تبیان، دستیار زندگی
تنور خانه داغ بود. حضرت فاطمه(س) خمیرها را یكی پس از دیگری پهن می كرد و به تنور می¬چسباند و بعد نان های تازه را یكی یكی از تنور بیرون می آورد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 نان (بركت)


حضرت فاطمه(س) گفت: «پدر جان، نان پخته بودم، بدون شما آن‌ها را نمی‌توانستیم بخوریم. این‌ها را برای شما آوردم.»


نان تازه

نان (برکت)

تنور خانه داغ بود. حضرت فاطمه(س) خمیرها را یكی پس از دیگری پهن می‌كرد و به تنور می چسباند و بعد نان‌های تازه را یكی‌یكی از تنور بیرون می‌آورد. حضرت فاطمه (س)تعدادی از نان‌ها را در پارچه‌ای پیچید و از خانه بیرون رفت. او به‌دنبال پدرش، حضرت محمد(ص)می‌گشت. صدای حضرت فاطمه به گوش پیامبر رسید: سلام بابا !

پیامبر خدا همین‌كه دخترشان را دیدند، چشمانشان از خوشحالی درخشید و گفتند:«سلام دخترم این جا چه می‌كنی؟»

حضرت فاطمه(س) سفره‌ی نان را جلوی پیامبر بر زمین گذاشت و آن را باز كرد.«بوی نان تازه، همه جا را پر كرد.»

حضرت فاطمه(س) گفت: «پدر جان، نان پخته بودم، بدون شما آن‌ها را نمی‌توانستیم بخوریم. این‌ها را برای شما آوردم.»

مهربانی حضرت فاطمه(س) باعث شد كه چشمان حضرت محمد(ص) پر از اشك شود. ایشان یاران خود را صدا كردند تا همه از این نان پر بركت بخورند.

حضرت محمد(ص) نان را بركت سفره می‌دانستند و چون بوی نان تازه همه‌جا را پر كرده بود، نمی‌خواستند به تنهایی آن را بخورند؛ چون پیامبر ما، مهربان‌ترین مهربانان بودند.

مقصود نعیمی ذاکر
نشر لک لک


منبع: آموزش مفاهیم دینی به خردسالان، کتاب راهنمای آموزش قصه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.