تبیان، دستیار زندگی
از امام صادق (ع) نقل شده که یهود در کتاب های خویش خوانـده بـودنـد کـه هجـرتگـاه پیـامبـر اسلام بین کـوه هـای «عیـر» و «احـد» خـواهـد بـود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آشنایی با قرآن کریم

به خشمی پس از خشم دیگر گرفتـار شـدنـد

از امام صادق (ع) نقل شده که یهود در کتاب های خویش خوانـده بـودنـد کـه هجـرتگـاه پیـامبـر اسلام بین کـوه هـای «عیـر» و «احـد» خـواهـد بـود.

گـروهـی از یهـودیـان از سرزمین خود بیرون آمدند و در جستجوی سرزمین مهاجرت پیامبر اکـرم (ص) بودند. به کوهی به نام حـداد رسیـدنـد. گمـان کـردنـد «حـداد» همـان «احد» است و همانجا ماندند و هر گروه در جایی مسکـن گـزیـد. بعضـی در سرزمین «تیما» بعضی در «فدک» و بعضی در «خیبر» ساکن شـدنـد.

پس از مدتی، آنان که در تیما بودند تصمیم گرفتند به دیدار خویشان خود برونـد. از یک مرد عرب، مرکبی کرایـه کـردنـد. مـرد عـرب گفـت: مـن شمـا را از میان کوه های عیر و احد خواهم برد. به او گفتند: هنگـامـی کـه بیـن ایـن دو کوه رسیدی ما را آگاه کن!

مرد عرب هنگامی که به سرزمین مدینه رسید، اعلام کرد که این همان سرزمین اسـت. سپـس بـه کـوه هـای دو طـرف آن اشاره کرد و گفت: این کوه عیر است و آن هم احد.

یهودیان پیاده شدنـد و گفتند: ما به مقصد رسیدیم و دیگر با تو کاری نداریم; هـر جـا مـی خـواهـی برو. سپس نامه ای به خویشان خود نوشتند که ما سرزمیـن مـوعـود را پیـدا کردیم. شما هم به سوی ما بیایید. اما آنان در جواب نوشتند: ما در ایـن جـا خانه و اموالی تهیـه کـرده ایـم و از آن سـرزمیـن فـاصلـه‌ی زیـادی نـداریـم. همین جا می مانیم; هنگامی که پیامبر موعود بـه آن جـا مهـاجـرت کـرد بـه سوی شما خواهیم آمد.

یهودیان در سرزمین مدینه ماندند و مال فراوانی به دست آوردند. این خبر به سلطانی به نام «تبع» رسید. او به جنگ یهـودیـان رفت و آنان را شکست داد و گفت: من این سـرزمیـن را پسنـدیـده ام و مـی خواهم این جا بمانم. یهودیـان گفتنـد: ایـن سـرزمیـن، هجـرتگـاه پیـامبـری است که جز او کسی نمی تواند حاکم این سرزمین باشد. تبـع گفـت: مـن از خاندان خود،کسانی را در این جا قرار خواهم داد تا زمانی که پیامبر موعـود بیاید، وی را یاری کنند. سپس دو قبیلـه‌ی معـروف «اوس» و «خـزرج» را در آن جا ساکن کرد.

این دو قبیله هنگامی که جمعیت فراوانی پیدا کـردنـد بـه اموال یهود تجاوز می کردند. یهودیان به آنان می گفتند: هنگامی که محمـد (ص) مبعوث گردد، شما را از سرزمین ما بیرون خواهد کـرد. امـا وقتـی کـه حضرت محمد (ص) به پیامبری مبعوث شد، «اوس» و «خـزرج» بـه او ایمـان آوردند و او را یاری کردند و به انصـار معـروف شـدنـد; ولـی یهـودیـان او را انکار کردند و ایمان نیاوردند.

قوم یهود که بـا عشـق و عـلاقـه، بـرای ایمـان آوردن به پیامبر خدا (ص) به مدینه رفته بودند و در برابـر قبیلـه هـای اوس و خزرج، افتخارشان این بود که پیامبری مبعوث خـواهـد شـد و آنـان یـاران خاص او خواهند بود، بر اثر لجاجت و دنیا پرستی، در صف دشمنان او قـرار گرفتند. خداوند در قرآن می فرماید:

و هنگامی که از طرف خداوند، کتـابـی برای آنان آمد که با آن چه با خود داشتند موافق بود و از قبل به خود،

نویـد پیروزی بر کافران می دادند، وقتی که آمد به آن چه شناختند کافـر شـدنـد.

پس لعنت خدا بر کافران باد! چه معامله‌ی بدی با خـودشـان کـردنـد کـه از روی حسد به آن چه خداوند نازل کرده، کافر شدند که چرا خـداونـد فضـل خود را بر هر کس از بندگانش که بخواهد نـازل مـی کنـد.

پـس بـه خشمـی پس از خشم دیگر، گرفتار شدند و برای کافران عذابـی خـوارکننـده اسـت.

آیات89 و 90

فرزانه زنبقی
نشر لک لک


آَشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان، جزء اول،سوره ی بقره

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.