه بقالی هم بود ، امكانات این جور بود دیگه !

نوار آقای سید علی نجفی ، حاج آقا انصاریان ، سخنرانان قوی كشور ، هنوز توشیراز اینا نیومده بود . منتظر بودیم یه نفر بیاد قدر بدونه ، استفاده كنه ، اون زمان كسی نمی شناخت ما رو . یه روز راحت وایساده بودیم تو مغازه مثل الان نبود كه یه نماز جماعت كه می ریم صد تا می ریزن رو سرمون ! اولین كسی كه به ما بدبین می شه امام جماعت مسجده ، می گه دكون ما رو كنسل كرد ، مجبوریم نریم دیگه .

خلاصه نشسته بودیم تو بقالیه و دیدیم یه بنده خدایی با ریش مرتب و یقه شیخی بسته خیلی با ابهت اومد داخل ، آقا سلام علیكم ، گفتیم سلام علیكم ، بعد شروع كرد به نوارها نگاه كردن ، یه دقیقه ، دو دقیقه ، 5 دقیقه ، خوب غرق شد تو نوارها و ما به بغل دستیمون گفتیم الان سری نوارها رو می خره و می بره . بهترین كار فرهنگی !

یه مدل كه می گم بعضی ها فقط تیپ شون خیلی عالمانه هست حرف كه می زنن خراب می شه ! یه مدت كه خوب نگاه كرد و خیره شد ، رو كرد به این دوستمون كه می خواست بفروشه گفت : آقا سیگار وینستون داری ؟

این طوری نباشی ، علمت و عملت پشت سر هم باشه و حرف برای گفتن داشته باش ! همه عزیزان كه می خواید در همایش ها شركت كنید آخر جلسه زمانش اعلام می شه ضمن اینكه خواهش می كنم ازتون اگه می خواید خانواده باهاتون همكاری كنن همون طوری كه در اعتكاف قول دادید نگذار درسهات رو هم تلمبار بشه ، روزی 2 ساعت ، 3 ساعت درست رو بخون خانواده ببینه هم درسخون خوبی شدی ، اونهایی كه درس می خونن ، اونهایی هم كه كار

می كنن كه كار می كنن كارمند خوبی ، كارگر خوبی ، هم احترامت بیشتر شده به پدر و مادر هم اینكه قوی كار می كنی . آقا شعار نمی دم عمل كردم . می تونید هم درس بخونید هم مدرك بگیرید ، هم به مدارج بالا برسید ، هم قوی باشید در جامعه تون ، می تونید ، بی زحمت یك كم از تفریحاتتون كم كنید ، می تونید انشاءالله اینطوری باشید .

لینک ها:

عمل به فرهنگ شهادت(1)(حجت الاسلام انجوی نژاد)

منبع:رهپویان