تبیان، دستیار زندگی
اکبر اکسیر معتقد است مشکل پایین بودن سرانه مطالعه مربوط به مخاطبان نیست و به بانیان فرهنگی مربوط می شود. متن کامل این شاعر درباره وضعیت مطالعه پیش روی شما است:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راهکارهایی برای افزایش سرانه مطالعه

اکبر اکسیر  معتقد است مشکل پایین‌ بودن سرانه مطالعه مربوط به مخاطبان نیست و به بانیان فرهنگی مربوط می‌شود. متن کامل این شاعر درباره وضعیت مطالعه پیش روی شما است:

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
مطالعه کردن

موضوع پایین‌بودن سرانه مطالعه در هر کشوری با فرهنگ آن کشور نسبت مستقیم دارد؛ برای همین وقتی ایران را با دیگر کشورهای دنیا مقایسه می‌کنیم باید بدانیم که منظور ما از مطالعه در آن کشورها و در ایران چیست و از چه کیفیتی برخوردار است.
 
در کشورهای اروپایی و امریکا هرجا مردم جمع می‌شوند مثل مترو، جلو سینماها و پارک‌ها کتاب‌های BEST SELLER یا به گفته ما پرفروش می‌خوانند. اروپایی‌ها اهل مطالعه‌اند و تحت هیچ شرایطی از مطالعه دست نمی‌کشند. آنها در فضایی بزرگ شده‌اند که از کودکی تا چشم باز کردند کنار دستشان کتاب دیده‌اند و کتاب یک پُِز فرهنگی برای آن‌ها محسوب می‌شود. برای همین است که امروز کتاب‌خوانی برای آن‌ها به یک فرهنگ اصیل تبدیل شده است. اما در هر حال معتقدم که باید جنس مطالعه را بررسی کرد. آنچه ما در ایران به آن مطالعه می‌گوییم با آنچه به عنوان کتاب‌های پر فروش در سطح دنیا می‌خوانند تفاوت دارد. البته در ایران هم مردم کتاب‌های عامه‌پسند و بیشتر کتاب‌های زرد و به قول معروف کتاب‌های کیلویی و فله‌ای را می‌خوانند که به این موضوع هم خواهم پرداخت.
 
این گونه کتاب‌ها به عبارت دیگر کتاب‌های آشپزخانه‌ای است. تا وقتی ذبیح‌الله منصوری در میان ما بود او را نویسنده نمی‌دانستیم در حالی که او می‌خواست مردم را به مطالعه عادت دهد. کتاب‌های سینوهه، خداوند الموت، منم تیمور جهان‌گشا و خواجه تاجدار و کتاب‌های دیگر او از این جمله کتاب‌هایی بود که مردم می‌خواندند یا کتاب‌های مرحوم فهیمه رحیمی در همین دسته می‌گنجد. در اروپا نیز مردم کتاب‌های زرد را بیشتر می‌خوانند. همین کتاب‌های هری‌پاتر و دیگر آثار BEST SELLER جزو آثاری است که در بلوارها خوانده می‌شود و به آن‌ها کتاب‌های بلواری می‌گویند. مطالعه این کتاب‌ها از همان کیفیت کتاب‌های هزار و یک شب نزد مشتریان برخوردار است. البته با این تفاوت که ایران و ایرانیان سابقه طولانی مطالعه ادبی و تولید ادبیات داشته و دارند.

من به هیچ وجه مقصر اصلی کتاب نخواندن ایرانی‌ها را مخاطبان نمی‌دانم و ریشه کمبود مطالعه را در عملکرد غلط سیاستگذاران فرهنگی می‌دانم. باید به این موضوع اندیشید که چرا هیچ یک از مراکز دانشگاهی برای مردم کتاب نمی‌خرند و کمکی برای بالا بردن سرانه مطالعه انجام نمی‌دهند.


 
پدران ما با این‌که بی‌سواد بودند در قهوه‌خانه‌ها به نقال‌ها گوش می‌دادند یا همین کتاب هزار و یک شب جزو سرگرمی‌های به اصطلاح پاییزی مردم ما بود. آنها شاهنامه می‌خواندند، حکایت‌های عامیانه و حکایت‌های سعدی را می‌خواندند و امیر ارسلان نامدار برایشان نامی آشنا بود. در واقع می‌خواهم بگویم که مطالعه باید در ایران دوباره پا بگیرد هرچند این جنس مطالعه با جنس مطالعه مردم در دیگر کشورها متفاوت باشد.
 
من به هیچ وجه مقصر اصلی کتاب نخواندن ایرانی‌ها را مخاطبان نمی‌دانم و ریشه کمبود مطالعه را در عملکرد غلط سیاستگذاران فرهنگی می‌دانم. باید به این موضوع اندیشید که چرا هیچ یک از مراکز دانشگاهی برای مردم کتاب نمی‌خرند و کمکی برای بالا بردن سرانه مطالعه انجام نمی‌دهند. همچنین آموزش و پرورش هم کمکی نکرده است و وزارت ارشاد هم کتاب‌هایی را می‌خرد، که مد نظر دولت‌هاست. برای مردم ایران باید کتاب‌هایی را تهیه کرد که اگر زیر سنگ هم بگذارند دوباره آنها را پیدا می‌کنند و می‌خوانند؛ کتابی مانند «کلیدر» دولت‌آبادی.

معتقدم کتاب خوب باید به کتابخانه‌ها راه یابد اما امروز از 10 هزار کتابی که سازمان‌ها و نهادهای مختلف می‌خرند 9 هزار و 500 عنوانش جزو همان کتاب‌های فله‌ای و به اصطلاح «تأیید شده!» است. مردم ما کتابسازی را می‌فهمند و دنبال کتابی می‌روند که واقعاً خوب باشد. حالا ما هر قدر هم کتاب‌هایی که با سلیقه خودمان همسان باشد چاپ کنیم و به کتابخانه‌ها بفرستیم، باز هم فایده‌ای ندارد و مردم دنبال کتاب مدنظر خودشان می‌روند.
 
امروزه کتابفروشی‌ها مملو از کتاب‌های فال و عرفان چینی و آشپزی و غیره است که یک پول سیاه هم نمی‌ارزد و چیزی به دانش مردم اضافه نمی‌کند. عرضه کتاب باید ملی باشد تا مردم کتاب خوب بخرند و مطالعه کنند. کتاب خوب هیچ‌گاه روی زمین نمی‌ماند چنانچه پس از انقلاب نیز چنین بوده و به تجربه دریافته‌ایم که طی این سی و هفت سال باز هم مردم سراغ کتاب‌هایی را می‌گیرند که دوست دارند بخوانند. پس با سرمایه‌گذاری و تبرک کتاب و توزیع رایگان آن چیزی درست نمی‌شود.
 
مخاطبان ما امروز به حرمت قلم و نام نویسنده کتاب می‌خرند نه با حمایت دولت‌ها.اگر به خواست مردم توجه شود مطمئنم صنعت نشر نیز رونق پیدا می‌کند و نسل جدیدی از کتاب‌خوان‌ها تربیت می‌شوند و ظهور می‌یابند و سرانجام با لایه‌ای از جامعه روبه‌رو خواهیم بود که بافرهنگ‌اند و هر چیزی را با منطق و شعور و باورمندی می‌پذیرند همان‌طور که پدرانشان چنین بوده‌اند.


منبع: ایبنا