تبیان، دستیار زندگی
جمهوری اسلامی ایران در طول 36 سال گذشته در عرصه سیاست خارجی حضوری فعال داشته و همواره توانسته است به عنوان یکی از کشورهای فعال در عرصه بین الملل مطرح شود؛ در این میان علملکرد سیاست خارجی ایران با توفیقات و نقص هایی نیز همراه بوده در این مقال اشاره ای به آ
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست  ایران؛ تنش زدا یا تنش آفرین؟


جمهوری اسلامی ایران در طول 36 سال گذشته در عرصه سیاست خارجی حضوری فعال داشته و همواره توانسته است به عنوان یکی از کشورهای فعال در عرصه بین‌الملل مطرح شود؛ در این میان علملکرد سیاست خارجی ایران با توفیقات و نقص‌هایی نیز همراه بوده در این مقال اشاره‌ای به آنها می‌شود.

فلسطین
سیاست خارجی

آغاز حرکت و قیام امام خمینی (ره) در سال 1343 شمسی، با مقابله با تفکر صهیونیسم و تفکر ایجاد رژیم غاصب اسرائیل همراه بود و تا به امروز به عنوان یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های سیاست خارجی ایران مطرح شده است. توفیقات این سیاست خارجی تابدانجا بوده که باعث شده سیاست توسعه طلبی اسرائیل به کلی به کناری نهاده شود و بقای همین سیستم معیوب، در راس سیاست های سران رژیم صهونیستی قرار گیرد. پیروزی انقلاب اسلامی، نویدی برای محور مقاومت در منطقه بود که به کمک آن بتوانند مبارزه‌ای فراگیر را با اسرائیل رقم بزنند. حضور مرحوم یاسر عرفات به عنوان اولین میهمان خارجی در ایران پس از انقلاب، نشان داد که مقاومت و مبارزه، پشتوانه‌ای عظیم برای خود یافته است که این پشتوانه نه بر مبنای نژاد و قومیت بلکه بر اساس اسلامیت و منافع جهان اسلام وارد عرصه شده است و از فلسطین و آرمان آن حمایت می کند. توفیق این سیاست امروز خود را عیان کرده است و عملا اسرائیل را در مرز نابودی قرار داده است. امروز دیگر اسرائیل توانایی نقض مرزهای تعیین شده را ندارد و غزه خودمختار توان دفاع از خود را به خوبی بازیافته است. شکست‌های اخیر اسرائیل در برابر مقاومت اسلامی در غزه، نشان داد که اسرائیل دیگر رمق سابق را ندارد و تنها با تقویت غرب سر پا ایستاده است.

لبنان

از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی مساله لبنان به طور جدی مورد توجه جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. آموزش نظامی بسیاری از چریک‌های ایرانی برای عملیات مسلحانه علیه رژیم پهلوی در این منطقه صورت گرفته و امام موسی صدر نیز در این دیار به رشد و بلوغ رسیده بود؛ هر دوی این موضوعات سبب شد که توجه ویژه‌ای به این کشور در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد، به ویژه آنکه جنوب لبنان نیز در اشغال اسرائیل قرار داشت و جنگ داخلی میان گروههای لبنانی نیز در این کشور برقرار بود. ربایش چند تن از دیپلمات‌های ایرانی در لبنان، این کشور را بیش از پیش در کانون توجه قرار داد و عاملی شد برای شکل‌گیری تفکر تاسیس حزب الله لبنان. با تلاش های بسیار سید عباس موسوی به عنوان نخستین دبیرکل حزب الله لبنان وارد عرصه شد اما خیلی زود به شهادت رسید. پس از وی امام جماعت مسجد نارمک، سید حسن نصرالله، به این مقام رسید و تا به امروز به برکت جمهوری اسلامی ایران و هدایت‌های خوب سید حسن که رهبر معظم انقلاب را الگو و پیشوای خود قرار داده است، حزب الله به عنوان نماد مقاومت اسلامی در این کشور پابرجاست. سال 2000، سال خروج اشغال‌گران از جنوب لبنان و سال 2006، پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه از دستاوردهای بزرگ این ابتکار جمهوری اسلامی ایران است. امروز نیز به برکت حضور حزب الله، لبنان از امنیت و ثبات بالایی برخوردار است و حزب الله به عنوان یکی از لیدرهای اصلی در صحنه سیاسی این کشور ایفای نقش می‌کند.

