تبیان، دستیار زندگی
گذری بر ادبیات کودک و نوجوان در تلاقی نوشتار عصر مدرن و فرهنگ بومی و همراهی با جعفر ابراهیمی (شاهد) شاعر، نویسنده، محقق و مدرس ادبیات کودک و نوجوان.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادبیات کودک و نوجوان در این عصر

گذری بر ادبیات کودک و نوجوان در تلاقی نوشتار عصر مدرن و فرهنگ بومی و همراهی با جعفر ابراهیمی (شاهد) شاعر، نویسنده، محقق و مدرس ادبیات کودک و نوجوان.

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
ادبیات کودک و نوجوان

راه نویسنده از بازیهای رایانه ای تا سنت های دیرپای فرهنگی

عصر مدرن پیش از انطباق در ساختار و رفتار، کشورهای جهان سوم را به سرعت پیموده و در آنها چالش‌های اساسی ایجاد نمود، این چالش‌ها سبب رخداد تضادهای عینی اجتماعی و درونه پنهان خانوادگی شده است.
ادبیات نیز به همین منوال در مواجه با عصر مدرن قابلیت‌های دیگری از خود را به منعصه ظهور می‌رساند و انعکاس گویای تقابل ها و تعارض ها و تریبون انتقادهاست.
ادبیات داستانی به عنوان بخش مهمی از جریان ادبیات کشورها باید به این موضوع بپردازد و زوایای پیدا و پنهان آنها را رمزگشایی و واکاوی نماید.
در این میان دشواری پرداخت به موضوعات کلیدی اجتماعی در عصر مدرن در ادبیات کودک و نوجوان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

تکلیف نویسندگان کودک و نوجوان در این فضا


نویسندگان کودک و نوجوان لاجرم باید به دو حوزه اختصاصی توجه داشته باشند؛‌ نخست آنکه فرهنگ ایرانی، به عنوان فرهنگی دیر پا و غنی در طول تاریخ زنده و پویا به راه خود ادامه داده است وگرچه شاید تلاقی فرهنگ‌ها در عصر مدرن کنش و واکنش‌های غیر مستقیمی بر ادبیات در این راستا ایجاد نموده است لیکن فرهنگ به عنوان تنه درخت هویت ملی با شاخسار و ثمرات فرهنگی در ساحت ادبیات و هنر به بالیدن خود سرعت می بخشد و لذا مهم ترین رخ نمود هستی شناختی در اعصار گوناگون را در بر دارد.
نویسندگان حوزه کودک و نوجوان در ایران همواره توجه و تأکیدی عمیق بر این حوزه داشته‌اند و غیر از پرداختن به شاخصه‌های تاریخی فرهنگ به تلفیق آن با حوزه دین نگاهی ویژه نموده‌اند، این نگاه در ادبیات کودک و نوجوان که وجه اصلی آن در نظر گرفتن مخاطب به عنوان اصلی‌ترین بخش موضوع است خود به لایه کاوی عمیق‌تر نیازمند است، لایه کاوی‌ای که شاکله ذهن مخاطب کودک و نوجوان را از دیدگاه روانشناختی در نظر می‌گیرد و تطبیق مفهومی فرهنگ را در آن با پرداخت سنی او ایجاد نموده به یکسان‌سازی یا همسطح نمودن دریافت او کمک می‌کند.
در این مجرا بارقه‌های انتقال فرهنگ در آوندهای کلام به سرعت طی می‌شود و نسل نو با دیرینه‌های فرهنگی در سنن و آداب و رسوم آشنا می‌شوند.
دوم آنکه عصر مدرن با ساختار ویژه خود جهان کودک و نوجوان را از منظری دیگر احاطه نموده است جهان کودک را با تصرف بازی‌های رایانه‌ای، ازدحام، اتومبیل و پدر مادر کارمند و الخ تعریف می‌کند؛ لذا نویسنده لاجرم باید به این معانی توجه داشته باشد و راهی را از این میان برگزیند که هم ساختار فضای اجتماعی را به ظرافت تشریح کند و هم غلبه فرهنگ ملی و بومی را در آن هم افزایی نماید.
ذهن کودک به طور موکد با فرهنگ آشنا است اما مقوم این زنجیره‌ ارتباطی خانواده است و محیط‌هایی که کودک با آن در ارتباط است، لذا خانواده‌ باید در این بخش به تداوم زنجیره فرهنگی با آگاهی متناسب با آن کمک نموده و نویسندگان در این راه با خانواده و نهاد های اجتماعی دیگر همسانی ارتباطی ایجاد نمایند؛ زیرا این مسئله سبب می شود از ناهمواری های فرهنگی و چاله های عمیق آن در نسل آینده کاسته شود و نظامی صحیح در این میان قوت گیرد.
*

