تبیان، دستیار زندگی
می گویند حضرت موسی (علیه السلام) در هنگام جان دادن به سختی جان می داد ولی بعد نارنجی را به او دادند تا بو کند و راحت او را قبض روح کردند. در برخی روایات آمده مرگ برای مؤمنین مانند در آوردن لباس چرک از بدن است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم جعفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اموات چگونه جان می دهند؟

می گویند حضرت موسی (علیه السلام) در هنگام جان دادن به سختی جان می داد ولی بعد، نارنجی را به او دادند تا بو کند و راحت او را قبض روح کردند. در برخی روایات آمده مرگ برای مؤمنین مانند در آوردن لباس چرک از بدن است. با این توضیحات از روایات برآنیم کیفیت و چگونگی مرگ مؤمنین و سختی و آسانی آن را بررسی کنیم.

بازآوری: دکتر جعفری - بخش اعتقادات شیعه تبیان
مرگ

تفاوت مؤمن و غیر مؤمن

اولین نکته این است که اگر بخواهیم بین مؤمن و غیرمؤمن مقایسه بکنیم مرگ برای مؤمن چیزی جز لطف، رحمت و نعمت الهی نیست، لذا در هنگام احتضار وقتی به او پیشنهاد می شود به دنیا باز گردد و قبض روح نشود، قبول نمی کند و برعکس تقاضای قبض روح خود را می کند این مطلب نشان می دهد که مرگ برای او چیزی جز یک تحفه نیست. اما برای غیر مؤمن، مرگ، شروع عذاب و گرفتاری است.
یک اصل کلی این است که از قبل از مرگ لطف خداوند درباره مؤمن شروع شده و در هنگام احتضار و مرگ این لطف زیادتر می شود و هر چه جلو می رود الطاف الهی بیشتر می شود ولی برای غیر مومن عکس آن صادق است.

در روایت داریم که با مشاهده قابض ارواح و شرایط احتضار حالت مؤمن با غیر مؤمن تا آخرین لحظه فرق می کند. نقل شده حضرت عزرائیل (علیه السلام) نزد حضرت ابراهیم (علیه السلام) آمد. حضرت ابراهیم (علیه السلام) به او گفت می خواهم با آن چهره ای که جان فاسق را می گیری تو را مشاهده کنم. حضرت عزرائیل (علیه السلام) گفت تحملش را نداری حضرت پاسخ داد تحمل می کنم. به حضرت گفته شد روی خود را بر گردان، حضرت ابراهیم (علیه السلام) رویش را برگرداند سپس زمانی که برای مشاهده آن برگشت چهره بسیار وحشتناکی را دید، چهره ای که از سوراخ های بینی اش آتش شعله ور بود و چشم های بسیار وحشتناکی داشت، چهره او سیاه و بوی متعفنی داشت.
بطوری که حضرت ابراهیم (علیه السلام) با مشاهده این چهره بیهوش شد. وقتی به هوش آمد به حضرت عزرائیل (علیه السلام) گفت اگر برای فاسق هیچ جهنم و فشار قبر و عذابی هم نباشد و تنها عذاب فاسق، مشاهده تو باشد برای او کافی است.

پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود می خواهید برای شما مثال بزنم که مؤمن چطور از دنیا بیرون می رود؟ سپس فرمود بیرون رفتن مؤمن از دنیا همانند بیرون آمدن بچه از رحم مادر که سراسر رنج و تاریکی و سختی است نجات پیدا می کند. مؤمن هم وقتی از دنیا می رود و وارد عالم برزخ می شود احساس می کند که از سختی ها و تاریکی های دنیا نجات پیدا کرده است.

