ازدواج برای بار دوم

همه انسانها بر اساس نیازهای فطری و طبیعی که در نهاد آنها وجود دارد اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده می نمایند. ممکن است به هر دلیلی این ازدواج دوام نیاورد و از هم پاشیده شود ، و در مواردی نیز رابطه زوجین به خاطر مرگ یکی از همسران گسسته شود.
در این میان تعداد زیادی از افرادی که ازدواجشان به نوعی ناکام مانده است اقدام به تشکیل زندگی مجدد می نمایند . بعضی افراد تصور می کند که ازدواج دوم از ازدواج اول راحت تر و سهل تر است ولی این تصور کاملاً اشتباه است زیرا ازدواج دوم به مراتب دشوار تر است و محدودیت های بیشتری را به همراه دارد .

در فرهنگ و باورهای اجتماعی اقدام به ازدواج دوم علی الخصوص برای خانم  ها بعد از فوت همسر و یا طلاق چندان مناسب و مطلوب به نظر نمی رسد و در این میان ممکن است حتی اعضای خانواده فرد نیز مانع تراشی ها یی را در این مسیر داشته باشند ، و اگر از ازدواج قبلی فرزند یا فرزندانی نیز حضور داشته باشند محدودیت  ازدواج دوم بیشتر خواهد شد زیرا در باور اکثر افراد این مسئله نهادینه شده است که فرزندان با ورود فرد جدید به خانواده سر ناسازگاری خواهند گذاشت و اجازه شکل گیری یک رابطه سالم و طبیعی را نخواهند داد .
چالش دیگری که پیش روی ازدواج دوم وجود دارد ، تجربه های ازدواج اول است در بعضی مواقع این تجربه ها به جای اینکه دارای تاثیر مثبت و کار آمد در زندگی فرد باشد بیشتر مسئله ساز خواهد شد در این گونه موارد زوجین باید تلاش نمایند از مقایسه زندگی اول خود با زندگی دوم اجتناب کنند و تجربیاتی را که در زندگی اول خود داشتند در جهت نیل به آگاهی بیشتر و بهبود زندگی جدید استفاده نمایند. در این مسیر باید از مقایسه همسر سابق و فعلی به شدت خودداری گردد ، ممکن است میان همسر فعلی و همسر قبلی مشابهت هایی نیز وجود داشته باشد ولی این مسئله نشان دهنده همان نوع برخورد و از هم  پاشیدگی زندگی نیست.

نکته دیگری که می تواند در تحکیم این گونه ازدواج ها موثر باشند این است که در ازدواج دوم شباهت میان زوجین مد نظر قرار گیرد . تجربه ثابت کرده است در ازدواج هایی که زن و مرد دارای مشابهت بیشتری هستند و تجربه یکسان ازدواج اول را پشت سر گذاشته اند موفقیت ازدواج به مراتب بیشتر از ازدواجی است که یکی از طرفین ازدواج اول را تجربه می کند.
 اگر زوجینی که زندگی جدید را تشکیل می دهند هنوز موفق به حل مشکلات و نا به سامانی های زندگی اول خود نشده باشند ممکن است این مشکلات به زندگی دوم نیز سرایت کند و یا حداقل فکر و ذهن فرد را به خود مشغول نماید که خود این مسئله باعث نا کار آمدی زندگی دوم خواهد شد .
اگر ازدواج  اول بر اثر طلاق از هم پاشیده باشد ازدواج دوم با چالشی مواجه است و آن هم سخت تر و دشوار تر شدن طلاق مجدد است . این احتمال همیشه وجود دارد که ازدواج دوم نیز با ناملایماتی رو به رو شود و بن بست کشیده شود و چاره جز طلاق باقی نماند اما نکته قابل تأمل آن است که در ازدواج های دوم فکر کردن به طلاق به مراتب سخت تر و دشوارتر است و در اکثر موارد زوجین به علت ترس از طلاق مجدد مجبور به سکوت و سوختن و ساختن در زندگی ناخوشایند خود خواهند شد. نکته دیگری که در ازدواج دوم بسیار مهم و حیاتی است لزوم رضایت خانوادها است. در ازدواج دوم هیچ یک از طرفین از نظر قانونی نیازی به رضایت و اجازه والدین ندارند امّا آگاهی و رضایت خانواده ها می تواند تاثیر بسزایی در استحکام و شکل گیری یک زندگی ایده آل و مناسب داشته باشد.
مسئله همسر سابق نیز معمولاً یکی از مشکلات ازدواج های جدید است در ازدواج هایی که همسر سابق درگذشته است اختلافات بر اثر زنده بودن یاد و خاطره همسر اول اتفاق می افتد و در مواردی هم که همسر اول جداشده باشد ممکن است همسر دوم نسبت به واکنش های همسرش نسبت به شریک سابق زندگیش دچار حساسیت های افراطی گردد.
مشکلات مالی نیز از مسائلی است که در ازدواج دوم ممکن است مشکل ساز شود علی الخصوص در مواردی که مرد همسر اول خود را طلاق داده باشد و مجبور به پرداخت مهریه و یا نفقه فرزندان باشد.
در مجموع باید گفت ازدواج مجدد (دوم ) نیاز به در نظر گرفتن عوامل و نکات خاصی دارد که در صورت رعایت  نشدن ممکن است ازدواج دوم را با ناهماهنگی ها و ناملایماتی رو به رو سازد و در چنین مواردی فردی که یک بار زندگی گذشته اش را نابود شده دیده است ممکن است دچار آسیب ها و مشکلات بیشتر در ازدواج دوم گردد.

مرضیه ولی حصاری

بخش خانواده ایرانی تبیان

مطالب مرتبط:
با من صنما، دل یک دله کن!
جهنمی برای عاشق ها