سوریه

یکی از کشورهای عربی که از ابتدا همراهی خود با انقلاب اسلامی را اعلام کرد، حکومت بعثی سوریه بود. حزب بعث سوریه پس از اختلاف نظر جدی با حزب بعث عراق، رویه خود را تغییر داد و به عنوان کشوری حامی مقاومت پا به عرصه نهاد. جمهوری اسلامی ایران در ادامه روند مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی، سوریه را به عنوان یکی از شرکای اصلی خود اعلام و همکاری مطلوبی را با این کشور آغاز کرد. حمایت‌های ایران از دولت سوریه تا بدانجا گسترش یافت که این کشور به بهای برقراری رابطه با ایران مورد غضب بسیاری از کشورهای عربی قرار گرفت. حمایت‌های ایران از سوریه سبب شد که عملا اسرائیل در بلندی های جولان نتواند تحرکات جدی داشته باشد و بر توافقات خود پایبند ماند. آغاز بیداری اسلامی و یا به عبارتی بهار عربی در منطقه، ‌تحولات سوریه را وارد مرحله جدید کرد. این بار ایران تمام قد به حمایت از بشار اسد پرداخت و همانند دوران پدر مرحومش، حمایت‌های خود از این کشور را ادامه داد. در این سال‌ها، آنچه که به جهانیان ثابت شد حقانیت حکومت اسد و صدق گفتار ایران در مقابله با تروریسم بود. امروز تمام جهانیان سوریه را در خط مقدم مقابله با تروریسم می‌دانند و ایستادگی بشار اسد را می‌ستایند. اگر نبود حمایت‌های ایران از دولت بشار اسد، بی‌شک ایستادگی برای سوریه مفهومی نداشت و در همان روزهای اول امکان سقوط دولت بشار اسد وجود داشت. ایستادگی و توفیق بشار اسد، بدون شک، برگی دیگر از موفقیت‌های ایران در عرصه سیاست خارجی است.

سال 2000، سال خروج اشغال‌گران از جنوب لبنان و سال 2006، پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه از دستاوردهای بزرگ این ابتکار جمهوری اسلامی ایران است. امروز نیز به برکت حضور حزب الله، لبنان از امنیت و ثبات بالایی برخوردار است و حزب الله به عنوان یکی از لیدرهای اصلی در صحنه سیاسی این کشور ایفای نقش می‌کند

عراق

روابط ایران با عراق در طول سال‌های پس از انقلاب دارای فراز و نشیب‌های بسیاری بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی نویدی برای شیعیان عراق بود که سال‌ها از ظلم و ستم حزب بعث و ایادی‌اش به ستوه آمده بودند. پیروزی انقلاب اسلامی زمینه حضور شیعیان عراق در ایران و ایجاد جبهه‌ای فراگیر علیه رژیم بعث عراق را فراهم آورد. تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق نمود بارز این جبهه فراگیر بود که با حضور تمام گروه‌های عراقی شکل گرفت و تا به امروز نقش تاثیرگذاری در عرصه سیاسی عراق دارد. سقوط رژیم بعث در سال 2003 عملا زمینه حضور ایران در عراق را تقویت کرد و ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی عرصه عراق معرفی کرد. این حضور تابدانجا جدی شد که آمریکا برای برقراری امنیت در عراق، دست به دامان ایران شد و چند دور مذاکره برای برقراری امنیت در این کشور برگزار شد. حضور افراد تربیت یافته در مکتب انقلاب اسلامی در پست‌های کلیدی و حساس عراق پس از سقوط، نشان داد که راه و سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق و مردم آن درست و به جا بوده و امروز نیز همگان بر این نکته اذعان دارند که حضور جمهوری اسلامی ایران در عراق، عامل این امنیت بوده و این اقدام نیز بدون هرگونه مداخله‌ای در سیاست‌های داخلی این کشور صورت گرفته است. در یک سال اخیر نیز کمک‌های ایران برای مبارزه با داعش نیز امری مطلوب و تاثیرگذار بوده و بر خلاف مدعیان دروغین، حمایت و مشاوره‌ای اساسی برای دولت عراق داشته و توانسته روند شکست داعش در عراق را تقویت کند.

