تبیان، دستیار زندگی
هشتم اسفندماه سال 65 بود و عملیات کربلای 5. رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، آتش توپخانه دشمن اوج گرفته بود اما...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاهه مشق از روی دست اهدایی

هشتم اسفندماه سال 65 بود و عملیات کربلای 5. رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، آتش توپخانه دشمن اوج گرفته بود اما شهید «حسین خرازی» باوجود داشتن تنها یکدست، پی گیر تهیه غذای رزمندگان بود که خمپاره ای کنارش نشست و تن خسته اش را آرامش ابدی بخشید.

سامیه امینی-بخش فرهنگ پایداری تبیان
شهید حسین خرازی

رسانه ای نیست که در این سال ها از وصیت و زندگی نامه اش ننوشته باشد و یا به مناسبت سالگرد شهادتش مصاحبه ای با خانواده شهید نکرده باشد، به همین منظور برای یاد کردن از شهید نمی خواهم به بیان مطالب موجود بپردازم بلکه سعی دارم تا با تطابق گفته ها و سیاحت در منش او، راهش را زنده نگهدارم تا شاید تلنگری برای مسئولان باشد و همچنین امروز با عبور از انتخابات مجلس دهم، به آنان که وعده ها دادند، رأی ها جمع کرده اند و امروز مسرور از پیروزی شان هستند سرمشقی از سخنان و عملکرد او دهم تا سیاه مشق کنند شاید رهرو راه شهیدان شوند.
«حسین خرازی» فرمانده شهیدی است که همیشه لبخند مهربانی گوشه لبش نقش بسته بود اما هنر، تدبیر و توانش تنها لبخندش نبود.
شهید در اولین وصیت نامه خودش از مردم می خواهد که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدا را راه حق بیان می کند و می نویسد: «از مسئولین عزیز و مردم حزب الهی می خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الآن در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی حجابی زده اند در مقابل آن ها ایستادگی کنید و با جدیت هرچه تمام تر جلو این فسادها را بگیرید.»
شهید حدود 29 سال پیش خطر را گوش زد کرده و به عنوان کسی که امروز خونش را برای ایران داده خواسته تا جلوی فساد را بگیرند، شهید به من و تو مسئولان می گوید نه به هم رزمان زیرخاکش.
شهید خرازی با شروع جنگ تحمیلی بنا به تقاضای هم رزمان خود، پس از یک سال خدمت صادقانه در کردستان راهی خطه جنوب شد و به سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقی ها در جاده آبادان-اهواز در منطقه دارخوین تشکیل شده بود (و بعداً در میان رزمندگان اسلام، به «خط شیر» معروف شد) منصوب گشت.

«او باآنکه یکدست بیشتر نداشت با جنب وجوش و تلاش فوق العاده اش هیچ گاه احساس کمبود نکرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی می کرد.» آقایان و خانم های مسئول و منتخبین مردم شما چقدر برای رأی دهندگانتان ارزش قائلید و تلاش می کنید؟

خطی که نه ماه در برابر مزدوران عراقی دفاع جانانه ای را انجام داد و دلاورانی قدرتمند را تربیت کرد. این در حالی بود که رزمندگان ازنظر تجهیزات جنگی و امکانات تدارکاتی شدیداً در مضیقه بودند، اما اخلاص و روح ایمان بچه های رزمنده، نه تنها باعث غلبه سختی ها و مشکلات بر آن ها نشد بلکه هرلحظه آماده شرکت در عملیات و جان فشانی بودند.

