شعر آیینی خودش به سراغ شاعرش میآید
طبع لطیف و روح سترگ شاعران در مواجهه با وقایعی چنین حماسی و معنوی به غلیان درآمده و با تمسک بر واژهها و کلماتی که از عمق جان او بیرون آمده، بر صفحه سفید کاغذ مینشیند
با فرارسیدن ماه محرم موجی از احساسات و حال و هواهای معنوی در آدمی زنده میشود. صدای سنج و طبل و دستهجات سینه زنی، پرچمهای سیاهی که بر فراز هر کوی و برزن و گاه درب خانهها به اهتزاز درمیآید، خیابانهای شلوغ و راهبندانی که به تماشای مراسم سوگواری و عبور دستهها مشغول شدهاند، تعزیهخوانی و تماشای وقایع عاشورا در قالب اجرایی دلنشین و خاطرهانگیز و نم اشکی که گاه در خفا در قاب چشمان کسی مینشیند و ارادت قلبی او را به امام شهیدان و یاران وفادار عیان میسازد.
اما آنگاه که همه این وقایع و رویدادها از منظری هنرمندانه و شاعرانه به تماشا درآید، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. طبع لطیف و روح سترگ شاعران در مواجهه با وقایعی چنین حماسی و معنوی به غلیان درآمده و با تمسک بر واژهها و کلماتی که از عمق جان او بیرون آمده، بر صفحه سفید کاغذ مینشیند و به آرامی بر ذهن و زبان مردمان جاری میشود. همچون شعر معروف محتشم کاشانی که سالیان درازی است بر زبان عاشقان حسینی به زمزمه نشسته است؛
باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است...
اما " محمد خادم " نیز از جمله این شاعران است.
این شاعر جوان سالها است که ارادت خود را به خاندان اهل بیت(ع) در قالب اشعار خود بیان میکند. اینک به مناسبت فرا رسیدن این ایام با او به گفتگویی انجام شده که در اینجا می آوریم:
به نظر شما تفاوت بارز شعر آیینی با سایر اشعار در کجاست؟
شعر آیینی چنانکه از نام آن پیداست شعری است که دارای موضوعی مشخص است و این موضوع نیز خاندان اهل بیت (ع) میباشد. اما به جز این مسئله، به نظر من مهمترین تفاوتی که در اینجا مطرح است این است که شعر آیینی از سوی صاحبان آن مورد عنایت و توجه ویژهای قرار میگیرد و گویی در برخی از موارد این شعر است که شاعر را انتخاب میکند و خودش را بر او عرضه مینماید.
این اتفاق در مورد سایر اشعار رخ نمیدهد؟
بله قطعا رخ میدهد. به طور کلی شعر رابطهای دو سویه با شاعر دارد و درباره هر موضوعی که باشد این مسئله وجود دارد و گاهی شاعر بیآنکه بخواهد در معرض ظهور شعر در ذهنش قرار میگیرد. اما به گمان من برای کسانی که تجربه سرودن شعر آیینی را داشته باشند این مسئله جدیتر است چون سوژه شعر آیینی فقط امور معنوی است و تا زمانی که از سوی صاحبان آن به شاعر عنایت خاصی نشود، شعری شکل نخواهد گرفت.
این اتفاق چقدر برای شما و اشعارتان رخ داده؟
بسیار زیاد رخ داده است. اوقات بسیاری بوده که من برای سرودن یک شعر به سراغ قلم و کاغذ رفتهام، ردیف و قافیهای تنظیم کردهام و موضوعی را برای شعرم در نظر گرفتهام اما آنطور که دوست داشتهام شعر سروده نشده و گویا خودش را به من نشان نداده است و چه بسا 6 ماه زمان برده تا آن شعر ساختاری درست و قابل قبول پیدا کند. اما زمانی هم بوده که بدون هیچ تصمیم قبلی و تنها به دلیل شکل گیری یک حس معنوی در من، شعری آمده و خودش را بر ذهن من عرضه کرده و تنها در طول نیم ساعت به اتمام رسیده است. جالب است که این اشعار بسیار قابل قبول به نظر میرسند و چه بسا شاعران بیشتر از طریق همین دسته از اشعارشان شناخته میشوند. این مسئله چیزی نیست به جز عنایتی خاص از سوی حضرت حق.
فرآیند شکلگیری شعر آیینی تا چه میزان وابسته به ایمان و دانش است؟
به گمان من شاعر تا وقتی که به آنچه میسراید ایمان قلبی نداشته باشد نمیتوان خلوص را در شعرش یافت. به ویژه شعر آیینی که فی نفسه از ایمان و اعتقادات معنوی شاعر برمیخیزد. اما از نقش علم و عقل هم نباید غافل شد. بر فرض به گمان من یک شاعر آیینی عاشورایی تا کتاب لهوف را نخوانده باشد و یا با وقایع مستند عاشورا آشنا نباشد شعر خوبی نخواهد سرود.
قدری درباره شعر عاشورایی بفرمایید. حس و حال شما نسبت به وقایع عاشورا چگونه در اشعارتان نمود پیدا میکند؟
عاشورا سوژهای متفاوت با سایر سوژههای شعر آیینی است. عاشورا نقطه عطف و گویا نقطه انفجار تاریخ اسلام و تاریخ تشیع است و نمیتوان به انتهای آن رسید و تمامی آن را به یکباره بیان کرد. تعداد وقایع آن بسیار زیاد است و مسائل احساسی و تراژیک در آن به وفور دیده میشود. شعر سرودن درباره این موضوعات البته کار دشواری است. البته تعدد این وقایع تا حد زیادی دست و بال شاعر را باز کرده و حیطه انتخاب او را گسترش میدهد.
آیا دوره زمانی و نحوه سوگواریها در ماه محرم هم در گسترش این فضاهای معنوی برای شما موثر است؟
بله قطعا موثر است. ماه محرم و مراسمهای عزاداری و سوگواری که در آن وجود دارد دارای بار معنایی و معنوی فراوانی است و در تولید حس و حال معنوی و شاعرانگی نیز بسیار موثر است. بسیاری از فضاهای شعری من در تماشای مراسمهای سوگواری شکل گرفته است.
به عنوان سوال آخر بفرمایید شعر آیینی در سالهای اخیر با چه تحولاتی مواجه شده و در چه وضعیتی به سر میبرد؟
اتفاق خوبی که در سالهای اخیر در حوزه شعر آیینی رخ داده است، ورود چشمگیر جوانان به این عرصه بوده است. نسل جوان همواره نگاهی تازه و جدید به یک مسئله دارد و در شکستن قالبهای تکراری و کلیشهای پیشتاز است. در شعر آیینی هم ورود جوانان منجر به ایجاد اشعار و دیدگاههای تصویری شد که جایش در میان اشعار آیینی بسیار خالی بود و البته با استقبال خوبی هم از سوی مخاطبین مواجه شد.
دو شعر از محمد خادم:
پر شد از بغض اصغرم عباس
ناگهان در برابرم عباس _
قد علم کرد و مشک را بر داشت
نه ، نرو یار آخرم عباس
تو که فهمیده ای که هستی هم_
دلبرم هم دلاورم عباس
آنچنانی که خلق می گویند:
بروی کم می آورم عباس
خیمه افتاد بر زمین.... برخاست
ناله ای از دل حرم : عباس
اف به دنیا و هر چه در دنیاست
بعد مرگ برادرم عباس
منابع:
ایمنا /گفتگو از فرناز کلباسی
وبلاگهای ادبی