جعفر ابراهیمی

پایین بودن شمارگان نشریات کودک یک خطر جدی است


جعفر ابراهیمی (شاهد) شاعر، نویسنده، محقق و مدرس ادبیات کودک و نوجوان که از پیشکسوتان این حوزه است و سالها سردبیری مجلات و نشریات کودک را بر عهده داشته است. با او درباره وضعیت مطبوعات ادبی و هنری کودک و نوجوان با نگاهی به تاریخچه این شاخه از مطبوعات همراه می شویم:
در دهه شصت و حتی اوایل انقلاب مجله ای برای نوجوانان بود به نام «دختران و پسران» و مجله «کیهان بچه ها» که ویژه کودکان بود؛ البته سایر مجلات هم بود که هر ازگاهی چاپ می شد مثل «پیام شادی» که مذهبی بود و سایر مجلات ولی در مجموع تعداد نشریات و مجلات کودک اندک بود و همین مسئله سبب می شد تا برای کودکان و نوجوانان انتخابی وجود نداشته باشد که سراغ نشریات دیگر بروند لذا استقبال زیاد بود و انگیزه مطالعه هم در گذشته بیش از امروز بود؛ زیرا سرگرمی های متنوع امروز وجود نداشت و لذا شوق و ذوقی که در بین بچه ها بود که دوست داشتن مجله بخوانند.
اوایل انقلاب آقای وحید نیکخواه آزاد سردبیر «کیهان بچه ها» بود و این مجله تیراژی نزدیک به صدهزارشمارگان داشت؛ سپس داریوش نوروزی سردبیر آن شد که و بعدها امیرحسین فردی که سردبیر این مجله شد «کیهان بچه ها» حال و هوای دیگری پیدا کرد و تغییراتی در آن ایجاد شد، در آن دوره «کیهان بچه ها» توانست اغلب نویسندگان، شاعران و تصویرگران کودک و نوجوان را جذب کند و فضای خوبی ایجاد کند که تا یک دهه و نیم ادامه داشته باشد؛ در آن دوره شاعران و نویسندگان ادبیات کودک را با تمام توان تجربه می کردند و به هم یاد می دادند و یاد می گرفتند و تیراژ نشریه بسیار بالا بود ولی الان تیراژ نشریات بسیار پایین آمده است.
قبل از انقلاب در کنار آن دو مجله تعدادی مجله آموزشی هم وجود داشت که مهمترین آن «پیک» بود که آموزش و پرورش وقت آن را منتشر می کرد و کمک درسی بود ولی ازآنجا که نگاه مردم و بچه ها به طور کلی به رژیم خوب نبود معمولا خواندن این مجلات کم طرفدار بود؛ چون احساس می کردیم این نشریات روی ذهن کودکان و نوجوانان بی تاثیر نیست و بچه ها را بی رغبت به دین بار می آورد ولی بعد از انقلاب مجلات و نشریات وضعیت بهتری پیدا کردند و اگر بد موزی هایی هم داشته به نسبت نشریات پیش از انقلاب خیلی کمتر بود.
بعد از انقلاب این مجلات کمک آموزشی با نام «رشد» آغاز به کار کرد و مصطفی رحماندوست مدتی سردبیر آن و بعد هم سردبیر سایر نشریات شد، نشریات «رشد» آنها هم تیراژ بسیار بالایی داشتند و در مدارس پخش می شدند ولی به تدریج تعداد مجلات بیشتر شد و بعد «سروش نوجوان» شکل گرفت و همینطور رفته رفته مجلات دیگری که ادبی هنری بودند ایجاد شدند مثل «جنگ ادبی آیش» که من سردبیرش بودم و اوایل به صورت فصلنامه بود ولی بعدها به صورت ماهنامه در آمد و سپس تعطیل شد، لیکن با حدود ۱۷۰۰۰ عضو خوانندگان خاصی داشت و ۳۰۰۰۰ تیراژ داشت؛ «جنگ ادبی آیش» درباره شعر و قصه مقالاتی داشت و آثار خود بچه ها را منتشر می کرد و خیلی از نویسنده ها و شاعران معروف امروز، نخستین آثارشان در همان مجله چاپ می شد.
البته گفتنی است که در همان «کیهان بچه ها» در همان زمان افراد زیادی را تربیت کرد؛ زمانیکه وحید نیکخواه آزاد سردبیر مجله بود، بعدا خانم شکوه قاسم نیا و آقای بیوک ملکی به آنها اضافه شدند و مصطفی رحماندوست که همه با هم دیدارهایی داشتند و در جریان مشکلات مجلات بودند، ولی امروز این اتفاق نمی افتد و فقط یک تشریفات ساده انجام می شود و نویسندگان و دست اندرکاران ادبیات کودک کمتر با هم در ارتباطند و آنهایی هم که در این حوزه پیشگام بودند اغلب سن شان بالا رفته و فرتوت شده اند، در حالیکه قبلا همه با هم با تمام انرژی کار می کردیم اما امروز جوانترها هر کدام یک تیم برای خود دارند که فقط به خودشان اختصاص دارد و دیگر از تجربه های آن پیشگامان و پیشکسوتان استفاده نمی کنند.
یکی از دلایلی که آن موقع «کیهان بچه ها» موفق بود و الان کمتر، وجود شوراهایی است که برای قصه، شعر و گرافیک برای دو گروه سنی کودک و نوجوان تشکیل می شد و افراد مهمی در آن شورا ها شرکت داشتند که کارها را بررسی می کردند و سعی می کردند تمام کارها .و آثار خوب را گزینش کنند لذا از ده نمونه شعری که به دفتر مجله ارسال می شد، با بررسی های لازم فقط چند نمونه از آن انتخاب می شد و اگر شعری در آن شورا رد می شد در مجلات دیگر هم چاپ نمی شد چون نظر این شورا بسیار مهم بود و شورایی بسیار سازنده بودند و بهترین آثار را منتشر می کرد.
در حال حاضر دیگر خیلی ها با نشریات کار نمی کنند چون برایشان صرف نمی کند و مسئولان نشریات هم هر شعر یا داستانی که به دستشان برسد منتشر می کنند و انگیزه کار در نشریات وجود ندارد ولی در آن زمان چنین انگیزه ای وجود داشت؛ امروز در بسیاری از این نشریات حق التالیف مناسبی به خالقان اثر تعلق نمی گیرد.
باید مطالبی که در نشریات چاپ می شود گیرا و جذاب باشد تا بتواند مخاطبان بیشتری را جذب کند، علاوه بر آن تعداد شمارگان پایین و قیمت بالای نشریات باید تعدیل شود تا مخاطبان به سهولت بیشتری به این نشریات دسترسی داشته باشند.



منبع:
هنرنیوز