تبیان، دستیار زندگی
پدر، کارگر، داغ اولادروزهای تکراری عمرش را با رنج و سختی به شب می رساند، برای اینکه شب ها دست خالی به خانه بر نگردد،به هر کاری تن می دهد به شرط اینکه حلال باشد اما این روزها مرگ فرزندش بیشتر از سختی های کارش کمرش را خم کرده است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پدر، کارگر، داغ اولاد

روزهای تکراری عمرش را با رنج و سختی به شب می رساند، برای اینکه شب ها دست خالی به خانه بر نگردد،به هر کاری تن می دهد به شرط اینکه حلال باشد اما این روزها مرگ فرزندش بیشتر از سختی های کارش کمرش را خم کرده است.

هدی سادات پاکنهاد - بخش اجتماعی تبیان
مغانلو ؛ کارگر

11اردیبهشت ماه روز جهانی کارگر است. روز کسانی که  یکی از قشر های زحمت کش و با ارزش هر جامعه ای هستند که با وجود این ارزش گاهی قدر  آنها را  آنچنان که باید بدانیم، نمی دانیم.
کارگران جامعه  از جمله قشرهای زحمت کش جامعه هستند که توسعه و پیشرفت جامعه بدون آنها محال است. قشری که حتی در حوزه های دینی و اسلامی هم از اهمیت بسزایی برخوردار است تا جایی که پیامبر گرامی اسلام(ص) بر دستان کارگر بوسه  زده اند.
این امر بهانه ای شد تا بنا به همین ارزش والا و جایگاه ویژه ی کارگران عزیز کشورمان قلم به دست بگیریم و از کارگری بنویسیم که با فدا کردن عمر و جوانی خود از هیچ کاری ابا نداشته و بدون اینکه خم به ابرو بیاورد به شغل با ارزش و اما سخت کارگری پرداخته است و تنها هدفش به دست آوردن روزی حلال است .کارگری که  روزهای تکراری عمرش را با رنج و سختی به شب می رساند، برای اینکه شب ها دست خالی به خانه بر نگردد اما این روزها از دست دادن فرزندش بیشتر از سختی های کارش کمرش را خم کرده است.لذا در آستانه روز کارگر تصمیم گرفتیم که با یکی از کارگران زحمتکش  و داغ دیده تبیان گفتگویی را داشته باشیم.

لازم است  که ما هم در برابر ارزش کار کارگران جامعه قدردان وجود آنها باشیم چنانکه پیامبر اکرم می فرمایند:
«کسی که مزد کارگری را کم دهد، خداوند عملش را باطل گرداند و بوی بهشت را که از مسافت پانصد ساله به مشام می‌رسد، بر وی حرام کند.»

مغانلو یکی از نیروهای خدماتی موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان است که در سال 1353 و در شهر آذربایجان غربی متولد شد که در سال 76 بدون داشتن درآمد زیاد و فقط با توکل به خدا ازدواج کرد.او  دارای دو فرزند دختر و یک فرزند پسر است که در چهارشنبه سوری امسال دردانه و تک پسرش را از دست داد اما با این وجود باز هم ناشکری نمی کند و مصلحت خدا را در این می بیند و راضی است به رضای خدا.
او مهمترین لذت و آرامش زندگی را در سلامتی و دل خوش می داند اما این روزهای او خالی است از لذت و خوشی هایی که با مرگ فرزندش فراموش شده است  و با این مصیبت بزرگ که برایش پیش آمده زندگی خود را سرد می دانداما باز هم امیدوار به زندگی است و می گوید خدا خودش داده و خودش هم یک روزی می گیرد.
از آقای مغانلو درباره سوابق کاری اش سوال کردیم که گفت 4-5 سال در فرودگاه امام خمینی و 4-5 سال هم در فرودگاه مهرآباد مشغول به کار بودم و بخاطر شب کاری و داشتن فرزند کوچک به دنبال کار روزانه  رفتم تا اینکه قسمت شد و به تبیان آمدم و الان یک سال و چند ماه  است که اینجا مشغول به کارم و  در قسمت خدمات و پشتیبانی  و جا به جایی کار میکنم.
مغانلو با توجه به حدیث پیامبر اکرم(ص) که می فرمایند اگر کاری به کسی سپرده شود باید آن را خوب و کامل انجام دهد(١)، می گوید: برای اینکه کار به نحو احسن انجام شود وجدان کاری  بسیار مهم است، تا به امروز سعی کردم که هر کاری انجام می دهم وجدان  کاری ام را حفظ کنم.
از او  خواستیم تا خود را جای مدیران ارشد  تبیان و یا کار فرمایانی بگذارد که چندین کارگر را  به خدمت گرفته اند. با این دید به ما بگوید که اگر جای آنها بود  چه کمکی به کارگران می کرد؟
وی ضمن تشکر ویژه از مدیران تبیان که با توجه به شرایطی که برای او پیش آمد در حق او لطف بسیار داشتند،  گفت : اگر من جای مدیران  و کارفرمایان بودم به درد کسانی می رسیدم  که واقعا مشکلات زیادی دارند و از درد آنها  با خبر میشدم و تعاملاتم را با کارگران بیشتر می کردم.

