تبیان، دستیار زندگی
مدتی است بر سر آمار فروش فیلم های سینمایی اظهار نظرهای زیادی وجود دارد و عده ای آمار اعلام شده از فروش فیلم ها را خلاف واقع می دانند. در هر صورت چه آمار فروش فیلم ها به درستی اعلام شده باشد و چه با دستکاری و اغراق، آنچه مشخص است کاهش تعداد مخاطبی است که ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینمای ایران مرگ مغزی شده



مدتی است بر سر آمار فروش فیلم های سینمایی اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد تا جایی که عده ای آمار اعلام شده از فروش فیلم ها را خلاف واقع می دانند. در هر صورت چه آمار فروش فیلم ها به درستی اعلام شده باشد و چه با دستکاری و اغراق، آنچه مشخص است این که سینمای ایران با افت مخاطب مواجه شده.

سینما

در حال حاضر با وجود تنوعی که در تعداد و امکانات رسانه ها وجود دارد فعالان رسانه های مختلف در تکاپو هستند تا در این رقابت مخاطب خود را از دست ندهند؛ این نگرانی و تکاپو برای از دست ندادن مخاطب در مورد فیلم های سینمایی هم وجود دارد.
 من دیگو مارادونا هستم ساخته بهرام توکلی از نمونه های اخیر فیلم هایی است که با توجه به اینکه در ایام جشنواره فجر مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفته بود اما در زمان اکران عمومی موفق نبود. این عدم موفقیت دلایل مختلفی می تواند داشته باشد.

در ادامه به مواردی که در کاهش مخاطب سینما تأثیر داشته اشاره می کنیم:


ریزش مخاطب سینما
موضوع فیلم، بازیگران، ژانر فیلم، پخش و تبلیغات خوب و ... از دلایل فروش یک فیلم است. امروز اما تماشاگران سینما که به هر دلیل به سینما می‌آمدند دیگر حاضر به هزینه کردن و خرید بلیت برای تماشای یک فیلم نیستند. شاید دلایل زیادی از جمله سالن‌های نامناسب، افزایش قیمت بلیت و ... مطرح شود ولی شکی نیست مهم‌ترین دلیل، افت کیفی فیلم‌های تولید شده است. قیمت بلیت اگر در سال‌های گذشته دو برابر شده است و یا شاید سالن‌های سینما برای تماشای یک فیلم نامناسب است در گذشته‌ای دور تماشاگر حاضر به پرداخت تمام این هزینه‌ها بود تا فیلم را در سینما تماشا کند. امروز تماشاگر دیگر حاضر نیست این مبلغ را برای تماشای فیلم در سینما بپردازد و ترجیح می‌دهد فیلم‌های روز جهان را با قیمت ۱۵۰۰ تومان از کنار خیابان تهیه کند و در گرمای خانه به راحتی تماشا کند. اگر فرض مقایسه کیفی آثار ساخته شده سینمای ایران در زمان‌های مختلف باشد بحث‌های دیگر مطرح می‌شود که بعضا سلیقه ‌ها در این میان تعیین کننده است. آمار نشان می‌دهد کلیه شاخص‌های سینمای ایران اعم از تولید توزیع و نمایش و حتی سالن‌های سینما (بسیاری این عامل را دلیل اصلی گریز مخاطب می‌دانند) روند صعودی داشته است به جز شاخص تماشاگر و مخاطب. سینمای ایران به علت مشکلات فراوان اقتصادی و فرهنگی روز به روز با کاهش مخاطب مواجه شده است.

سینمای ایران از نظر تولید از جایگاه خوبی برخوردار است و می‌تواند در جدول از کشورهای دیگر نیز پیشی گیرد ولی باید فکری کرد که چگونه از قعر جدول تماشاگران و مخاطبان فیلم و سینما بتوانیم خود را بالا بکشیم.


مخاطب ایرانی هنوز به دنبال سینمای ایرانی است
مخاطب ایرانی هنوز فیلم‌های «اجاره‌نشین‌ها، «هامون»، «سگ‌کشی»، «آژانس شیشه‌ای»،  «مسافران»، «سرب» و.. را دوست دارد و حاضر نیست تماشای چندین باره ‌آن را با چیز دیگری عوض کند. سینمای ایران در ژانرهای مختلف دچار افت کیفی شده است. ژانر اجتماعی به جز دو سه فیلم دیگر حرفی برای گفتن ندارد. سینمای دفاع مقدس دیگر از سوی کارگردانان مطرح این ژانر فراموش شده است و به پشتوانه بی ‌سابقه تماشاگران از فیلم‌های کمدی سطحی، بالاترین رکوردها در سینمای ایران نصیب این فیلم‌ها می‌شود. به نظر دوران تازه‌ای در سینمای ایران آغاز شده که کندوکاو مسوولان و فعالان سینمایی را در تک ‌تک عرصه‌ها را می‌طلبد تا سینمای ایران بتواند مخاطب خود را بازگرداند. مشکل سینمای ایران در سال‌های اخیر تولید فیلم، دریافت جایزه و... نیست. سینمای ایران از نظر تولید از جایگاه خوبی برخوردار است و می‌تواند در جدول از کشورهای دیگر نیز پیشی گیرد ولی باید فکری کرد که چگونه از قعر جدول تماشاگران و مخاطبان فیلم و سینما بتوانیم خود را بالا بکشیم.

