جای خالی کتاب در رسانه ها
شاید در نگاه اول، میان کتاب به عنوان یک رسانه مکتوب و سینما و تلویزیون بهعنوان یک رسانه تصویری فاصله زیادی وجود داشته باشد. برخی سینما و تلویزیون را به واسطه جذابیت تصویر، مانعی مهم در بسط فرهنگ کتابخوانی میدانند. حتی برخی معتقدند که سینما و تلویزیون، ذاتا با کتاب و مناسبات آن در تعارض هستند. از سوی دیگر می توان گفت هر چند که میان رسانه های مکتوب و رسانه های تصویری فاصله زیادی وجود دارد، اما می توان میان این رسانه ها تعامل بر قرار کرد و از جذابیت تصویر برای ترویج رسانه های مکتوب و کتاب استفاده کرد. در این تعامل رسانهای رسانههای بصری می توانند به بسط فرهنگ کتابخوانی خدمت کنند. هدف از این تعامل به معنای انکار هویت مستقل کتاب نیست. کتاب و رسانه های تصویری، واجد کارکردهای ویژه خود هستند که هیچ کدام نمیتوانند جایگزین یکدیگر شوند اما میتوانند با قرار گرفتن در کنار هم فرصت و بستر فراخ تری برای تعالی یک انسان و جامعه فراهم کنند.
اما این در حالی است که متاسفانه ترویج کتابخوانی در سینما و تلویزیون ما کم تر مورد استفاده قرار گرفته است.
بازنمایی کتاب در رسانه های تصویری
یکی از راه های تعامل میان رسانه های تصویری و کتاب، حضور کتاب در شمایل مختلف بصری و بازنمایی آن است. کتاب و کتابخانه بهعنوان یک عنصر و شیء تصویری میتواند در لوکیشن و میزانسنهای فیلم و سریال مورد استفاده قرار بگیرد تا حضور در پسزمینه بصری فیلم و سریال، کتاب و مطالعه در پسزمینه ذهنی مخاطب نیز تثبیت شده و چه بسا در ضمیر ناخودآگاه او در یک فرایند زمانی به یک رفتار و عادت فرهنگی بدل شود. این در حالی است که متاسفانه کمتر شاهد هستیم که از کتابخانه و کتاب در پس زمینه آثار نمایشی و در طراحی دکور و صحنه استفاده شود.
به گفته صدیقه ببران، از اساتید رشته ارتباطات، اگر می خواهیم کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی در بخشی از سبک زندگی مردم جای داشته باشد، باید از تبلیغات رسانه ها استفاده کنیم. تبلیغاتی که مداوم، مکرر و غیرمستقیم باشد. برای مثال وقتی فیلم یا کارتون از تلویزیون پخش می شود، بخشی از کار خانواده باید در سریال ها به خرید کتاب اختصاص داشته باشد و یا اینکه نمایی از کتابفروشی را نشان دهند که مردم در حال انتخاب کتاب هستند، در این صورت است که مردم ضرورت کتاب و کتابخوانی را بیشتر درک میکنند.
همین راهکار ساده، واجد ظرفیت تأثیرگذاری بالایی خواهد بود. همچنانکه حضور پررنگ تجملات و اشیای لوکس در فیلم و سریالهای ایرانی در دو دهه اخیر در ایجاد تغییر و تحولاتی فزاینده در سبک زندگی ایرانیها تأثیر زیادی داشته است.
حضور کتاب در زندگی قهرمانان
راه دیگر این تعامل استفاده از قهرمانان است. قهرمانان سینمایی بهدلیل تأثیر بر مخاطبان و ظرفیتهای الگوپذیری میتوانند در ترغیب دوستداران خود به کتاب موثر باشند. درحالیکه ما کمتر شاهد فیلم و سریالی هستیم که قهرمان آن کتاب بخواند یا به مطالعه علاقهمند باشد. جالب اینکه حتی سریالهای شخصیت محور ما که زندگی یک دانشمند را هم به تصویر میکشند، کمتر به این وجه از شخصیت آن میپردازند.
حجت الاسلام زائری در این زمینه معتقد است: متاسفانه رسانه ها هم در ترویج کتابخوانی بسیار ضعیف عمل می کنند. آنها به دلیل تاثیر بسیاری که بر روح و جان مخاطبان خود دارند با نمایش کتابخوانی می توانند این فرهنگ را در جامعه رواج دهند اما می بینیم که حتی در سریال های پر مخاطب تلویزیون هم شخصیت محبوب و اصلی داستان که می تواند تاثیر زیادی بر مخاطبان خود بگذارد هم کتابخوان نیست.
پیوند مبارک ادبیات و سینما
تبدیل رمان و داستان به فیلم و تله فیلم یا سریال تلویزیونی مصداقی از پیوند مبارک ادبیات و سینماست که کتاب را با تصویر گره زده و در نهایت به رشد و باروری فرهنگ و تمدن کمک میکند. از سوی دیگر، بسیاری از فیلمنامههای خوب و فیلمهای ماندگار نیز میتوانند با تبدیل شدن به کتاب در ساحتی مکتوب بازتولید شده و به حیات خود ادامه دهند.
هنرمندان و ترویج کتابخوانی
راه دیگری که در کشور ما مغفول مانده است استفاده از چهره های مشهور و هنرمندان، به منظورر ترویج کتاب است. به گفته دکتر مرادی، کارشناس کتابداری و اطلاع رسانی، در کشورهای اروپایی از راه های گوناگونی برای ترویج کتابخوانی میان کودکان و نوجوانان استفاده می کنند. برای مثال بازیگران محبوب آنها برای خواندن کتاب و یا قصه مورد علاقه شان به مدارس می روند و برای دانش آموزان کتاب می خوانند در حالی که در کشور ما از این راه های ساده هم برای ترویج این امر مهم استفاده نمی شود.
این در حالی است که بسیاری از هنرمندان ما، خودشان در رابطه با کتاب و کتابخوانی، دغدغه دارند. بیان این دغدغه ها از زبان هنرمندان، یکی از راه هایی است که می تواند در ترویج کتابخوانی موثر واقع شود.
برخی از این دغدغه ها را با هم مرور می کنیم. برای مثال علیرضا خمسه معتقد است این روزها جای کتاب در رسانه ها خالی است: "روزگاری در روزنامه ها صفحاتی به معرفی تازه های نشر اختصاص داده می شد اما الان خیلی کم رنگ شده است، رادیو و تلویزیون هم به این کالای فرهنگی، توجه چندانی نشان نمی دهد و جالب است که در فضای مجازی هم با تبلیغ هر کالایی روبرو می شوید جز کتاب!"
در پایان بار دیگر باید به این نکته اشاره کرد که هرچند کتاب و رسانه های تصویری، هم چون سینما و تلویزیون، رسانه های مستقلی هستند و کارکرد های خاص خود را دارند؛ اما این به آن معنا نیست که نتوانند در ارتباط و تعامل با یکدیگر قرار گیرند. به خصوص در دوران کنونی، که سلطه و جذابیت تصویر، بسیاری را مسحور خود ساخته و کتاب و رسانه های مکتوب مورد غفلت واقع شده اند. در این میان می توان از جاذبه های تصویر و رسانه های تصویری، به شیوه های گوناگون، در خدمت کتاب و ترویج آن، استفاده کرد؛ امری که متاسفانه تاکنون در فیلم ها و سریال های ما در نظر گرفته نشده و به آن بی توجهی شده است.
فرآوری: زهرا مجدی زاده
بخش ارتباطات تبیان
منابع: همشهری آنلاین/ ایبنا
مطالب مرتبط: