تبیان، دستیار زندگی
انارهای نارس اولین فیلم بلند سینمایی مجیدرضا مصطفوی است که فیلمنامه آن کار مشترکی از او و مهدی تراب بیگی است. فیلم مدتی است در گروه هنر و تجربه روی اکران رفته به همین بهانه با مصطفوی گفت و گو کرده ایم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انارهای نارس از که می گوید؟


"انارهای نارس" اولین فیلم بلند سینمایی مجیدرضا مصطفوی است که فیلمنامه آن کار مشترکی از او و مهدی تراب بیگی است. فیلم مدتی است در گروه هنر و تجربه روی اکران رفته به همین بهانه با مصطفوی گفت و گو کرده ایم.

انارهای نارس

* طرح و فیلمنامه "انارهای نارس" چگونه شکل گرفت؟
من و مهدی تراب یگی چندین سال است که مشغول نوشتن فیلمنامه هستیم. طرح ها عمدتا متعلق به من است. البته در طی این سه سال گذشته من چنین فیلمنامه که کار مشترکی از من و تراب بیگی بود را برای دریافت پروانه ساخت به ارشاد ارائه کردیم که هیچ کدام پروانه ساخت نگرفتند. "انارهای نارس" هم به نوعی یکی از همان فیلمنامه ها بود که ابتدای سال 90 برای دریافت مجوز آن اقدام کردم و پایان همان سال مجوز را گرفتم.
* متن فیلمنامه این فیلم شباهت هایی به چند فیلمنامه دیگر شما دارد که مجوز نگرفتند.
چندین کاراکتر "انارهای نارس" از همان فیلمنامه ها وارد این قصه شدند اما با حال و هوا و فضای این فیلم شکل تازه ای گرفتند.
* فیلم شما در ارتباط با طبقه کارگری و مشکلاتی است که این افراد طی سال های گذشته به خاطر شرایط اقتصادی جامعه داشتند. چطور به این داستان رسیدید؟
طی سال های اخیر چرخه اقتصادی کشور و بحث تحریم ها، بیکاریها و تعدیل نیروهای برخی کارخانه ها به نوعی بود که باعث شدن قشر طبقه کارگری تحت فشار قرار بگیرند. اما این طبقه در تمام این شرایط دیده نشدند با وجود اینکه با شرایط معیشتی سختی زندگی می کردند. شاید افراد حاشیه نشین جامعه و یا طبقه کارگری برای برخی مهم نباشند ولی من به این قشر اهمیت می دهم و معتقدم ما بین همین مردم زندگی می کنیم. به همین دلیل توجه به این قشر از دغدغه من می آید.
*پرداختن به مشکلات این طبقه جامعه قطعا همراه با تلخی های است که به واسطه شرایط جامعه برای آنها به وجود آمده است. از این جهت فضای فیلم "انارهای نارس" ممکن است در این طبقه بندی که فضای سیاه و یا تلخی دارد تعریف شود.
از نظر من این فیلم تلخ است اما سیاه نمایی نمی کند. من قصدم این بود که به این طبقه در جامعه ادای دین کنم. به هر حال نمایش شرایط و مشکلات زندگی آنها نیز همراه با تلخی ها است. اما در پایان با وجود این مشکلات در فیلم می بینیم که یک نقطه امیدی دیده می شود که به ما می گوید فردای هم هست فردایی که روز جدیدی است.

انارهای نارس

* در میان توجه شما به مشکلات قشر کارگری،  ما شاهد نمایش روابط انسانی در این طبقه هستیم که به خوبی در فیلم دیده می شود.
در طبقه کارگری رگه هایی از روابط اجتماعی می بینیم که در هیچ طبقه دیگری دیده نمی شود. این نوع روابط که خیلی بکر است از صداقت آنها  می آید. انها تلاش می کنند مشکلات اقتصادی را در خودشان حل کنند و در روابط اجتماعی در جامعه گذشت هایی انجام می دهند و یا تصمیماتی می گیرند که شاید با افراد دیگر متفاوت است. در این فیلم هم بار انسانی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد.
* یکی دیگر از ویژگیهای کار شما گریم های متفاوتی است که بازیگران دارند. به نظر می رسد که این نقشها کاملا از کارنامه بازیگران شما دور است.
من عادت ندارم راهی را بروم که دیگران رفتند. به همین دلیل به راحتی می توانستم سراغ بازیگرانی بروم که تا کنون در این نقشها حضور پیدا کرده اند و نتیجه آن هم مشخص بود. به نوعی من سعی کردم با انتخاب بازیگران آشنا زدایی کنم. به همین دلیل سراغ بازیگرانی رفتم که وجه تجاری هم دارند. من باید به مخاطبم هم فکر میکردم. از طرفی قصه فیلم هم تلخ بود و حتی مردم من را به عنوان یک کارگردان جوان نمی شناختند. برای اینکه قصه فیلم بهتر دیده شود من به سراغ این بازیگران رفتم و البته معتقد بودم که آنها بازیگران مستعدی هستند و تا کنون به این ویژگی آنها به طور کامل توجه  نشده است. از طرفی خود این بازیگران هم دغدغه توجه به سینمای فرهنگی را داشتند. به همین دلیل از این نقشها و گریم های خود استقبال کردند.
* برخورد آنا نعمتی بازیگر اصلی فیلم شما در هنگام رویارویی با این نقش و فیلمنامه چگونه بود؟
- وقتی فیلمنامه را خانم نعمتی خواند حس جالبی داشت. او در همان مرحله اول عنوان کرد که این متن برایش مثل یک شعر می ماند و پر از پیام های انسانی است. همین موضوع باعث شد که من احساس کنم بخشی از راه را در انتخاب وی درست رفته ام. البته من یک فیلمساز جوان و فیلم اولی بودم و قطعا حضور در چنین نقشی که به شدت از کارهای قبلی وی فاصله داشت یک ریسم برای نعمتی به حساب می آمد. اما در اصل همه چیز بر اساس اعتماد متقابل شکل گرفت.