ای کسانی که امروز رأی های داخل صندوق مسرورتان کرده چقدر حاضرید مانند خرازی و یا رانش در خط شیر امروز جان فشانی کنید؟
آیا به جز وعده ساخت وساز برای جان فشانی خود را آماده کرده اید؟
بخوانید و بدانید که «خرازی» که قرار است از روی دستش مشق کنید، «در عملیات خیبر که توأم با صدمات و مشقات زیادی بود و دشمن منطقه را با انواع و اقسام جنگ افزارها و بمب های شیمیایی موردحمله قرار داده بود شهید هرگز حاضر به عقب نشینی و ترک موضع خود نشد تا اینکه در این عملیات یکدست او در اثر اصابت ترکش قطع شد و پیکر زخم خورده او به عقب فرستاده شد.» شما در چه شرایطی منطقه عملیاتی سخت را ترک کنید و عقب نشینی کنید.
می دانید وقتی به عملیات بزرگی چون والفجر 8 را فرماندهی می کرد دستش قطع شده بود؟ همان دستی که قرار است از رویش مشق شب کنید و سیاهه شما باشد، لشکر امام حسین (ع) تحت فرماندهی او به عنوان یکی از بهترین یگان های عمل کننده، لشکر گارد بعثی عراق را به تسلیم واداشت و پیروزی های چشمگیری را در منطقه فاو کارخانه نمک که جزو پیچیده ترین مناطق جنگی بود، به دست آورد. لشکر شما چه دست آوردی به بار خواهد آورد؟
شهید «خرازی» در عملیات کربلای 5 در جلسه ای با حضور فرماندهان گردان ها و یگان ها از آنان بیعت گرفت که تا پای جان ایستادگی کنند و گفت: «هرکس عاشق شهادت نیست از همین حالا در عملیات شرکت نکند، زیرا که این یکی از آن عملیات های عاشقانه است و از حساب های عادی خارج است.» آیا شما عاشق شهادت هستید؟ اهل عملیات های عاشقانه و خارج از حساب های عادی هستید؟ اگر هستید بسم الله اگرنه که شهید خرازی مسیرتان را تعیین کرده است.
«لشکر او در این عملیات توانست با عبور از خاک ریزهای هلالی که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت شکست سختی به عراقی ها وارد آورد.» شما آماده شده اید تا از خاک ریزهای هلالی و غیرهلالی امروز عبور کنید و در کانال ماهی ها شکست سخت به دشمنان بزنید؟
«او علاوه برداشتن تدبیر نظامی، شجاعت کم نظیری داشت. با همه مشکلات و سختی ها، در طول سالیان جنگ و جهاد از خود ضعفی نشان نداد. قاطعیت و صلابتش برای همه فرماندهان گردان ها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهی خاصی برخوردار بود.» منتخبین ملت شجاعت شما هم نظیر امثال خرازی است؟ تدبیر لازم را کسب کرده اید؟ قاطعیت و صلابتتان دشمن را مجهور و دوست را شادمان می کند؟ ابهتتان چطور؟
«او باآنکه یکدست بیشتر نداشت با جنب وجوش و تلاش فوق العاده اش هیچ گاه احساس کمبود نکرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی می کرد.» آقایان و خانم های مسئول و منتخبین مردم شما چقدر برای رأی دهندگانتان ارزش قائلید و تلاش می کنید؟
از یاد مبرید که «در بسیاری از عملیات ها حاج حسین مجروح شد؛ اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه هم رزمانش حاضر نمی شد به پشت جبهه انتقال یابد.»

چند سرمشق

حال گوش جان فرا دهید به چند فراز از سخنان او که خطاب به شماهاست و راه شهدا را برایتان روشن می کند همان طور که رهبر ما گفتند: «با این ستارها هم نیز می شود راه را پیدا کرد.»
شهید گفته است: ما لشکر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم کلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»
- اگر در پیروزی ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انکار خداست.
- اگر برای خدا جنگ می کنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش کنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر کار برای خداست گفتنش برای چه؟
- در مشکلات است که انسان ها آزمایش می شوند. صبر پیشه کنید که دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.
- هر چه که می کشیم و هر چه که بر سرمان می آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
- سهل انگاری و سستی در اعمال عبادی تأثیر نامطلوبی در پیروزی ها دارد.
- همه ما مکلفیم وظیفه داریم باوجود همه نارسایی ها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی می جنگیم نه به قصد پیروزی تنها.
- مطبوعات ما جنگ را درشت می نویسد، درست نمی نویسد.
- مسئله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسئله من حل می شود.
- همواره سعی مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم که شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند.
- من علاقه مندم که با بی آلایشی تمام، همیشه در میان بسیجی ها باشم و به درد دل آن ها برسم.