شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 2828
  • شنبه 1394/3/30
  • تاريخ :

معجونی قوی برای تسکین درد گناه

وقتی دمل چرکین گناه سر باز کند، بوی گندش، نفس‌ روح را بند می‌آورد. دارویی هست که التیام‌بخش فوری درد گناه باشد؟

نویسنده: شکوری- شبکه تخصصی قرآن

بوی بد

مزرعه وقتی آفت می‌زند، کشاورز کهنه‌کار سم‌پاشی می‌کند روی محصول و گرنه کرم ساقه‌خوار برنج را از پا درمی‌آورد و سوسک خرطوم‌دار، درخت بلوط را. کشت‌زار جان آدمی نیز آفتی دارد به نام گناه. فرقش این است که آفت، بی‌سر و صدا، ریشه محصول را می‌خشکاند اما گناه، وقتی بلای جان آدم ‌شد عفونتی دارد که گندش شامّه اهل شهود را می‌آزارد.

نه که فکر کنی در مقام تشبیه‌ام و خواسته‌ام سخنم را به صنعت ادبی مجاز، بیارایم. هیهات! گناه حقیقتا یک بیماری است. در ظاهر پیدا نیست اما صورتی دارد باطنی که تنها اهل بصیرت؛ آن‌هایی که حواس باطنی‌شان‌ بیدار است، می‌بینندش. به خلاف خیلی‌ها که بینی نفس‌شان را زّکام گرفته و مشاعرشان بسته است.

قدرى از درخت توبه و تخم ورع و میوه فهم و اندوه از شاخه‌هاى یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقدارى هم از ساقه‌هاى انابه و زهر برگردان تواضع گرفته، همه را با حواس جمع و با دلى متوجه و فهمى سرشار، با انگشتان تصدیق و كف توفیق میان طشت تحقیق بریز و با آب چشمانت شستشو ده

از این دست تعابیر در قرآن کم و بیش هست که مثلا کسانی که دست دراز می‌کنند به مال یتیم، در حقیقت، قوتی از آتش را قورت می‌دهند:
إِنَّ الَّذِینَ یَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا(نساء/10).[آنان که اموال یتیمان را به ستم می خورند شکم خویش پر از آتش می کنندو به آتشی فروزان خواهند افتاد].
حالا کسی بیاید و این را تاویل برد به عذاب اخروی در جهنم، انصاف را که جفا کرده است در حق قرآن، مگر اینکه حجتی موّجه در دستش باشد از عقل یا سندی مستند از نقل.

این کریمه می‌گوید: تجسم عینی تجاوز به مال یتیم،آتش‌خواری است در همین دنیا نه قیامت. نشان به آن نشان که در میانه آیه، "یاکلون" را با صیغه مضارع آورده که دلالت می‌کند بر زمان حال. اما در انتهای آیه، حرف "سین" را بر سر "یصلون" می‌آورد که دلالت می‌کند بر وقوع فعل در آینده.
بروید ذیل آیه نخست سوره اسری، تفصیل تفسیر معراج پیامبر(ره) را بخوانید. گفته‌اند: حضرتش، در معراج، صورت باطنی اهل تجاوز به مال یتیم را دیده است که آتش از دهانشان داخل می‌شده است و از فروجشان بیرون.

