تبیان، دستیار زندگی
اسیران فناوری؛ این شاید مناسب ترین عبارت برای بیان حال برخی افراد باشد؛ کسانی که به جای حکومت بر فناوری و تکنولوژی، زیر حکومت استعمارگونه آنها، زندگی خود را تباه می کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسیران فناوری!!

این است حال و روز بت پرستان مدرن

اینترنت

اسیران فناوری؛ این شاید مناسب ترین عبارت برای بیان حال برخی افراد باشد؛ کسانی که به جای حکومت بر فناوری و تکنولوژی، زیر حکومت استعمارگونه آنها، زندگی خود را تباه می‌کنند.

آدمیان، برای رفاه و پیشرفت زندگی خویش، دست به ابتکار می‌زنند و نوآوری می‌آفرینند. اما بعد از مدتی کوتاه راه را گم کرده و رفاه خود را فدای از دست ندادن فناوری می‌کنند.

در زمانه ما، گوشی‌های موبایل روز به روز از سایر مصنوعات بشری پیشی می‌گیرند، بر همه زندگی مردم سیطره می‌یابند و به روزترین فناوری‌ها را از آن خود می‌کنند.

فناوری‌ موبایل‌ها به قدری به پیش تاخته‌اند که اصلی‌ترین هدف از اختراع تلفن همراه که صحبت کردن بود را تحت الشعاع قرار داده و حواشی را بر اصل، برتری داده اند.

این پیشتازی انسان را مسحور خود نموده است تا جایی که عمده اوقات بیداری افراد را همچون جدیدترین نوآوری‌ها به تصاحب خود در آورده است. البته تکنولوژی که از خود اراده‌ای ندارد، بلکه این انسان است که مسحور ابتکار خود شده و عمده اوقات خود را تحت اختیار ساخته دست خویش گذاشته است.

تا جایی که این فناوری، ارتباط بین آدمیان، اطلاع رسانی به آنها، همراهی همیشگی با آنها، پرکردن اوقات تنهایی و حتی خنداندن و گریاندن آنها را به تنهایی به دوش می‌کشد. همین امر است که انسان را اسیر آن نموده؛ اسیر چیزی که ساخته دست خود اوست.

مدگرایی؛ پدیده‌ای که در زندگی برخی افراد بسیار نمود دارد. افرادی که زندگی خود را به شدت تحت تأثیر آن قرار داده‌اند. لباسشان، خوراکشان، موی سر، خودرو و حتی اثاث منزلشان را بر مبنای آن انتخاب می‌کنند. همّ و غمشان اطلاع از آخرین مد و تبعیت کورکورانه از آن است؛ بدون اینکه از انگیزه ایجاد آن مد و علت انتشار آن در بین مردم و دلیل پیروی از آن بپرسند، آن را مو به مو اجرا می‌کنند تا کپی، برابر اصل شود.

چه مشقت‌ها که انسان برای عقب نماندن از قافله مد، رعایت نمی‌کند، چه هزینه ‌هایی که در این راه متحمل نمی‌شود و چه آسودگی‌ها که فدای آن نمی‌کند.

روزگاری خدایان ساختگی را بت می‌نامیدند. اما بشر پیشرفت کرد و سطح خدایان را ارتقاء داد. دیگر از سنگ و چوب، برای خود خدا نمی‌سازد. چرا که خدایان دیگری نیز یافته است. اما خدایان موهوم را همچنان بندگی می‌کند

سر منشأ مد، فکر و سلیقه انسان است. انسان می‌اندیشد و مدی اختراع می‌کند و در بین مردم شایع می‌کند و در نهایت، عده‌ای، شیفته پر و پا قرص آن شده و بی چون و چرا از آن تبعیت می‌کنند. امان از انسان که خود را اسیر ساخته دست خویش می‌کند.

موقعیت اجتماعی، نیز برخی آدمیان را به خود مشغول ساخته است. برخی نه یک دل، که هزاران دل عاشق آن هستند. نه یک شب که همه زندگی خود را به پای آن می ‌ریزند.

این انسان در همه زندگی خود می‌کوشد تا اموالی به دست آورد، یا کاری با موقعیت عالی پیدا کند، یا خانواده‌ای با جایگاه آن چنانی برای ادامه زندگی برگزیند یا به طریقی خود را همنشین عالیجنابان کند.

این تلاش و کوشش گاه عمر زیادی از او می‌گیرد. اما او از اهدای عمر خویش برای کسب آن مرتبت، دریغ نمی‌کند. بعد از آن که به دسترنج خود رسید و بر آن جایگاه آن چنانی نشست و آرام گرفت، خود را در قید و بندهای آن می‌یابد، قیودی که اگر پا از آنها فراتر نهد، همه حاصل عمر خود را بر باد فنا می‌بیند. با این همه، گاهی هدف خود را نیز فدای آن می‌کند تا آن را از دست ندهد.

او به چرایی آن همه قید و بند نمی‌اندیشد. او به اهمیت و علت اهمیت موقعیتش نمی‌ اندیشد. او فقط آن جایگاه را شدیداً دوست دارد. از این رو دیگر در برابر آن قید و بندهای دست و پا گیر، چرا، نمی‌گوید. فقط اطاعت می‌کند. این هم ماجرای دیگری از انسان و این اسارت ‌های خود ساخته.

این مشت، نمونه خروار خروار خدایانی است که ممکن است در زندگی هر انسانی کمین گرفته باشند. همیشه هم ظاهری منفی ندارند، گاهی درس خواندن و مسائل اجتماعی یا سیاسی هم برای برخی آن قدر اهمیت می‌یابند که با آمدن آنها، بی چون و چرا، مسائل دیگر به حاشیه رانده می‌شوند.

این حال و روز انسان‌هایی است که غیرخداوند متعال را برای خدایی برمی‌گزینند؛ خدایانی که قدرت ساخت چیزی از خود ندارند و خود نیز ساخته دست و فکر بشرند

آنچه از این خدایان ساختگی پیداست، تقابل آنها با واقعیت است؛ هر یک از این خدایان، واقعیت را از چشم انسان مخفی می‌کند، نیاز واقعی او را می‌پوشاند و زندگی او را از صراط مستقیم به در کرده و به سمت خطرناکی هدایت می‌کند.

وقتی چشم و گوش را پر کنند، دغدغه همیشگی انسان باشند، بدون هرگونه علامت سوال پیروی شوند و همه امور مهم به خاطر آنها کنار گذاشته شوند، یعنی آن، برای انسان بسیار مهم تر از هر چیزی است، یعنی آن، خدای انسان است، خدایی که انسان با دست خود برای خود قرار داده و خود را اسیر بند‌های آن کرده است؛ خدایی ساختگی. خدایی که به خودی خود نه ضرری را از انسان دور کرده و نه منفعتی برای او جلب می‌کنند.

روزگاری خدایان ساختگی را بت می‌نامیدند، اما بشر پیشرفت کرد و سطح خدایان را ارتقاء داد. دیگر از سنگ و چوب، برای خود خدا نمی‌سازد. چرا که خدایان دیگری نیز یافته است. اما خدایان موهوم را هم چنان بندگی می‌کند.

این است حال و روز بت پرستان مدرن!!

این حال و روز انسان ‌هایی است که غیر خداوند متعال را برای خدایی برمی‌گزینند؛ خدایانی که قدرت ساخت چیزی از خود ندارند و خود نیز ساخته دست و فکر بشرند. [سوره فرقان؛ آیه 3]

محمد دهقانی زاده

کارشناس علوم حوزوی

بخش قرآن تبیان  


مطالب مرتبط:

آیه‌ای که معاویه خواند!

خودنمایی نشانه تمدن یا جاهلیت؟!

دختر، هدیه ای الهی است!

فریب رسانه ها را نخوریم!