تبیان، دستیار زندگی
ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوی اصولا نژادپرست، عملا درگیر بحرانی شده است که دامنه آن به تمام کشور کشیده شده و نظام حاکم را با چالش های جدی مواجه کرده است. آما آین این پدیده را می توان شر مطلق یا خیر مطلق تلقی کرد؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اتفاقات اخیر آمریکا از دو دیدگاه خاص


ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوی اصولا نژادپرست، عملا درگیر بحرانی شده است که دامنه آن به تمام کشور کشیده شده و نظام حاکم را با چالش های جدی مواجه کرده است. ما این پدیده را می توان شر مطلق یا خیر مطلق تلقی کرد؟

اعتراضات فرگوسن

دید منفی به ماجرا: چند روزی از کشته شدن یک جوان سیاه پوست به دست پلیس آمریکا و تبرئه مامور پلیس می گذرد. از آن زمان آمریکا دچار بحرانی اساسی در مقوله حقوق بشر شده و تمام سیاست های این کشور در خصوص این مقوله به چالش کشیده شده است. اینکه آمریکا همواره ادعای دفاع از حقوق بشر و برقراری دموکراسی در کل دنیا را سر می دهد مورد توجه این مقال نیست اما ذکر این نکته خالی از فایده نخواهد بود که گفته شود عملا تمام این ادعا در چالش و پارادوکسی اساسی گرفتار شده و مردم این کشور را نسبت به سیاست های اتخاذی حاکمان دلسرد کرده است. عدم توفیق اوباما در سیاست خارجی دو دوره ریاست جمهوری اش در کنار عدم توفیق در مقابله با نژادپرستی در این کشور، اوباما را به یکی از ضعیف ترین و غیرمحبوب ترین روسای جمهور این کشور تبدیل کرده است. علی رغم اینکه جامعه آمریکا به اوباما به عنوان یک رنگین پوست رای اعتماد داد، اما اوباما برای مقابله با بحران نژادپرستی نتوانسته رضایت کامل را داشته باشد. تاریخ ایالات متحده سرشار از تبعیض و نژادپرستی در سال های پس از استقلال بوده و این روحیه کماکان در این کشور حفظ شده است. به قول نوام چامسکی آمریکا اصولا کشوری نژادپرست است و اصول اولیه آمریکا بر برده‌داری و نابودی جمعیت بومی استوار است. کشتار گسترده بومیان سرخپوست این کشور در سال های اولیه استقلال و به بردگی گرفتن سیاه پوست ها در این کشور امری است که در تاریخ ماندگار شده و امروز نیز به گونه ای دیگر خود را نشان داده است. نابرابری و بی عدالتی اجتماعی در این کشور به ویژه نسبت به رنگین پوستان در سال های اخیر نه تنها کمتر نشده است بلکه دامنه گسترده تری نیز یافته است.

عدم توفیق اوباما در سیاست خارجی دو دوره ریاست جمهوری اش در کنار عدم توفیق در مقابله با نژادپرستی در این کشور، اوباما را به یکی از ضعیف ترین و غیرمحبوب ترین روسای جمهور این کشور تبدیل کرده است

پائین بودن رابطه نژادی در این کشور علی رغم توسعه و پیشرفت اجتماعی در آمریکا، عملا دیدگاه های منفی نسبت به این کشور را تقویت کرده و ادعاهای این کشور در مورد حقوق بشر را با چالش و تهدید جدی مواجه کرده است. شاید این فرایند کوتاه مدت و زودگذر باشد اما باید به این نکته تاکید کرد که این امر ریشه در تاریخ این کشور دارد و به راحتی از جامعه آمریکا رخت بر نخواهد بست. پیامدهای این رفتار اگرچه در آمریکا قابل مدیریت است اما در سراسر جهان قابلیت کنترل را ندارد و حضور سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا در نقاط مختلف جهان سبب خواهد شد که اثرات این روحیه نژادپرستی در نقاط مختلف خود را بروز و ظهور دهد. مردمی که با هموطنان خود چنین رفتاری را ارائه می دهند حتما در قبال سایر ملت ها رفتاری بدتر و غیرقابل دفاع تر ارائه می دهند. همانگونه که رفتار نظامیان آمریکایی در کشورهای مختلف بر این امر صحه می گذارد.

دید مثبت به ماجرا: فارغ از توجه به ابعاد منفی این رفتار، کنش های مثبتی نیز می توان از این مقوله برداشت کرد. نکته اول روشن گری در میان ملت های مختلف است که بدون درنظرگرفتن شرایط داخلی آمریکا به عنوان پشتوانه اعتقادی و تفکری، بر روی این کشور حساب باز نکنند. از سوی دیگر جامعه آمریکا روز به روز نسبت به حاکمیت و پلیس این کشور بدبین تر می شود و این خود نویدی برای ایجاد تغییرات البته نه از نوع تغییر اوباما، به حساب می آید.

اعتراضات فرگوسن

این مساله نیز مورد توجه است که علی رغم تمام انتقادات موجود به این فرآیند، هیات حاکمه آمریکا دامنه انتقادپذیری خود را نسبت به این موضوع افزایش داده و اجازه بیان انتقادات و اعتراضات را فراهم کرده است. نفس این اقدام خود می تواند زمینه تخلیه احساسات و هیجانات اجتماعی را فراهم آورد و به عنوان سوپاپ اطمینانی برای این کشور باشد. فارغ از انتقادات مطرح به نگرش جامعه آمریکایی نسبت به نژادهای مختلف، باید این مساله را نیز مورد توجه قرار داد که آمریکا به عنوان یکی از مهاجرپذیرترین کشورها، پذیرای اقوام و نژادهای مختلف بوده و زمینه زندگی و زیست آنها را فراهم کرده است. حضور بیش از 33 درصد اسپانیولی زبان در این کشور این ادعا را مورد اثبات قرار می دهد اما انتظارات از کشوری که داعیه حقوق بشر و مبارزه با نژادپرستی را دارد قابل قبول نیست. نکته دیگر استقلال سیستم قضایی این کشور است که باعث شده نتوان از سوی قوه مجریه به این سیستم اعمال فشار کرد و اصلاحاتی جدی در آن به وجود آورد. شاید یکی از دلایل عدم توفیق اوباما به عنوان رئیس جمهوری رنگین پوست از این مقوله ناشی می شود. اینکه در آینده جایگاه رنگین پوستان در ایالات متحده آمریکا بهتر یا بدتر می شود، قابل پیش بینی نیست اما حتما زمینه تغییراتی گسترده در این مساله همانند دوران القای برده داری و یا دوران فعالیت های مارتین لوتر کینگ، فراهم خواهد آمد.

از این روست که نباید تنها به چنین اتفاقاتی با دید منفی برخورد کرد و تمام آن را شر مطلق پنداشت. در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این پدید اگرچه اوج نژادپرستی در بخشی از جامعه آمریکا را به نمایش می گذارد اما می تواند هم درس عبرتی برای کشورهای مختلف و به ویژه اعراب متحجر منطقه باشند که تا این حد درهای خود را به سوی آمریکا و نظامیانش باز نکنند و همچنین زمینه ای برای ایجاد تغییرات در آینده اجتماعی این کشور به نفع عدالت اجتماعی باشد.

هاتف پور رشیدی

بخش سیاست تبیان

مطالب مرتبط:

دموکراسی در خدمت ‌نژاد‌پرستی

سیطره لابی صهیونیسم بر آمریکا

سیاست خارجی آمریکا بلای جان اوباما؟