تبیان، دستیار زندگی
امین حیایی این روزها فیلم «خانوم» تینا پاكروان را در روی پرده سینماها دارد؛ نقشی كاملا جدی در موقعیتی بسیار تلخ كه شاید نمونه اش را از بازیگری مثل حیایی ندیده بودیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حیایی از خانوم می گوید


امین حیایی این روزها فیلم «خانوم» تینا پاكروان را در روی پرده سینماها دارد؛ نقشی كاملا جدی در موقعیتی بسیار تلخ كه شاید نمونه‌اش را از بازیگری مثل حیایی ندیده بودیم.

خانوم

روایت او از این فیلم را بخوانید:

نقش جذبم كرد

من نقش یک کارگر را در اپیزود سوم «خانوم» بازی می کردم که طی یک حادثه دو دست خود را از دست داده و معلول شده بود. پذیرفتن چنین نقشی برایم بسیار سخت بود زیرا باید همه جوانب این شخصیت را مورد توجه قرار می دادم، باید می‌دانستم که یک فرد در چنین موقعیت فیزیکی چگونه راه می رود و چگونه حرکت می کند. البته با پاکروان برای درست بازی کردن این نقش همفکری های بسیاری داشتیم. این نقش جذبم كرد البته عوامل دیگری هم دست به دست هم دادند كه آن را انتخاب كنم. از قبل با خانم پاكروان همكاری داشتم البته نه به عنوان كارگردان. او در كارهای مختلف، مدیر تولید یا دستیار كارگردان و برنامه‌ریز بود. وقتی هم كه گفت می‌خواهد اولین كارش را شروع كند فیلمنامه‌اش را خواندم و دیدم واقعا درام خیلی قشنگ و متفاوتی دارد و قبول كردم.

تفاوت نقش خیلی اهمیت داشت

من كلا عرض و طول كار برایم مهم نبود. تفاوت نقش خیلی اهمیت داشت و موقعیت‌هایی كه برای نقشم چالش ایجاد می‌كرد تا بتوانم خلاقیت‌هایم را داخلش نشان دهم. این نقش تمام این موقعیت‌ها را داشت. البته باید بگویم كه خیلی سخت به نتیجه رسیدم. كل كار در دو شب انجام شد. شب اول فیلمنامه را خواندم و شب دوم رفتم جلوی دوربین. بازی در چنین نقش هایی بستگی به متنی دارد که به من ارائه می شود، اگر متن خوب باشد حتما آن را قبول می کنم. چنین کارهای ارزشی نسبت به کارهای گیشه بسیار فرق می کند و من خوشحال می شوم که حضورم در این فیلم ها باعث دیده شدن فیلم شود و با توجه به احترامی که برای این نوع کارها قائل هستم، دستمزد پایینی را برای آن درنظر می گیرم.

كاراكتری با دستان قطع شده

خیلی سخت بود كه بخواهم چنین كاراكتری را كه دو تا دستش قطع شده و علیل است را به خوبی در بیاورم. ولی یك شانس آوردم. اگر چند سال پیش این اتفاق برای او افتاده بود و در این سالها توانسته بود با خودش كنار بیاید و به راحتی زندگی‌اش را اداره كند، ایفای نقش برایم سخت‌تر می‌شد اما از آنجایی كه اتفاق، به تازگی در كارخانه سیامك انصاری برایش افتاده و زمان زیادی از آن نگذشته بود، كار ساده تر به نظر می‌رسید. بنابراین سعی كردم خودم را با موقعیت كسی كه تازه به این مشكل دچار شده هماهنگ كنم. باید نشان میدادیم كه چند وقتی است این مسئله دارد تكرار میشود و مرد دارد این كار را میكند.