افخمی

وضعیت وخیم سینمای ایران از نظر تعداد تماشاگر
برای تکمیل گزارش از گفته های بهروز افخمی شاهد مثال می آوریم . در سومین نشست «هفته پژوهش سینمای ایران»  افخمی در رابطه با تعداد مخاطبان سینما و میزان استقبال از فیلم های سینمایی گفت: «وضعیت سینمای ایران از نظر تعداد تماشاگران وخیم‌تر از آمارهای رسمی است. آمار ۱۲ میلیونی در واقع حدود ۸ میلیون نفر است. این آمارها دروغ است. به‌عنوان مثال آمار تماشاگران «شهر موش‌ها» دو برابر آمار واقعی اعلام شده و این قضیه به درجات مختلف در مورد تمام فیلم‌ها صادق است. سینمای ایران را همچون مریضی که دچار مرگ مغزی شده، به دستگاه‌های مختلفی وصل کرده‌اند که به محض جدا شدن از آن دستگاه‌ها قلبش از کار خواهد ایستاد. یعنی آن ‌را به‌طور مصنوعی زنده نگه داشته‌اند و به نظر می‌رسد در وضعیت فعلی هیچ امید و راه نجاتی برای آن وجود ندارد.»
او که فیلم روباه خود در اکران شکست بدی خورد  تاکید دارد:« در حال حاضر روایت غیرخطی راه نجات فیلمنامه‌ نویسی دانسته می‌شود اما به نظر من این شیوه روایت در واقع راه‌ فرار فیلمنامه ‌نویس برای پنهان کردن این قضیه است که قصه تازه‌ای در دست ندارد. عمر روایت غیرخطی کما بیش به آخر رسیده است و احتمالا در چند سال آینده فیلمنامه‌نویسان به چنین ترفندی پناه نمی‌برند. آخرین فیلم‌ پر فروش سینمای جهان که احتمالا ماندگار هم خواهد شد فیلم «آواتار» است، در حالی‌ که بازیگر مشهور نداشته و روایتش کاملا خطی است. روایتی پهلوانی و نظامی که احتمالا مورد پسند بخش زیادی از تماشاگران از جمله زنان نیست و احتمالا سازنده هم این قضیه را می‌داند. «تایتانیک» هم که فیلم بسیار پرفروشی بود روایتی کاملا خطی داشت، تماشاچی زن هم بسیار به آن علاقمند بود و بارها آن‌را دید. پس فیلمنامه‌نویس باید از توجیه شکست‌هایش دست بردارد و بپذیرد صنعت سینما صنعت دشواری است که در آن شکست‌های فراوانی وجود دارد. زیرا سینما نیاز ذاتی انسان نیست و تماشاگر در آن دنبال دریافت چیزی است که در زندگی به آسانی نمی‌تواند دریافت کند.» افخمی چند سوال پایه ای مطرح می کند که در جایگاه خود قابل بررسی است:«مردم برای چه سینما می‌روند؟ چه تعداد از فیلم‌های ما برای پرده بزرگ ساخته شده‌اند؟ آیا فیلمسازان ما آماده مواجهه با تماشاگری هستند که یکی دو ساعت در سالن تاریک سینما می‌نشیند و می‌خواهد به فیلمساز هجوم بیاورد؟ یا اینکه می‌خواهیم به او بگوییم اینها حرف‌ها و منویات و نگاه فلسفی من به زندگی است و شما هم باید از آن لذت ببرید؟ می‌دانید تاریکی با تماشاگر چه می‌کند؟ تاریکی تماشاگر را در وضعیت عذاب‌آوری قرار می‌دهد، مگر آنکه فیلمساز بداند چگونه از آن برای غرق کردن تماشاچی در فیلم استفاده کند. اینها قواعد ابتدایی سینما است که با دانستن آن، لازم نیست به روایت غیرخطی پناه ببریم. اگر داستان خطی را خوب تعریف کنیم هنوز مشتری دارد. در حال حاضر داستان‌های خطی تکراری شده‌اند و راه فرار هم شده بُر زدن چند روایت با هم که مثلا در فیلم ۲۱ گرم شاهد آن بوده‌ایم.....»

فرآوری: علی احمدی

بخش ارتباطات تبیان


منابع: دنیای اقتصاد/ مهر
مطالب مرتبط:
سهم مخاطب از رسانه