تبیان، دستیار زندگی
«پیوند زدن انگشت اشاره» دومین رمان بلند مهام میقانی این باز نیز به مسائل اجتماعی و شهر نشینی می پردازد و خشونت آشکار و پنهان مردمان خرد شده در کلان شهر را به نمایش می گذارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیوند زدن انگشت اشاره

«پیوند زدن انگشت اشاره» دومین رمان بلند مهام میقانی این باز نیز به مسائل اجتماعی و شهر نشینی می پردازد و خشونت آشکار و پنهان مردمان خرد شده در کلان شهر را به نمایش می گذارد.

فاطمه شفیعی - بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
پیوند زدن انگشت اشاره

« پروازش شبیه سقوط بود. هرچه بال می زد پایین تر می رفت تا اینکه نزدیک زمین دوباره کمی اوج گرفت اما باز هم به سمت زمین رفت. چند بار این کار را تکرار کرد تا توانست در فاصله ای مطمئن با زمین پرواز کند. چند ساختمان را پشت سر گذاشت و میان برج های بلند مقابل فرو رفت و از دیدم خارج شد. »
مرغ ماهیخوار پرنده ای اجتماعی است. اغلب در گروه های دسته جمعی در کنار رودخانه ها و دریاچه ها زندگی می کند و با سرد شدن هوا به مناطق گرمتر کوچ می کنند. این پرندگان غبغب بزرگی دارند که در آن آب مورد نیاز و ماهی های ریزی که شکار کرده اند را نگه می دارند و با همین غبغب است که می توانند غذای جوجه های خود را در لانه تامین کنند. مرغان  ماهیخوار با بال های سفید و صورتی رنگشان هنگام پرواز دسته جمعی  تصاویر بسیار زیبایی می آفرینند و پرواز زیبایی دارند.
کتاب پیوند زدن انگشت اشاره ماجرای مرغ ماهیخواری است که از گروه و دسته خود جدا افتاده و روی پشت بامی در شهر تهران افتاده است. حضور این پرنده به ظاهر بیمار اتفاقات و ماجراهای پیچ در پیچی را به وجود می آورد. برخورد مردم با مرغ ماهیخوار بیمار و تنها برخورد های خشنی است که دیدگاه مردم این شهر را درباره اخلاق پیش می کشد. زندگی شهری و خشونت عریان و گسترده آنها بیش از پیش به نمایش گذاشته می شود.

نویسنده ماجرای خود را با هزاران سوال که در ذهن مخاطب ایجاد می کند و قصد پاسخگویی به انها را ندارد به پایان می برد. این داستان نه داستانی سوررئال و نه داستانی رئال است چیزی است بین این دو. حضور مرغ ماهیخوار و ماجرای بردن او به موزه برای تاکسیدرمی فضای داستان را غریب کرده است اما برخی از بخش ها که مربوط به داستان زندگی فخرالدین است به شیوه ای رئال تر بیان می شود

رفتارهای خشن و بدون احساس مردم در برابر مرغ ماهیخوار و زجر و شیون و پیچ و تاب های دردآلود این حیوان پیر بیمار از سوی دیگر لحظه های هول آوری ایجاد می کند.  ماجرای مرغ ماهی خوار همسو می شود با ماجرای رد میان سالی به نام فخرالدین که حال و روزی همچون مرغ ماهیخوار دارد. او که چاقو خورده است و در خانه افتاده دیگر توان زیستن ندارد و در غم و ناراحتی به سر می برد. ارسلان راوی اصلی داستان تصمیم می گیرد فخرالدین را به آسایشگاه ببرد. فخرالدین ماجرای گرفتاری هایش را برای ارسلان روایت می کند. مردم پس از آزار و اذیت هایی که نسبت به مرغ ماهیخوار روا می دارند او را به موزه دارآباد می سپارند تا شکمش را خالی کنند و با کاه پر کنند و به معرض نمایش بگذارند. آنها منتظر می مانند تا مرغ ماهیخوار بمیرد و عمل تاکسیدرمی بر روی آن انجام شود. اما مشکل اینجا است که وقت تنگ است و مسئول این کار قصد سفر دارد و می خواهد هر چه زودتر از شر این کار رها شود. ارسلان در طول این ماجراها تلاش می کند پازل های ناکامل داستان فخرالدین، خیانت های دوست چندین ساله او امیر خان که از قساوت قلب و بی قیدی اخلاقی برخوردار است و سپس درگیری آنها و زخمی شدن پای فخرالدین را پیدا کرده و ماجراهای زندگی او را تکمیل کند هر چند همچنان نمی تواند ضارب اصلی را پیدا کرده و ذهنش همچنان درگیر ماجراها و زندگی فخرالدین است. ماجراهایی که همان حال و هوای خیانت و خشونت و بی اخلاقی که مردم نسبت به مرغ ماهیخوار اعمال می کنند در آن تبلور دارد. در خلال داستان مرغ ماهیخوار و ماجراهای پیچ در پیچ فخرالدین نویسنده به بررسی واکنش ها و رفتار آدم های شهرنشینی که گرفتار خشونت می شوند می پردازد، خشونتی که خلاصی از آن نیست و داستان در هزارتویی از این خشونت و سرنوشت پیش می رود. داستان با فرو افتادن کلاغ بیماری پای پنجره ارسلان به اتمام می رسد. کلاغی که آخرین تلاشش را برای پرواز انجام می دهد اما در حال سقوط به سمت زمین است.
" پیوند زدن انگشت اشاره" دومین رمان مهمام میقانی است با تصویر پردازی های قوی و لحظات روانی تکان دهنده که موفقیت این کتاب را تضمین می کند. روایات تو در تو و غیر خطی و حتی در بخشی از داستان که خواننده با یک روای دیگر نیز آشنا می شود داستان او را پیچیده کرده است. نویسنده ماجرای خود را با هزاران سوال که در ذهن مخاطب ایجاد می کند و قصد پاسخگویی به آنها را ندارد به پایان می برد. این داستان نه داستانی سوررئال و نه داستانی رئال است چیزی است بین این دو. حضور مرغ ماهیخوار و ماجرای بردن او به موزه برای تاکسیدرمی فضای داستان را غریب کرده است اما برخی از بخش ها که مربوط به داستان زندگی فخرالدین است به شیوه ای رئال تر بیان می شود.
مهام میقانی متولد ١٣۶۴، فارغ التحصیل رشته ی سینما در مقطع لیسانس و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. او تا به امروز پنج رمان نوشته که سه تای آنها به نام های «گرمازده»، ««پیوند زدن انگشت اشاره» و «ترکیب بندی در سرخ» منتشر شده اند.
پیوند زدن انگشت اشاره/ مهام میقانی/ نشر زاوش/ چاپ اول: 1392/ 1500نسخه/ 175صفحه/ قیمت: 8500 تومان