در روایات دیگر دارد که حضرت ابراهیم (علیه السلام) درخواست کرد که با چهره ای که مؤمن را قبض روح می کند خودش را نشان بدهد. وقتی آن چهره را نشان داد آنچنان زیبا و جذاب و خوشرو و بسیار با صفا بود که هر انسانی صد در صد به او جذب می شود. در آخر همین روایت آمده حضرت ابراهیم (علیه السلام) به حضرت عزرائیل (علیه السلام) گفت اگر برای مؤمن هیچ پاداشی نباشد مگر مشاهده این چهره، او را بس است.
اما ممکن است برای بعضی از مؤمنین هم حالت احتضار و جان دادن سخت باشد به این دلیل که بعضی از گناهانی که انسان مرتکب می شود باعث تلخی جان کندن و سختی احتضار می شود. از طرفی بعضی از کارهای خوبی که فاسق و غیر مؤمن انجام داده باعث می شود که خداوند با راحت جان دادنش، پاداش او را در همین دنیا بدهد.
به طور کلی مؤمن هر مشکلی که برایش پیش بیاید باعث ارتقاء درجه یا باعث رفع مشکل و پاک شدن گناهش می شود. فاسق و غیر مؤمن نیز اگر کار مثبتی انجام داده باشد خداوند در همین دنیا با نعمت های فراوانی که در اختیارش می گذارد مثل سلامتی، فرزندان خوب و ... او را بی حساب می کند و اگر این اتفاق نیفتاد حالت احتضارش آسان می شود و در آنجا بی حساب می شود و اگر این موارد هم نشد عذابش را در عالم برزخ و عوالم دیگر تخفیف می دهد.
آیات قرآن و روایات هم بر این مطلب دلالت دارند. در آیه قرآن داریم " الذین تتوفاهم الملائکة طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون، به فرشتگانی که قبض روح مؤمن می کنند با پاکیزگی و خوبی به او می گویند سلام بر شما وارد بهشت بشوید به خاطر کارهایی که انجام دادید." یعنی با سلام و صلوات مؤمن را وارد عالم برزخ می کنند.
در سوره فجر آمده: " یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی " در ذیل این آیات، روایات متعددی نقل شده که وقتی مؤمن در حالت احتضار و جان دادن هست از طرف ذات باریتعالی این آیه به آنها خطاب می شود. وقتی به او گفته می شود " فادخلی فی عبادی " نگاه می کند می بیند چهارده معصوم (علیهم السلام) آنجا حضور دارند و به او گفته می شود برو بین بندگان من که چهارده معصوم (علیهم السلام) باشند و با آنها وارد بهشت شو، در این حالت برای مؤمن چیزی لذت بخش تر از مرگ نیست. لذتی بالاتر از قبض روح و ورود در جمع اهل بیت علیهم السلام و به اتفاق آنها وارد بهشت شدن برای مؤمن وجود ندارد.
از این نمونه آیات باز هم در قرآن هست و همچنین اینگونه روایات فراوان هست. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود می خواهید برای شما مثال بزنم که مؤمن چطور از دنیا بیرون می رود؟ سپس فرمود بیرون رفتن مؤمن از دنیا همانند بیرون آمدن بچه از رحم مادر که سراسر رنج و تاریکی و سختی است نجات پیدا می کند. مؤمن هم وقتی از دنیا می رود و وارد عالم برزخ می شود احساس می کند که از سختی ها و تاریکی های دنیا نجات پیدا کرده است. 
در روایت دیگری نقل شده ملک الموت و فرشته ای که مسئول قبض روح مؤمن است هنگام مرگ در مقابل مؤمن همانند بنده ای می ایستد و با اجازه خودش جانش را می گیرد و این بعد از آن است که به او سلام می کند و مژده بهشت می دهد. بعد از اینکه سلام می کند و به او مژده بهشت می دهد سپس روحش را قبض می کند و به بهشت می فرستد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: مؤمن اصلاً احساس نمی کند که در حال جان دادن است.
از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده: شدیدترین حالت جان دادن شیعیان ما (از این روایت دریافت می شود که واژه شیعه در زمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله)  مشهور و مستعمل بوده است) مانند آب خوردن شما در یک روز تابستانی گرم است. از خوردن آن آب سرد چه حالتی دارید؟ جان دادن شیعیان مانند آن است. اما برای کافر این جور نیست. در بعضی از روایات دارد که کافر جان دادنش مثل قطعه قطعه کردن بدن با اره یا قیچی است.
در روایت دیگری آمده: " الموت ریحانة المومن، مرگ برای مؤمن همانند بوییدن دسته گل خوشبوست که جلوی بینی اش بگیرند ".
از امام علی (علیه السلام) نقل شده فرمود: بهترین تحفه مؤمن مرگ است ولی در مورد کفار حق این است که بسیار سخت است.

