٥) جزء دوازدهم قرآن کریم، آیات ٤٨ الی ٥٧ سوره ی هود
فرود آى
خداوند مهربان به حضرت نوح(ع) و همراهانش فرمان داد كه از كشتى پیاده شوند و به آنان هشدار داد كه اگر درستكار باشند، از نعمتهاى الهى برخوردار مىشوند، وگرنه، باز هم گناهكاران عذاب خواهند شد. در قرآن چنین مىخوانیم:
گفته شد: اى نوح با درودى از ما و بركتهایى بر تو و بر امتهایى كه با تو هستند، فرود آى و امتهایى هستند كه برخوردارشان خواهیم كرد. آنگاه از جانب ما عذابى دردناك به آنان مىرسد.
آیهی 48
نتیجهی صبر پیروزى است
از داستان حضرت نوح(ع) صبر و پایدارى در مقابل مشكلات را مىآموزیم و مىفهمیم كه عاقبت، پرهیزكاران پیروز مىشوند. خداوند مهربان، نتیجهی داستان حضرت نوح(ع) را به پیامبر(ص) چنین وحى فرمود:
این، از خبرهاى غیب است كه آن را به تو وحى مىكنیم. پیش از این، نه تو آن را مىدانستى و نه قومت. پس، صبر كن! كه به راستى عاقبت از آنِ پرهیزكاران است.
آیهی 49
هود(ع) پیامبر عاد
قوم عاد در سرزمین یمن زندگى مىكرد. آنان نخلستانها و كشتزارهایى آباد داشتند، دامدارى و كشاورزى مىكردند و مردمى قوى و ثروتمند، اما فاسد و بتپرست بودند. خداوند مهربان از میان آنان حضرت هود(ع) را به پیامبرى برگزید. او با دلسوزى و تلاش فراوان، مردم را به خداپرستى و رفتار شایسته دعوت كرد و سرگذشت قوم نوح(ع) را یادآورى كرد و گفت: «خداوند شما را جانشین قوم نوح(ع) قرار داد و به شما قدرت و نیروى جسمانى بخشید. اگر ایمان بیاورید، نیروى ایمان به نیروى جسمانىتان افزوده مىشود و قوىتر و نیرومندتر مىشوید. بترسید از این كه مانند قوم نوح(ع) دچار عذاب الهى شوید.» حضرت هود(ع) هم مانند دیگر پیامبران به مردم قومش اطمینان داد كه به دنبال سودجویى و مال و ثروت نیست و به آنان گفت: «من مزدى از شما نمىخواهم. پاداش من فقط برعهدهی خداست.» در قرآن چنین مىخوانیم:
و به سوى عاد، برادرشان هود، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید. جز او هیچ خدایى ندارید. شما جز دروغ نمىگویید. اى قوم من! بر آن مزدى از شما نمىخواهم. پاداش من جز بر عهدهی كسى كه مرا آفریده نیست. پس آیا نمىاندیشید؟ و اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید؛ سپس به سوى او توبه كنید تا از آسمان بر شما باران فراوان بفرستد و نیرویى بر نیرویتان بیفزاید و مجرمانه روى برنگردانید.
آیات 50 الى 52
خدایان به تو آسیب رساندهاند!
سخنان حضرت هود(ع) و پند و اندرزهاى او، در قوم عاد تأثیر چندانى نداشت. بزرگان قومش او را نادان و دروغگو خواندند و با لجاجت فراوان گفتند: «ما خدایان بسیارى داریم. چگونه توقع دارى كه از همهی آنها دست برداریم و فقط یك خدا را بپرستیم. گویى خدایان به تو آسیب رساندهاند و دچار جنون شدهاى! اگر دست برندارى خدایان، تو را از میان برمىدارند.» هود(ع) با شجاعت فراوان به آنان گفت: «اگر راست مىگویید، همگى متحد شوید و هر نقشهاى مىخواهید بكشید و از خدایانتان هم كمك بگیرید و مرا نابود كنید؛ زیرا من بر پروردگارم توكل كردهام كه اختیار زندگى همه در دست اوست. در هر صورت، من به وظیفهی خود عمل مىكنم و شما را دعوت مىكنم كه خداى یگانه را بپرستید.» گفتوگوى حضرت هود(ع) و قوم عاد در قرآن چنین آمده است:
گفتند: اى هود! براى ما دلیل روشنى نیاوردى و ما براى سخن تو، خدایان خود را ترك نمىكنیم و ما به تو ایمان نداریم. جز این نمىگوییم كه بعضى از خدایان ما به تو آسیبى رساندهاند. گفت: من خدا را گواه مىگیرم و شما شاهد باشید كه من به راستى از آنچه شما شریك او قرار مىدهید، بیزارم. پس همهی شما در مورد من نیرنگ كنید و به من مهلت ندهید. من به پروردگارم و پروردگار شما توكل كردم. هیچ جنبندهاى نیست، مگر آن كه او اختیارش را در دست دارد. به راستى پروردگارم بر راه راست است. پس اگر روى برگردانید، آنچه را كه براى آن به سوى شما فرستاده شدم، به شما رساندهام و پروردگارم قومى جز شما را جانشین خواهد كرد و به او هیچ زیانى نمىرسانید، به راستى پروردگار من بر هر چیز نگهبان است.
آیات 53 الى 57
منبع: آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
جزء دوازدهم قرآن کریم، آیات ٦ الی ١٢٣ سوره ی هود