اروپا

یکی از استراتژیک‌ترین شرکای ایران از سده‌های دور اروپا و کشورهای مختلف آن بوده است. اگرچه همواره تضیقاتی از سوی اروپا در مورد حقوق ایران صورت گرفته است اما حضور اروپائیان در ایران منشاء اثر واقع شده و دستاوردهای صنعتی بسیاری برای ایران در بر داشته است. متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رویکرد اتخاذ شده از سوی اروپا در قبال ایران مطلوب نبوده و عملا تبدیل به نوعی دشمنی شده است. پیروی کورورانه اروپای غربی از سیاست‌های ایلات متحده آمریکا در سال‌های پس از انقلاب نه تنها ثمری برای اروپا نداشته بلکه باعث خسران جدی اروپا از عدم وجود رابطه مطلوب با ایران شده است. اروپا در دوران جنگ تحمیلی سیاستی خصمانه با ایران اتخاذ کرد و با تجهیز رژیم بعث عراق، زمینه حملات گسترده‌ای به ایران را فراهم کرد. دوران اصلاحات اوج رابطه ایران با اروپا بود که در واقع به عنوان آلترناتیوی در قبال رابطه با آمریکا به آن نگریسته شد. طرح برخی مباحث در مورد گفت‌وگو های ایران اروپا و پیش کشیدن بحث های هسته ای و حقوق بشری، اذهان ایرانیان نسبت به اروپا را مکدر کرد. حضور احمدی نژاد در عرصه سیاست خارجی سبب شد که عملا رابطه با اروپا به کناری نهاده شود و شرکای دیگری برای سیاست خارجی ایران تعریف گردد. دولت اعتدال اما توانسته است تا حدود زیادی در بهبود رابطه با اروپا گام بردارد و هم اکنون این اتحادیه به عنوان یکی از طرف‌های اصلی در مذاکرات هسته ای و رایزنی‌های لازم مورد توجه قرار گرفته است. حضور تجاری اروپا در ایران نه تنها توانست به تقویت اقتصادی اروپا بی‌انجامد بلکه بازار ارزشمند ایران را نیز در اختیار اروپا قرار داد اما سیاست‌های نامطلوب اتحادیه اروپا در قبال ایران، عملا اروپا را از این مزیت محروم کرده است. این ادعا را می توان با اظهارات شرکت‌های اروپایی نظیر پژو و رنو و برخی مقامات اروپایی به اثبات رساند.

سیاست خارجی

آمریکای لاتین

توسعه روابط با آمریکای لاتین به دلیل روحیه استکبارستیزی مردم این منطقه، از ابتدای انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت. بروز برخی مسائل باعث شد که رابطه ایران با یکی از کشورهای اصلی آمریکای لاتین یعنی آرژانتین، دچار بحران جدی شود که تا به امروز نیز تنها در سطح کاردار باقی مانده است. ظهور دوران اصلاحات عاملی شد که طی آن توسعه روابط با این کشورها در دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار گیرد. تقویت ارتباطات بین‌المللی ایران از طریق این گسترش روابط در حد مطلوبی ارتقا یافت اما بهره اقتصادی قابل توجهی برای کشور در برنداشت. در دوران احمدی‌نژاد این روابط به سطح عالی‌تری رسید و برخی مراودات اقتصادی نیز در این چارچوب تعریف شد. تاسیس برخی کارخانجات ایرانی در کشورهای آمریکای لاتین از جمله دستاوردهای این توسعه روابط بود. امروز سطح روابط ایران با این کشورها که غالبا عضو جنبش عدم تعهد هستند بالاست اما واقعیت این است که این کشورها در عرصه بین‌الملل داری تاثیرگذاری جدی نیستند و نمی‌توان بر روی آن حساب گسترده‌ای باز کرد. در عین حال توجه به این کشورها می‌تواند در بسط روابط بین‌الملل و تامین منافع اقتصادی موثر واقع شود.