مرگ برای مؤمن چیزی جز لطف، رحمت و نعمت الهی نیست، لذا در هنگام احتضار وقتی به او پیشنهاد می شود به دنیا باز گردد و قبض روح نشود، قبول نمی کند و برعکس تقاضای قبض روح خود را می کند

آیه قرآن می فرماید: " فکیف إذا توفتهم الملائکة یضربون وجوههم و ادبارهم، آن زمان که فرشتگان الهی می خواهند جانش را بگیرند به جلو و پشت سرشان می زنند."  در تفسیر این آیه حرف های زیادی گفته شده که چطور می شود هم از جلو به آنها کتک بزنند هم از عقب؟ بعضی گفته اند مراد این است که فرشتگان برزخ به صورتشان می زنند و به آنها می گویند با این نامه اعمال کجا می آیید؟ شما که چیزی نیاوردید که وارد عالم برزخ می شوید. فرشتگان دنیا هم از پشت به آنها می زنند که بروید و دنیا را از لوث وجودتان پاک کنید. این است معنای "یضربون وجوههم و ادبارهم" که هم به چهره و هم به پشت آنها زده می شود.
به هر حال به جای اینکه کافر را با سلام و صلوات استقبال کنند با شدت و زد و خورد استقبال می کنند و اولین عذاب آنها مواخذه شدید ملک الموت است که با شدت مؤاخذه می کند.
مطالبی که گفته شد کلی است اما در مورد اینکه ممکن است بعضی از مؤمنین هم هنگام مرگ ناراحتی داشته باشند درست است و روایات در این مورد فراوان هست. در روایتی نقل شده امام به بالین فردی رفت آن فرد مشکل داشت و به سختی جان می داد. حضرت فرمود یک سری مشکلات و خطاهایی در زندگی اش داشته اما این سختی جان دادن، آن خطاها را پاک می کند، سپس اصحاب از امام صادق (علیه السلام) از حال آن شخص سؤال کردند، حضرت فرمود: بعد از این دیگر مشکلی ندارد با سختی هایی که الان کشید و جان داد همه مشکلات و خطاهایش پاک شد.
اگر غیر مؤمن هم هنگام مرگش لذت و خوشحالی داشته و مشکل نداشته باشد به خاطر اعمال خوبی است که در زندگیش انجام داده است.
این اصل کلی هدف بررسی ما را روشن کرد، البته نسبت به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام نیز مطابق با این روایت پاسخ داده می شود که مرگ برای مؤمن، مثل بوییدن یک دسته گل خوشبوست. حضرت موسی (علیه السلام) هم با بوییدن یک نارنج خوشبو جانش را گرفتند. به هر حال مؤمن به این شکل حالت احتضارش می گذرد و غیر مؤمن، فاسق و کافر نیز همان حالی است که در روایات گفته شد.

خلاصه سخن:

مرگ برای مؤمن یک تحفه و رحمت الهی است اما برای غیر مؤمن، شروع عذاب و گرفتاری است. آنچه مسلم است پاداش دادن به مؤمن و عذاب کردن غیر مؤمن از همین دنیا شروع می شود منتها طبیعی است که پاداش و عذاب مستلزم اعمال قبلی است و با اعمال قبلی رابطه دارد.


برگرفته از: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی، موجود در سایت رادیو معارف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.