وی همچنین درباره اتفاقی که برای فرزندش افتاده است انتظاراتی را از مسئولین انتظامی بیان کرد، او گفت در شب حادثه به دلیل کارهای اداری جنازه دلبندش تا ٥ ساعت بر روی زمین باقی مانده است تا آمبولانس بیاید و... اما حال که وی نسبت به جواب دادسرا اعتراض دارد و خواستار توضیحات و پیگیری بیشتر این حادثه است با او مساعدت نمی کنند و می گویند چند بچه یک کاری کرده اند و این اتفاق رخ داده است!

کارگران جامعه  از جمله قشرهای زحمت کش جامعه هستند که توسعه و پیشرفت جامعه بدون آنها محال است. قشری که حتی در حوزه های دینی و اسلامی هم از اهمیت بسزایی برخوردار است تا جایی پیامبر گرامی اسلام(ص) بر دستان کارگر بوسه  می زد

از او خواستیم که با وجود داغی که دیده است توصیه ای به والدینی کند که داغ دار هستند  و او در جواب گفت: ما الگوهای بزرگی همچون امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) داریم مصیبت هایی که ما می کشیم در برابر مصیبت آن ها هیچ است و در هر شرایطی باید راضی به رضای خدا بود و من هم در برابر این مصیبت و از دست دادن پسرم سر فرود می آورم و هم در برابر مشکلات معیشتی زندگیم که با این وضع اقتصادی واقعا این حقوق اندک جوابگوی زندگی نیست اما باز هم می گویم شکر...
این گوشه ای از مشکلات کارگری بود که با او گفتگو داشتیم و چه بسا هستند کارگرانی که مشکلات عدیده ی بیشتری دارند و در عین حال با زندگی دست و پنجه نرم می کنند و بجاست که ما نه تنها در روز کارگر بلکه در تمام لحظات زندگی به یاد داشته باشیم که در زمان هایی که ما در کمال آسایش و آرامش و راحتی و گاهی غرق در مادیات هستیم هستند کسانی که به سختی زندگی می کنند و خم به آبرویشان نمی آورندو شاکر خدا هستند و از همه مهمتر اینکه  کارگری را نه تنها ننگ نمی دانند  بلکه ارزش هم می دانند.لازم است  که ما هم در برابر ارزش کار کارگران جامعه قدردان وجود آنها باشیم چنانکه پیامبر اکرم می فرمایند:
«کسی که مزد کارگری را کم دهد، خداوند عملش را باطل گرداند و بوی بهشت را که از مسافت پانصد ساله به مشام می‌رسد، بر وی حرام کند.»(٢)

پی نوشت:
١-  الجامع الصغیر، سیوطی، تحقیق: عبد الله محمّد درویش، ج1، ص2١٠.
٢-  من لا یحضره الفقیه، ‌ج 4، ص 12