روسیه

یک از شرکای اصلی ایران در طول سال‌های پس از انقلاب کشور روسیه تعریف شده است. اگرچه تاریخ روابط روسیه و ایران چندان به مذاق ایرانیان خوش نمی‌آید، اما این همسایه شمالی روابط مستحکمی را با ایران در دوره‌های مختلف تعریف کرده است. این رابطه در طول سده‌های مختلف غالبا یک طرفه بوده و عایدی چندانی نصیب ایران نشده است. سقوط حکومت تزاری و روی کارآمدن بلشویک‌ها در این کشور و تبدیل شدن به اتحاد جماهیر شوروی، عملا نقطه آغاز نوع جدید از دست‌اندازی علیه ایران از سوی این کشور به شمار می‌رود. سال‌های پیش از انقلاب شاهد روند رو به گسترش تمایل شوروی برای نفوذ به ایران و مقابله با رقیب دیرینش یعنی ایالات متحده آمریکا بود. انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی به تمام این مسائل پاسخ داد و اجازه دست‌اندازی شوروی در ایران را گرفت. در مقابل شوروی تبدیل به یکی از شرکای اصلی عراق در تجهیز این کشور برای حمله به ایران، شد و از این طریق صدماتی به کشور وارد کرد. سقوط امپراطوری شوروی در دهه 90 میلادی، زمینه گسترده همکاری با جمهوری‌های تازه استقلال یافته شوروی سابق و خود روسیه را به همراه آورد. اما واقعیت این است که این رابطه چندان برای ایران مطلوب نبوده است. اگرچه ایران توانسته است از نفوذ این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد و نیز مقابله با برخی کشورها بهره برداری کند اما روسیه همواره موضعی متناقض با ایران اتخاذ کرده و در صدد است منافع حداکثری خود در قبال تامین منافع حداقلی ایران را در دستور کار داشته باشد. اقدام ایران در شکایت از روسیه در مورد سامانه اس 300 نشان داد که آنگونه که تبلیغات غرب نشان می دهد، ایران خود را به دامان روسیه نیانداخته و بر عکس از این کشور به نفع خود بهره‌برداری می‌کند. اصرار روسیه بر مستثنی شدن نیروگاه اتمی بوشهر در قطع نامه‌های تحریمی شورای امنیت، نمونه‌ای از این اقدام به شمار می‌رود. با این حال حافظه تاریخی ملت ایران، عملکرد روسیه را مطلوب نمی داند و همین مساله باعث ایجاد نگاه منفی نسبت به این کشور شده است.

چین

کشور چین در میان مردم ایران بیش از آنکه از منظر سیاست خارجی شناخته شده باشد، از منظر کالاهای بی‌کیفیت چینی شناخته شده است. سال‌هاست مردم ایران با کالاهای بی کیفیتی سر می‌کنند که تولیدات داخلی به لحاظ قیمت، توان مقابله با آنها را ندارند. اما واقعیت این است که عده‌ای تاجر منفعت طلب این بلا را سر مردم آورده‌اند و واقعیت اینگونه نیست. امروز چین در عرصه سیاست خارجی و نیز دیپلماسی اقتصادی دارای جایگاه ویژه‌ای است. عضویت دائم این کشور در شورای امنیت سازمان ملل، هرگونه رابطه تنگاتنگ و نزدیک با این کشور را برای ایران غیر قابل تردید کرده و لزوم این هماهنگی مواضع را بیشتر کرده است. توان اقتصادی امروز چین در عرصه جهانی عاملی است که بتوان از آن بهره‌های زیادی برد و گامی در جهات تحقق منویات سیاست خارجی کشور برداشت. به ویژه‌ آنکه سابقه تاریخی ملت ایران نیز کینه و کدورتی از چین‌ها در ذهن ندارد و مردم چینی نیز خود رنج دیده اشغالگری ژاپن بوده‌اند. سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی ایران باید مراقبت کند که این خاطره از چینی‌ها در آینده نزدیک به کینه و عداوتی اقتصادی تبدیل نشود.

. متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رویکرد اتخاذ شده از سوی اروپا در قبال ایران مطلوب نبوده و عملا تبدیل به نوعی دشمنی شده است. پیروی کورورانه اروپای غربی از سیاست‌های ایلات متحده آمریکا در سال‌های پس از انقلاب نه تنها ثمری برای اروپا نداشته بلکه باعث خسران جدی اروپا از عدم وجود رابطه مطلوب با ایران شده است

آفریقا

جایگاه آفریقا در سیاست خارجی ایران همواره ویژه بوده و جمهوری اسلامی ایران در تداوم سیاست ظلم ستیزانه خود، حمایت خود را از کشورهای آفریقایی تحت ستم اعلام کرده است. اما متاسفانه آنگونه که باید و شاید از لحاظ دیپلماسی اقتصادی توجهی به این منطقه نشده است. هم راستایی و هم سویی سیاست‌های ایران با این کشورها به ویژه در جنبش عدم تعهد، منجر به مبادلات اقتصادی گسترده با این قاره نشده است. در حالی که چین و اروپائیان امروزه سرمایه‌گذاری‌های سود ده و کلانی در این قاره انجام داده‌اند. اقدامی که در زمان دولت احمدی‌نژاد در مورد برگزاری اجلاس مشترک با اتحادیه آفریقا در دستور کار قرار داشت، ابتر مانده است و به جاست که دولت فعلی این مساله را به جد پیگیری نماید. از سوی دیگر اذعان به این مساله نیز خالی از فایده نیست که فقر حاکم بر این کشورها، سیاست‌های آنها را به شدت متزلزل کرده است و با هر کمک مالی از سوی قدرت‌های بزرگ، سریعا نظر آنان در مورد مسائل اتفاق نظر شده، تغییر می‌یابد. از این روست که ایران باید با اتخاذ تدابیری منطقی، گامی موثر در برقراری رابطه مطلوب اقتصادی با آفریقا بردارد.

ایالات متحده آمریکا

رابطه فی‌مابین ایران و ایالات متحده آمریکا شاهد بیشترین تنش‌ها در سه دهه گذشته بوده است. اگرچه در دوران قاجاریه و پهلوی اول، مردم ایران خاطره نسبتا خوبی از آمریکائی‌ها داشتند، اما دوران پهلوی دوم سرشار از مداخله آمریکا در امورات داخلی ایران بود. این دخالت‌ها تابدانجا گشترش یافت که موجی از نفرت نسبت به این کشور در افکار عمومی ملت ایران ایجاد شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی منجر به قطع رابطه کامل سیاسی دو کشور شد. قضایایی نظیر مک فارلین و یا مذاکرات ایران و آمریکا بر سر موضوع افغانستان و عراق، هیچ کدام نتوانست موجب نزدیکی دو کشور شود و دیوار بلند بی‌اعتمادی میان دو کشور کمامان باقی مانده است. حضور 8 باره احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، علی رغم خواست برخی از ارکان دولت سابق، در برقراری رابطه تاثیرچندانی نداشت و مقام معظم رهبری نیز نسبت به این مساله هشدارها و رهنمودهای لازم را صادر کردند. تماس تلفنی روحانی و اوباما و مذاکرات وزرای خارجه دو کشور نیز تاکنون کمکی به برقرای رابطه نکرده اما باید گفت که در پیشبرد امورات مربوط به مذاکرات هسته ای موثر واقع شده است.

هاتف پوررشیدی

بخش سیاست تبیان