سختی های یک نقش

نمی توان گفت که این نقش اولین تجربه من برای به تصویر کشیدن چهره قشر کارگر در جامعه است، چرا که پیش از این در فیلم سینمایی «بیداری رویاها» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر تجربه بازی در نقش یک کارگر شیشه‌گر را داشتم، اما شکی در آن نیست که نقشی که در «خانوم» بازی کردم بسیار متفاوت است.برای بازی در «خانوم» و برای اینکه بتوانم نقش مورد نظر را خوب بازی کنم خیلی فکر کردم و می خواستم بازی خوبی از خود ارائه دهم. این شخصیت نه تنها از ناحیه دو دست معلول بود بلکه شخصیت بسیار ساکتی بود و بیشتر از طریق بازی حسی حس این کارکتر باید از طریق نگاه به مخاطب انتقال داده می شد. این در حالی است که اکثر نقش هایی که من بازی کردم معمولا پردیالوگ بود.خوشبختانه نقش من در «خانوم» جای بسیار زیادی برای خلاقیت داشت و با توجه به اینکه این فیلم یک اثر ارزشمند است تمام سختی های بازی در فیلم را که از آن جمله می توان به سرمای شدید در زمان فیلمبرداری اشاره کرد، تحمل کردم و همه سختی ها را برای بازی در این فیلم به جان خریدم.

خوشبختانه نقش من در «خانوم» جای بسیار زیادی برای خلاقیت داشت و با توجه به اینکه این فیلم یک اثر ارزشمند است تمام سختی های بازی در فیلم را که از آن جمله می توان به سرمای شدید در زمان فیلمبرداری اشاره کرد، تحمل کردم و همه سختی ها را برای بازی در این فیلم به جان خریدم.

نقش غم انگیز

نقش من در «خانوم» بسیار غم انگیز بود، به حدی که گاهی دلم برای این نقش می سوخت و برای آن گریه می کردم. اپیزود سوم فیلم برعکس اپیزودهای اول و دوم فضای بسیار تلخی داشت، چرا که اپیزودهای اول و دوم به ترتیب قشر مرفه و متوسط رو به بالای جامعه را نشان می داد ولی اپیزود سوم قشر کارگر و فضای تلخ به دلیل مشکلات اقتصادی این قشر را به تصویر می کشید. یک خانواده کارگر فقیر که مرد دچار حادثه شده و زن با وجود 2 فرزند کوچک تمام تلاش خود را می کند که از خانواده خود حمایت کند.یکی از صحنه هایی که با پاکروان به آن فکر کردیم این بود که چگونه به مخاطب نشان دهیم که این کارکتر از ناحیه 2 دست معلول است، به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا صحنه دستشویی رفتن این شخصیت را به فیلم اضافه کنیم تا زمانی که از زمین بلند می شود و پتو از روی شانه های او می افتد مخاطب ببیند که شخصیت فیلم معلول است. البته صحنه های دیگر نیز به این اضافه شد که از جمله می توان به صحنه شیر دادن به فرزند که مجبور بودم با پا این کار را انجام دهم، اشاره کرد. این نقش خیلی خوب در فیلمنامه نوشته شده بود و چندان نیاز به تغییر نداشت اما برای بخشی از صحنه ها نیاز داشتیم تا اتفاقات جدیدی را در آن ایجاد کنیم.

انتخاب كارهایم حساسیت دارم

من همیشه در انتخاب كارهایم حساسیت دارم. فرقی نمیكند سینما باشد، تلویزیون باشد یا تئاتر و ... هیچ وقت بدون مطالعه و دقت در نقشی آن را انتخاب نمیكنم. فیلمنامه‌های متنوعی انتخاب میكردم و بازی میكردم اما بعضی وقتها به دلایلی از جمله مشكلات فنی و ... اكران این فیلمهای كمدی پشت سر هم می‌افتاد و اینطور به نظر می‌رسید كه من مدام دارم كار كمدی بازی میكنم در صورتی كه اینطور نبوده. اگر این فیلمها سر زمان خودشان اكران میشدند مشخص بود كه تنوع زیادی دارند. مخاطب طی سال های گذشته من را پذیرفته است و فکر می کنم که دوست دارد من را در نقش های متفاوت ببیند نه اینکه هر بار شخصیت های یکسانی را بازی کنم. در میان تجربه های جدیدم می توان به بازی در فیلم سینمایی «مرواریدهای خلیج فارس» اشاره کرد که در آن نقش یک کاپیتان ناو را بازی می کنم که شهید می شود. این نقش نیز موقعیت بسیار متفاوتی را برای من ایجاد کرد.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منابع: مهر / خراسان

مطالب مرتبط:

امین حیایی و سرکشی‌های جوانی