فیلم تلخ است اما سیاه نمایی نمی کند. قصدم این بود که به طبقه کارگری ادای دین کنم. به هر حال نمایش شرایط و مشکلات زندگی آنها نیز همراه با تلخی ها است. اما در پایان با وجود این مشکلات در فیلم می بینیم که یک نقطه امیدی دیده می شود.

*نورپردازی و فیلمبرداری خوب روزبه رایگا به کمک فیلم امده است و کاملا در تعریف فضای شخصیت های "انارهای نارس" است.
من روزبه رایگا را از مدتها قبل می شناختم. اولین همکاری ما به فیلم "آن سه" برمی گردد که وی دستیار هومن بهمنش بود و من کار تدوین را انجام می دادم. اما در تمام آن سالها پیگیر فیلم های وی بودم. او هم می دانست که من دنبال گرفتن مجوز اولین فیلم سینمایی خودم هست و به همین دلیل کم و بیش در جریان شرایط فیلم  از قبل بود. در همان زمان پیش تولید با هم به یک نگاه مشترک رسیدیم. اینکه نوری را انتخاب کنیم که در تمام صحنه ها و فضاها طبیعی به نظر برسد. به نوعی در لوکیشن خانه انسی (آنا نعمتی) از نورهای گرم استفاده کردیم. در بیمارستان که یکی دیگر از لوکیشن های فیلم است از نورهای سرد و در خانه طوبی سادات که دچار بیماری فراموشی است تلاش کردیم دوربین خیلی حرکات سریع نداشته باشد. در هر صورت همکاری با روزبه رایگا تجربه خوبی برای من بود. هر کدام از ما ممکن است به سینمای خیلی از بزرگان ایران علاقمند باشیم و یا حتی رایگا باب رخی از آنها همکاری کرده بود. اما در این بخش تلاش کردیم که هر دو نگاه مستقلی داشته و تحت تاثیر قرار نگیرم. به همین دلیل فکر میکنم همانطور که شما عنوان کردید تنورپردازی و فیلمبرداری کاملا منطبق با فضای اصلی فیلم است.

انارهای نارس

شناسنامه انارهای نارس


کارگردان : مجیدرضا مصطفوی
تهیه کننده : مجیدرضا مصطفوی
فیلمنامه نویس : مهدی تراب بیگی/ مجید رضا مصطفوی
بازیگران : آنا نعمتی/ پژمان بازغی/ مهران رجبی /قطب الدین صادقی /رابعه مدنی/ شبنم معززی /ساقی زینتی /مجید مشیری/ محمد رضا عباس نژاد/ بهاره مشیری / حامد طلانی
خلاصه داستان: انسی و ذبیح شبها را در حاشیه ی شهر، در خانه ای اجاره ای خود سر می کنند و روزها در متن شهر، به شغلی بدون آتیه مشغولند، انسی از زنی سالخورده که دچار نسیان است مراقبت می کند و ذبیح در ارتفاع بلند برجهای شهر به کارگری مشغول است. این زوج جوان بی خیال از این معیشت معلق،عاشقانه در آرزوی داشتن فرزند، شب و روزشان را سر می کنند، تا اینکه ....

کارنامه کارگردان


مجیدرضا مصطفوی متولد 1364 از اصفهان است. وی فعالیت خود را از کانون فیلم حوزه هنری اصفهان به سرپرستی زنده یاد زاون قوکاسیان از سال 77 آغاز کرد. او همچنین چند سال به عنوان داور در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان حضور داشته است. البته این فیلمساز جوان سینمای ایران نخستین فعالیتهایش به نقد و تحلیل در سینما بر می گردد و برای مدتی هم سردبیر سرویس سینمایی هفته نامه توقیف شده "نصف جهان" در اصفهان بوده است. پس از آن کار تدوین و ساخت فیلم های کوتاه و مستند را آغاز کرده است. او معتقد است که سینما را با خواندن کتاب های زاون، جمشید ارجمند و هوشنگ گلمکانی و دیدن فیلم های آرشیو قوکاسیان آغاز کرده است. همچنین در این میان تدوین را هم به طور حرفه ای در سینما ادامه داد. اولین فیلم بلند سینمایی که تدوین آن را برعهده داشته "آن سه" نقی نعمتی است. پس از آن تله فیلم "دیوار آجری" را ساخت که پس از چهار سال از تلویزیون پخش شد.


مصاحبه : بیتا موسوی
بخش سینما و تلویزیون تبیان