باز اگر قانع نشدید سندی مستند به دستتان بدهم از کتاب گرانسنگ کافی(ج2) اثر فخیم بزرگ‌محدث جهان اسلام، مرحوم ثقه‌الاسلام کلینی که نقل می‌کند:
«شخصی از هفتمیمن پیشوای کائنات، حضرت موسی بن جعفر-درود خدا بر او. پرسید: فرشته‌هایی که مامورند به نوشتن اعمال آدمی‌اند، چگونه از نیّات‌شان باخبرند که بخواهند این اعمال را ثبت کنند؟
حضرت فرمود: آیا بوستان با چاه گندآلود یکی است؟ فرشته‌ها از درون انسان در می‌یابند که او در وجودش، بوستان دارد یا ‌گندآب.
صدالبته آن‌هایی که قائلند به مجاز، اینجا هم دست به تاویل می‌زنند در حالیکه معصوم، درود خدا بر او- در مقام تشبیه نبوده و نیست که اگر بود، قرینه‌ای حالیه یا مقامیه در کلامش می‌آورد.
چیز چندان عجیبی هم نیست البته. فهم ژرفای این گزاره‌های عرشی، همیشه دشوار بوده است برای انسان‌های چسبیده به فرش. پس چه بهتر که خیال خودمان را با یک تاویل ساده و بی‌معونه، راحت کنیم که نخواهیم به لوازم این حقیقت، متلزم شویم!! زهی خیال باطل...
باری! گناه بدبوست و هر آن بیم آن می‌رود که بادی بوزد و این گند، آبروی انسان را بر باد دهد. اکنون، چه نسخه‌ای می‌توان پیچید برای درمانش؟ چگونه باید از گناه گندزدایی کرد؟
آورده‌اند که همین سوال را یکی از بزرگان از طبیبی پرسید.*
-خدایت رحمت كناد آیا براى درد گناه داروئى آورده‌اى ؟
-مگر گناه درد یا بیمارى است؟
- آرى گناه بیمارى است و مردم را به زحمت افکنده است. اینک از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو. چون وارد شدى مقداری از ریشه درخت نیّت و دانه‌هاى پشیمانى، قدرى از درخت توبه و تخم ورع و میوه فهم و اندوه از شاخه‌هاى یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقدارى هم از ساقه‌هاى انابه و زهر برگردان تواضع گرفته، همه را با حواس جمع و با دلى متوجه و فهمى سرشار، با انگشتان تصدیق و كف توفیق میان طشت تحقیق بریز و با آب چشمانت شستشو ده. آنگاه تمام را در میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق مى‌جوشانى، آنقدر که مواد زائد در جوش ‍جدا شده و عصاره و خامه حكمت بدستت دهد. آنگاه آن را گرفته در بشقاب رضا و تسلیم ریخته و باد نفخ و نسیم استغفار بر آن مى‌دمى تا بیشتر از آنكه فاسد شده، خنك شود و این برایت گوارا مى‌شود آنگاه در جائى كه آدمى نباشد و جز خدا كسى تو را نبیند مى‌نوشى. این است داروئى كه درد گناهان را ساكت و جراحات معصیت را التیام مى‌بخشد چنانچه اثرى از آن باقى نمى‌ماند.*
از حضرت امیر نیز مروی است: «تعطّروا بالاستغفار لایفضحكم روائحُ الذّنوب»[الامانی، طوسی، ص372]؛ خودتان را خوشبو کنید با استغفار، تا بوی گناه رسوایتان نکند.
این کلام حضرت، افزون بر اینکه نسخه‌ای است شفابخش برای درمان درد گناه، همچنین تاکید دیگری است بر این مدعای این مقال، که ‌گناه، حقیقتا آثاری دارد از جمله بوی نامطبوع که باید پیش از آنکه رسوایی به بار بیاورد، از شرّ آن خلاص شد.

و اینک رمضان، این ماه عزیزی که در آستانه ملکوتی‌اش ایستاده‌ایم، موسم مبارکی مناسبی است برای عفونت‌زدایی از میکروب گناه. رمضان را دریابیم!

پی‌نوشت:

* در سایت‌ها و وبلاگ‌های اسلامی، این حکایت به حضرت امیر(علیه السلام) نسبت داده شده و منبع آن را این چنین ذکر کرده‌اند: "کتاب روض‌الریاض، ص 42، تالیف یافعی". ظاهرا یافعی(عبدالله ابن اسعد یافعی) همان مورخ، صوفی و شاعر مشهور یمنی است که در سنه هفتم و هشتم هجری (698-768 ه. ق) می‌زیسته و دو کتاب با عنوان "روض‌الریاض فی مناقب ‌الصالحین" و "روض الریاحین فی حکایات الصالحین" به وی نسبت داده شده است. (نیز ممکن است این دو عنوان، برای یک کتاب مُعَنون شده باشد). به هر روی، تا آنجا که نگارنده بررسیده است، این حکایت در منابع ماثور روایی نقل نشده است. گویا نویسنده، این حکایت را درباره یکی از عرفای صوفی مسلک، آورده است چرا که بنا به گفته وی، این کتاب دربردارنده شرح حال پانصد تن از بزرگان طریقت صوفیه است. همچنین در تفسیر منهج الصادقین(ج 6، ص 456، چاپ كتابفروشی اسلامیّه) حکایتی مشابه با ادبیاتی نسبتا یکسان، درباره یکی از بزرگان عصر حاضر نقل شده است.

UserName