تبیان، دستیار زندگی
ماجرای طلاق، ازدواج صحیح و به موقع و 11 میلیون جوان مجرد را شوخی گرفتن کار را به اینجا رسانده است طلاق به بحرانی تبدیل شده است که باید آنر ا جدی گرفت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بحران طلاق جدی است!

ماجرای طلاق، ازدواج صحیح و به موقع و 11 میلیون جوان مجرد را شوخی گرفتن کار را به اینجا رسانده است طلاق به بحرانی تبدیل شده است که باید آنرا جدی گرفت.

فاطمه ناظم زاده- بخش اجتماعی تبیان
بحران طلاق

افزایش سن ازدواج، تمایل نسبتا پائین جوانان برای تشکیل زندگی و مواردی که در پی این ها به وجود می آیند به یکی از مشکلات جدی جامعه امروز تبدیل شده است. چنانچه در شرایط فعلی بسیاری از مسئولان و دولتمردان به این موضوع به عنوان دغدغه ای مهم نگاه می کنند و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان هم در زمینه حرفه‌ای خود آن را بررسی و پژوهش می‌کنند، تا بتوان به ریشه یابی و یافتن دلایل این امردست پیدا کرد. چیزی که موجب شده تا در میان جوانان امروز، افزایش میانگین سن ازدواج و بی‌رغبتی برای تشکیل خانواده صورت گیرد.
در این میان برخی علل این معضل را به سمت دختران ایرانی سوق می دهند و معتقدند افزایش سطح توقعات، افزایش استقلال اجتماعی و تمکن مالی باعث شده است که دختران ایرانی به ازدواج بی‌تفاوت شده و دیگر انگیزه‌ای برای تشکیل دادن خانواده نداشته باشند.
در ایران به ویژه شهرهای بزرگ و صنعتی، به این دلیل که افزایش آگاهی، روند سریع تری را نسبت به سایرشهر‌ها پیش رو دارد عوامل متعددی می‌تواند در بالارفتن میانگین سن ازدواج و کاهش آمار آن موثر باشد همانند: افزایش آمار طلاق به ویژه طلاق‌هایی که در مدت زمان کوتاهی بعد از ازدواج ثبت شده‌اند، افزایش خیانت و بی‌تعهدی در میان زوج‌ها، عوامل اقتصادی، تغییر فرهنگ و دگرگونی نظام ارزش فردی و گروهی، افزایش بیکاری و عدم وجود امنیت شغلی برای جوانان و آقایان که امکان ازدواج را از جوانان سلب کرده است.

برخی علل این معضل را به سمت دختران ایرانی سوق می دهند و معتقدند افزایش سطح توقعات، افزایش استقلال اجتماعی و تمکن مالی باعث شده است که دختران ایرانی به ازدواج بی‌تفاوت شده و دیگر انگیزه‌ای برای تشکیل دادن خانواده نداشته باشند.

یکی از دلایل بسیار مهمی که شاید کمتر از سایر موارد به آن توجه شده باشد این است که به دلیل بالا رفتن آمار طلاق در جامعه، بسیاری از جوانان نسبت به ازدواج دچار نوعی ترس و بدبینی شده اند و همین امر موجب تاخیر می شود.
‌بر اساس اعلام مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور، طی یازده ماهه امسال به طور متوسط ماهانه ۱۳ هزار و ۳۸۴ مورد، شبانه‌روز ۴۳۸ مورد و در هر ساعت ۱۸ واقعه طلاق ثبت شده است که این آمار نسبت به مدت مشابه آن در سال قبل ۸/۲ درصد افزایش داشته است.
علی اکبر محزون افزود: در ۱۱ ماه سال جاری ۱۴۷هزار و ۲۱۹ واقعه طلاق در کشور ثبت شده است که این آمار در نقاط شهری ۱۳۴ هزار و ۹۳۶ مورد و در نقاط روستایی ۱۲ هزار و ۲۸۳ واقعه بوده است. ۱۴/۲ درصد از کل طلاق‌ها در سال ۹۲ مربوط به سال اول زندگی مشترک بوده است و ۲/۴ درصد طلاق‌های ثبت شده در سال ۹۲ مربوط به ازدواج‌های سال قبل است. این آمار در تهران ۳/۳ درصد و در کرج ۲/۹ درصد است.
محزون با بیان اینکه آمار ازدواج منفی ۳/۹ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل بوده است، گفت: از سال ۹۰ آمار ازدواج روند کاهشی داشته است. به‌گونه‌ای که سال ۹۰ این آمار منفی ۱/۹، سال ۹۱ منفی۵/۱ و سال ۹۲ منفی ۶/۷ بوده است.
با توجه به  آمارهای مذکور می توان به طور قطعی به این موضوع اشاره کرد که آمار طلاق در جامعه بیش از گذشته است و همین امر می تواند دلیلی جدی برای گریز از ازدواج سایر جوانان باشد.

در شرایط فعلی ضرورت دارد تا آموزش هایی به جوانان داده شود که بتوانند قبل از ازدواج به درک درستی از مقوله تشکیل زندگی و انتخاب همسر برسند


تصور کنید در یک گروه دوستی هفت یا هشت نفره از دختران یا پسران، یک نفر زودتر از سایرین ازدواج می کند و بعد از دو تاسه سال ناچار به طلاق می شود. این طلاق تنها منحصر به یک نفر نمی شود. مسلما مراحلی که یک فرد در زندگی سپری کرده تا به نقطه طلاق ختم شود، حوادث و وقایع مختلفی را به دنبال دارد که همه این ها به نوعی بر اطرافیان فرد موثرند و این تاثیر بیش از همه بر کسانی است که در مقطع سن ازدواج قرار دارند. از همه مهمتر این است که نوعی بدبینی و عدم اعتماد ایجاد می شود که همین امر ممکن است نوعی عقب نشینی را نسبت به ازدواج ایجاد کند. هرچند این امر طبیعی است اما به نظر می رسد نکته مهم در زمینه ازدواج در جامعه امروز، به  این موضوع مربوط می شود که اصولا نگرش درست و منطقی در انتخاب همسر وجود ندارد.
در شرایط فعلی ضرورت دارد تا آموزش هایی به جوانان داده شود که بتوانند قبل از ازدواج به درک درستی از مقوله تشکیل زندگی و انتخاب همسر برسند. در اغلب موارد، طلاق هایی که رخ می دهند ناشی از همین امر هستند که طرفین تعریف درستی از معیارهای انتخاب همسر ندارند و صرفا با معیارهایی ظاهری و سطحی به سمت این انتخاب سرنوشت ساز میروند. شایسته تر این است که تجدید نظری جدی در این باره داشته باشیم.