تبیان، دستیار زندگی
اعتراضی وارد نیست و اگر معترض شوی باید دعوا کنی، اگر وقت و حوصله اش را داری بسم ا... و اگر نداری باید تسلیم حرف زور شوی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوبرانه ای نان و آب دار!

اعتراضی وارد نیست و اگر معترض شوی باید دعوا کنی، اگر وقت و حوصله‌اش را ‌داری بسم ا... و اگر نداری باید تسلیم حرف زور شوی

فرآوری : طاهره رشیدی - بخش اجتماعی تبیان
جای پارک

مدت هاست سخن از ترافیک و راه بندانهای طولانی و کشدار، دیگرموضوعیتی ندارد تا بشود با تجزیه و تحلیل زوایای پیدا و پنهان، امید ره یافتی برای برون رفت از این معضل پیچیده شهری متصور بود. اتخاذ سیاستهای کارشناسی نشده در کنارسرازیر شدن سیل هزاران خودرو نو، بدون از رده خارج شدن حتی یک اتوموبیل مستهلک شده ( بر اساس یک برنامه منسجم و طولانی مدت و البته کارشناسی شده )، نه تنها روزبروز گره ای بر این معضل پیچیده شهر تهران می افزاید بلکه پیامدهای عجیب و غریب نیز بدنبال میاورد که یکی از انها سخن اصلی این نوشتار است.

پس از آنکه تراکم خودرو در خیابانها و توقفگاه های کنار خیابان به مرحله انفجار رسید، این روزها دیگربه "مصادره" کناره خیابانهائی که موقعیت توقف اتوموبیل دارند منجرشده است. خیابان هائی که متعلق به تمامی شهروندان بوده و شهرداری نیز بنا به ضرورت و براساس مقررات و بمنظور تقسیم امکانات و جلوگیری از توقفهای طولانی مدّت شخصی اقدام به نصب "پارکومتـــر" نموده و آنجائی که ضرورتی احساس نشده نیز بصورت رایگان و با نصب تابلو "توقف ممنوع" امکان توقف چند دقیقه ای برای همگان فراهم شده است .( بگذریم از اینکه بطور کلی مدتهاست تابلوهای راهنمائی و رانندگی کارکرد اصلی خود را از دست داده و فاقد ضمانت اجرائی مستحکم و معتبر است ) امّا اگر در این روزها کسی در گوشه و کنار شهرتهران نیاز به یک توقف چند دقیقه ای داشته باشد، با مناظری روبرو میشود که حتی با روال دوران رواج زورگوئی و لات بازی نیز سازگاری ندارد.

مصادره کنار خیابان از نوبرانه هائی است که اگر در برخورد با آن واکنش مناسبی صورت نگیرد دیر نخواهد بود که تملک کنار خیابان هم به معضلی بدل شده و شغل نان و آب داری شود

در فواصل کوتاه بین اتومبیل هائی که اغلب متعلق به صاحبان مشاغل و فروشگاه های حاشیه خیابان هاست و کنار خیابان واقع در روبروی محل کسب را ملک طلق شخصی میپندارند، وسایلی از قبیل: صندلی شکسته، جعبه میوه، پیت حلبی، کارتن خالی، سطل زباله و ... قرار داده و از داخل مغازه بدقت آنها را زیر نظر دارند. دقیقآ انگار که سند مالکیت ششدانگ پارکینگ عمومی کنار خیابان را بنام خود و برای اتوموبیل مشتریان خود – که اصلآمعلوم نیست بیاید و اگر هم بیاید چه زمانی از راه برسد – صادر کرده اند.اگر کسی حوصله داشته باشد و بخواهد علیرغم این موانع اقدام به پارک اتوموبیل خود کند، چنان از داخل محل کار خود خیز برمی دارند و طلبکارانه و با لحنی "لمپنیسـم" و با کلماتی ماننــد " مگــه نم بینی اینا رو اینجا گو اوشتم ؟" ( مگــه نمیبینی این هـا را اینجا گذاشته ام؟) و یا "قراره واسم بار بیاد" و ...از شما میخواهند که "فوری" آنجا را ترک کنید که اعصاب فولاد میخواهد تا بتوانی با آرامش بگوئی: کنارخیابان ملک شخصی هیچکس نیست و همگان میتوانند از آن استفاده کنند. احتیاجی نیست که بگوئیم اینروزها دیگرکسی حال و حوصله این قبیل کشمکش ها را ندارد.صفحات حوادث روزنامه ها مملو از چنین درگیریها ست که به چه پایان تلخـــی هم منجــر شده است.اما موضوع دیگراین است که علاوه بر تصاحب خیابان توسط  صاحبان مشاغل و فروشگاه های حاشیه خیابان گاهی پای دلال ها هم به این معرکه باز میشود که جا پارک می‌فروشند که البته به لطف نبود حتی یک پارکینگ طبقاتی در این محله و چند محله آنطرف تر، این شغل برای عده‌ای مهیا شده و در واقع اگر معضل پارکینگ برای راننده‌ها دردسر است اما برای عده‌ای دیگر کارآفرینی کرده و نان و آب شده. هر که مستاصل‌تر است و بیشتر به جای پارک نیاز دارد جاپارک فروشان هم زودتر دوره‌اش می‌کنند.

