تبیان، دستیار زندگی
بحث از الفاظ و مفاهیم آن ها یک بحث فلسفی نیست، اما گاهی طرح برخی از مسائل فلسفی منوط به اینگونه از بحث ها می باشد. بحث از اشتراک معنوی وجود نیز از آن جهت در فلسفه مطرح می گردد که دو مسئله مهم فلسفی بر آن متوفق می باشد، یکی اصالت وجود و دیگری ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اشتراک معنوی مفهوم وجود

اهداف:

  • آشنایی دانش آموزان با اشتراک معنوی مفهوم وجود

علامه طباطبایی

چکیده:

بحث از الفاظ و مفاهیم آن ها یک بحث فلسفی نیست، اما گاهی طرح برخی از مسائل فلسفی منوط به این گونه از بحث ها می باشد. بحث از اشتراک معنوی وجود نیز از آن جهت در فلسفه مطرح می گردد که دو مسئله مهم فلسفی بر آن متوفق می باشد، یکی اصالت وجود و دیگری مشکِک بودن وجود.

اشتراک معنوی مفهوم وجود

وجود از نظر مفهوم مشترک معنوی می باشد، یعنی در همه مواردی که بر اشیاء گوناگون حمل می شود یک معنا دارد، باید این نکته را خاطر نشان نمود که برای این که متوجه شویم که یک لفظ مشترک معنوی است یا مشترک لفظی و این که یک معنا و یا چند معنا دارد ملاحظه موارد گوناگون استعمال آن لفظ است و اینکه در هر موردی چه معنایی از آن به ذهن می آید و در مورد لفظ وجود نیز باید همین راه را پیمود و به خاطر همین است که علامه طباطبایی بیان می دارد، اگر هنگامی که وجود را بر چیزهایی حمل می کنیم و یا آن را از چیزهایی سلب می کنیم به ذهن خود مراجعه کنیم، خواهیم یافت که در همه آن موارد یک معنا از لفظ وجود به ذهنمان خطور می کند؛ مانند آنجا که می گوییم انسان وجود است، گیاه موجود است، خورشید موجود است، اجتماع نقیضین موجود نیست، اجتماع ضدین موجود نیست و ...

و این سخن صدرالمتالهین که می فرماید اشتراک معنوی وجود درمیان ماهیات، مطلبی است روشن و نزدیک به اولیات کلامی به جا و نیکوست.

اگر وجود مشترک معنوی نباشد بلکه مشترک لفظی باشد و با معانی متعدد به تعداد موضوعاتی که وجود بر آن ها حمل می گردد باید معنای آن همراه با تغییر موضوع در اعتقاد، تغییر کند درحالی که چنین نیست و همچنین برای این که اثبات کنیم وجود مشترک لفظی است یکی از ادله ایی که می توان بیان نمود این است که وجود و عدم نقیض یکدیگر هستند و عدم، یک معنا بیشتر ندارد و نقیض امر واحد، واحد است پس وجود نیز فقط یک معنا دارد یعنی مشترک معنوی است.

قائلان به اشتراک لفظی وجود دو گروه هستند، گروهی می گویند:

وجود بر هر ماهیتی که اطلاق گردد به معنای همان ماهیت می باشد، مثلا موجود در قضیه انسان موجود است به معنای انسان است و در قضیه درخت موجود است به معنای درخت است. طبق این نظریه موجود معنای کثیر دارد که ابوالحسن اشعری و ابوالحسن بصری چنین نظری را دارند.

این دلیل اخص از مدعا است زیرا اینگونه نیست که هر ماهیتی به تنهایی معلول علت خاص خود باشد.

اما گروه دیگر می گویند:

لفظ وجود مشترک لفظی است میان واجب و ممکن، مثل قاضی سعید قمی که قائل به این نظریه است. چراکه این گروه پنداشته اتد اگر وجود بر واجب و ممکن به یک معنا اطلاق گردد مستلزم همسان بودن وجود واجب و ممکن خواهد شد حال آنکه وجود واجب قابل قیاس با وجود هیچیک از ممکنات نیست در نتیجه، وجود مشترک لفظی میان واجب و ممکن است.

بنابراین وجود یک معنا دارد و اطلاق آن بر موارد مختلف به نحو اشتراک معنوی است.


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا