تبیان، دستیار زندگی

جذاب ترین لحظات زندگی

اتاق های دور یک حیاط ساده خیلی وقت است خالی شده اما می شود هر کدام در نقطه ای از شهر باشیم و کنار هم بودن را فراموش نکنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : ندا داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
خانواده، قدیمی ها، دور همی
قدیم‌ترها یک حیاط بزرگ بود و اتاق‌هایی که دور تا دور آن کنار هم قطار می‌شدند و برادرهایی که هر کدام بعد از ازدواج، دست عروس‌شان را می‌گرفتند و در یکی از این اتاق‌ها زندگی می‌کردند. آشپزخانه‌ی مشترک و حیاطی که خیلی زود پر می‌شد از صدای خنده‌ی بچه‌ها. عموزاده‌هایی که جای تبلت و کامپیوتر، همبازی‌هایی از یک خانواده داشتند. حتما آن نوع زندگی مشکلاتی را با خود به همراه داشت مثل کم بود استقلال و یا اختلاف بین بعضی افراد اما چیزی که در چنین خانواده‌هایی پر رنگ بود و به چشم می آمد، نزدیکی و وحدت تمام اعضای خانواده بود.

نسل بعد، هرچند در اتاق‌های یک خانه زندگی نمی‌کردند اما در خیلی از مواقع در طبقات مختلف یک خانه و یا حتی‌الامکان در یک محل و نزدیک به هم بودند. رفت‌وآمدهای روزهای تعطیل زیاد تر بود و بچه‌ها با فرهنگ خانواده‌ی خود آشنا بودند.

اگر مشکلی برای یکی از اعضای خانواده پیش می‌آمد، می دانست که یک جمع حمایت گری وجود دارد که او را تنها نمی گذارد. همه ی ما داستان پیر مردی که در هنگام مرگ پسرهایش را صدا زد و از آنها خواست تا چوبی را بشکنند، شنیده‌ایم. پسر ها هر کدام به راحتی چوب را شکستند. پیر مرد برای بار دوم، دو چوب را به آنها داد و اینبار پسرها کمی با سختی آن ها را شکستند و بار سوم و چهارم هر بار بر تعداد چوب‌ها اضافه شد تا جایی که پسر ها نتوانستند انها را بشکنند و این شاید زیباترین داستان زمان کودکی ماست که خیلی زود فراموش می‌کنیم. داستانی که می‌گوید: وقتی باهم و در کنار هم باشیم، آسیب کمتری می بینیم و تحمل مشکلات آسان‌تر می‌شود.

نمی توانیم فلش بکی به زندگی های همه باهم در یک حیاط بزنیم، بساط چنین دورهم بودن هایی خیلی وقت است که برچیده شده، اما می توانیم در درجه ی اول در خانواده ی کوچک خودمان و در قدم بعد در خانواده ی بزرگ تر که شامل پدر بزرگ و مادر بزرگ و عمو ها و خاله و ... هست، چاره بیاندیشیم تا مفهوم یک خانواه بودن را حفظ کنیم. اگر باور داشته باشیم جذاب‌ترین لحظات زندگی مان وقتی است که کنار آنهایی که با ما پیوند خانوادگی دارند، می گذرانیم.

برنامه‌ریزی برای بیشتر باهم بودن و بیشتر باهم صحبت کردن، می تواند افراد یک خانواده را به هم نزدیک کند

 

ارتباط با دوست، همسایه،همکار و انواع و اقسام ارتباط های مجازی گاهی نیاز به ارتباط خانوادگی را کم رنگ می کند در حالی که هیچ کدام از اینها نمی تواند جای آنرا پر کند. یک مثل قدیمی ایرانی هست که می‌گوید: اعضای یک خانواده گوشت هم را هم بخورند، استخوان هم را دور نمی ریزند! شاید کاربردی ترین مفهوم این ضرب المثل همین اختلافاتی باشد که در خانواده ها وجود داشته اما در نهایت خواهر و برادر ها در مواقع لزوم به داد هم رسیدند و اختلافات را فراموش کرده اند.

 

اگر بادقت به روابط کمرنگ شده ی فامیلی نگاه کنیم، یک فاجعه برای نسل بعد در راه است. نسلی که ممکن است وقتی اقوام درجه ی سوم خود را می بینند، نشناسند و بی خبر از کنار آنها عبور کنند. دیگر دور هم جمع شدن هایمان محدود شده به مجلس عروسی و عزا.وحدتی که لازمه ی هر خانواده ایست تا بتواند نسل جدید خود را هم پوشش دهد و با ارزش های خود آشنا کند، از بین رفته است. وجود خانه ی سالمندان یکی از بزرگ ترین پیامد های خانواده ایست که بین اعضای آن انسجام وجود ندارد.

نمی‌خواهم شعارهای غیرقابل اجرا بدهم، اما هر کدام از ما از همان خانواده‌ی مرکزی خودمان باید تغییراتی در مناسبات رفتاری‌مان بدهیم تا لااقل بین خواهر و برادر و فرزندان و والدین آنها یک انسجام ایجاد شود.

برنامه‌ریزی برای بیشتر باهم بودن و بیشتر باهم صحبت کردن، می‌تواند افراد یک خانواده را به هم نزدیک کند. اگر مادر خانه غرق در وظایف مادری اش باشد و پدر خانه غرق در امرار معاش خانواده و فرزندان هم هر کدام با موبایل و لب تابی در دست، غرق در دنیای مجازی، آنوقت اگر روزی هم کنار هم بنشینند، حرفی برای گفتن ندارند. چنین خانواده‌ای در ظاهر زیر یک سقف هستند اما آنقدر دنیاهای شان متفاوت است که نمی توانند پشت و پناه مادی و عاطفی هم باشند.

درگذشته اعتقادات مذهبی و اجتماعی و سیاسی اعضای یک خانواده بخاطر ارتباط نزدیک شان باهم و متولد نشدن دنیای مجازی و ارتباطات غیر حضوری، بیشتر شبیه بود. اما این روزها تفاوت های مذهبی و سیاسی بیشماری بین حتی دو برادر و یا دو خواهر به چشم می خورد. هر چند والدین با رعایت برخی نکات می توانند این اختلاف را کم کنند اما واقعیت این است که زندگی در دنیای مدرن، تفاوت های بیشتری را به همراه دارد و یک خانواده برای آنکه کارکرد حمایتی خود را از دست ندهد، باید این اختلافات را مدیریت کند. اگر اعضای خانواده در طول زندگی و از زمان کودکی، طعم زیبای محبت و انسجام با خواهر و برادرها را چشیده باشند، می توانند در ایام جوانی و بعد از ازدواج هم اختلافات اعتقادی و سیاسی خود را سروسامان دهند. کار چندان سختی نیست، فقط کافیست به عقاید هم احترام بگذارند و وقتی دور هم جمع می شوند، خطوط قرمز طرف مقابل را نشکنند. البته باز هم مثل همیشه مدیریت صحیح بزرگ ترها می تواند به جوان تر ها کمک کند تا این وحدت به بهانه ی تفاوت های موجود از بین نرود.

وقتی به فواید خانواده فکر می‌کنم، آمار بالای سن ازدواج، طلاق‌هایی که عادی شده و خانواده‌های تک فرزند، مرا از آینده‌ای می ترساند که داشتن یک خانواده، آرزوی همه‌ی‌مان شود....


 

مطالب مرتبط:

دقیقه های زیبا مخصوص خانه ی شما

خانه ای مخصوص امام زمان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.