اما این موضوع دیگر عادی شده و هیچ‌کس به دلالی که جلو می‌دود تا یک جای پارک را برای نیم ساعت 2هزار تومان یا بیشتر می‌فروشد، خرده نمی‌گیرد. خیلی‌ها با کمال میل اسکناس را از جیبشان در می‌آورند و به آقای زورگیر می‌دهند تا از این در به دری خلاص شوند، بی‌آن‌که حتی لحظه‌ای به این موضوع فکر کنند که در روز روشن و بی‌هیچ چک و چانه‌ای مورد زورگیری قرارگرفته‌اند. اگر فکر کنند هم چاره‌ای جز تسلیم شدن و به چنگ آوردن جای پارک به هر قیمتی که هست، ندارند.

البته شاید عده‌ای هم این زورگیران را با پارکبان‌ها اشتباه بگیرند که چندان هم بی‌دلیل نیست چراکه بسیاری از پارکبان‌ها مبلغی که برای یک ساعت توقف دریافت می‌کنند خیلی بالاتر از چیزی است که در قبض‌ها نوشته شده و در واقع قیمت هایشان چندان هم با دلال‌ها فرقی ندارد.
 اعتراضی هم وارد نیست و اگر معترض شوی باید دعوا کنی، اگر وقت و حوصله‌اش را ‌داری بسم ا... و اگر نداری باید تسلیم حرف زور شوی. حرف زوری که باز هم بی‌تدبیری و بی‌فکری کسانی که مسئول این وضعیت هستند به دامن مردم انداخته و دردسری است که به گرفتاری‌های هر روزه آنها اضافه شده است.

شهروندان نیز باید درنظر داشته باشند كه تخلفات و دریافت وجه بیش از تعرفه پاركبان‌ها را به سامانه 1888و 137گزارش دهند و حتما با پاركبان‌های متخلف برخورد خواهد شد

اینهم از آن نوبرانه هائی است که اگر در برخورد با آن واکنش مناسبی صورت نگیرد دیر نخواهد بود که تملک کنار خیابان هم به معضلی بدل شده و شغل نان و آب داری شود برای دلالانی که برای کره گرفتن از آب در گوشه گوشه این شهر کمین کرده اند. طنز تلخ نهفته در این سخن باید که تلنگری باشد بر اذهان مدیران دستگاه یا دستگاههای مسئولی که این اقدامات را شاهدند و نسبت به نوعی هرج و مرج طلبی مستتر در آن بی تفاوتند و باید کاری کنند و نمیکنند. طنز تلخی که نمونه های متعددی در کشور ما دارد.

تخلفات پاركبانان زیر ذره‌بین نظارت

یكی از مطالبات جدی شهروندان تهرانی از سامانه نظارت مردمی 1888به موضوع تخلفات پاركبانان مربوط است. سیاستگذاری‌ها و نظام تعرفه‌گذاری باید به‌گونه‌ای باشد كه شهروندان با میل و رغبت به سمت پاركینگ‌های عمومی بروند. از طرفی شهروندان نیز باید درنظر داشته باشند كه تخلفات و دریافت وجه بیش از تعرفه پاركبان‌ها را به سامانه 1888و 137گزارش دهند و حتما با پاركبان‌های متخلف برخورد خواهد شد و انتظار میرود قبل از اینکه این حرکات نامعقول برخی افراد با مصادره کردن خیابان و زورگیری پارکبانان نهادینه شده و نادیده انگاشتن حقوق مسلّم اجتماعی، امری بدیهی و به معضلی لاینحل بدل شود، شاهد واکنش مناسب دستگاه های ذیربط و جمع کردن بساط متجاوزین به حقوق دیگران باشیم.


منابع : تابناک / الف