تبیان، دستیار زندگی
موسوی: نویسندگان زن حمایت نمی شوند/ انیسی: بانوان سخت تر خاطراتشان را می گویند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادبیات دفاع مقدس از منظر دو تن از بانوان نویسنده

موسوی: نویسندگان زن حمایت نمی‌شوند/ انیسی: بانوان سخت‌تر خاطراتشان را می‌گویند.

فرآوری:زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان

سجاده

سخنان منیرالسادات موسوی و فریبا انیسی در «بررسی ادبیات دفاع مقدس از منظر بانوان نویسنده» .

وضعیت ادبیات دفاع مقدس

منیرالسادات موسوی: فکر می‌کنم، وضعیت ادبیات دفاع مقدس خوب است یعنی ما که نویسنده هستیم، تلاش‌ خود را کرده تا بنویسیم و سعی بر آن داریم تا به بهترین شکل هم بنویسیم یعنی به گونه‌ای بنویسیم که هم مخاطب‌مان را راضی کنیم و هم وجدان خودمان را راضی نگه داریم و هم در نگارش کتاب‌هایمان به ارزش‌های دفاع مقدس اهتمام بسیار داشته و آن را نوشته و به تصویر بکشیم اما اگر مشکلی هم است به بعد از نوشتن مربوط می‌شود.

یعنی چاپ، نشر و توزیع. ناشران این حوزه، چاپ و انتشار کتاب در حوزه ادبیات دفاع مقدس را سود ده نمی‌دانند، حتی خیلی از ناشران می‌گویند که ما وجدانی کار می‌کنیم یعنی به خاطر عرق و عشق به دفاع مقدس این کتاب‌ها را چاپ می‌کنیم.

فکر می‌کنم، مشکل اصلی نویسندگان ادبیات دفاع مقدس، عدم تبلیغ و عدم توزیع مناسب این آثار است که عدم تبلیغ آثار دفاع مقدس بیشتر از توزیع در این مهم تأثیرگذار است.

ناشران دو دسته هستند، یک ناشرانی که نفع خودش را در نظر می‌گیرد، قطعاً کسی که خرید مطلق کتاب را در نظر می‌گیرند، نفع خودش را مهم می‌داند و تنها درصد چاپ اول کتاب را به نویسنده ارائه می‌دهند آن هم درصدی است که واقعا برای نویسنده به چشم نمی‌آید و ناچیز است. بنده نمی‌خواهم به مقایسه کتاب‌هایی که در اروپا و یا سایر کشورها به چاپ می‌رسد، بپردازم. اما خودم به ادبیات شرق بسیار علاقمند هستم و احساس می‌کنم پاک‌تر و سالم‌تر از ادبیات اروپا به ویژه ادبیات اروپای لاتین است. آنها درصدهای زیادی را از پشت جلد کتاب به نویسندگان اختصاص می‌دهند که دیگر نویسنده هیچ نیازی به پول ندارد اما نویسنده آمده و عنوان شوالیه می‌گیرند اما بنده به عنوان نویسنده دفاع مقدس تمام زندگی‌ام را صرف نگارش یک کتاب می‌کنم و تمام دغدغه و عشقم نگارش برای این مهم می‌شود و اصلا برایم مهم نیست که از لحاظ مادی چقدر دستمزد خواهم گرفت اما انصافا ناشر قراردادی را جلوی چشمانم گذاشته و می‌گوید اثر شما واگذار می‌شود. بنده از ناشر می‌پرسم منظورتان از واگذاری مطلق چیست، می‌گوید شما باید در وهله نخست 13 درصد از قیمت پشت جلد کتاب را گرفته و دیگر اصلا به فکر اثر نباشید، چرا که اختیارات کتاب در چاپ‌های بعدی به ناشر تعلق دارد.

بنده فکر می‌کنم که مردها به دلیل اینکه قدرت چانه‌زنی‌شان بیشتر است، این اتفاق برایشان رخ نمی‌دهد اما نویسندگان خانم بخاطر اینکه حیا دارند و احساس دین بیشتری به دفاع مقدس می‌کنند و احساس تکلیف دارند، این مهم را قبول می‌کنند اما نویسنده آقا اینگونه نیست و به دلیل اینکه یک زندگی را می‌چرخاند، زیر بار این قراردادها نمی‌رود.

فریبا انیسی:در موضوع زنان و دفاع مقدس باید گفت که آقایان خیلی راحت‌تر هستند، یعنی ناشران به نویسنده آقا، هم رابطه راحت‌تری برقرار می‌کنند و هم دست آنها برای جمع‌آوری خاطرات بازتر است. آن هم به این دلیل است که وقتی یک عملیاتی در قسمتی اتفاق افتاده یک گردان 300 نفره به آنجا رفته است، که هر کدام از آنها بتوانند یک موضوع مشترک را توضیح دهند، 300 روایت خواهیم داشت که می‌توانند هر کدام از آنها از آن دیدی که داشتند، روایتی بگویند.

یک برخورد دیگری ما باید با اینها بکنیم. این برخورد هم ظریف‌تر است هم اینکه باید طوری باشد که آن پیله‌ای که آنها دورشان قرار داده‌اند، را بشکنیم. مشکلی که الان با خانم‌ها در ادبیات دفاع مقدس داریم، این است که بسیاری از آنها نمی‌آیند این حرف‌ها را بزنند. نه اینکه ریا می‌شود، بلکه بازگو کردن این خاطرات و یادآوری هم برایشان مشکل است و هم فکر می‌کنند، آن زمان وظیفه‌شان بوده که این کار را انجام دهند و آدم وظیفه‌اش را تو بوق و کرنا نمی‌کند.

مشکل اصلی نویسندگان ادبیات دفاع مقدس، عدم تبلیغ و عدم توزیع مناسب این آثار است که عدم تبلیغ آثار دفاع مقدس بیشتر از توزیع در این مهم تأثیرگذار است.

من این را چندین بار از چندین خانم دیده‌ام به خصوص در قضیه کردستان، یک قضایای منحصر به فردی بود که هیچ کجای دیگر اتفاق نیفتاد. حالا شاید داعش دارد دوباره آن را تکرار می‌کند.

ما معلم شهیدی را داریم که در تهران و در منطقه خاک سفید جلوی چشم بچه‌هایش به دست منافقین شهید شده است یا معلم شهیدی را داریم که جلوی چشم همسرش توسط منافقین ترور شده است. خانم جانبازی را داریم که در منزلش به صورت کاملاً برنامه‌ریزی شده، منافقین آمده و او را شهید کنند، بمب دستی به داخل منزل انداختند.

چنین کسانی را داریم، اما وقتی که می‌خواهیم برویم و همه محدودیت‌ها را کنار بگذاریم و خانواده را راضی کنیم تا به روایت و بازگو کردن خاطرات بپردازند. بعد که می خواهیم به قول خانم موسوی آن را به چاپ برسانیم. با این مشکل مواجه می‌شویم که ما این داستان را برای چه کسانی می‌خواهیم، بگوییم. مخاطب ما چه کسانی خواهند بود. چراکه ناشر یا کسی که می‌خواهد این برنامه را پیش‌بینی کند، حداقل انتظار دارد، مقداری از سرمایه‌اش برگردد، مگر اینکه واقعاً از جایی حمایت شود. تازه وقتی هم که می‌خواهیم برویم تحقیق کنیم هزار تا مانع سر راهمان وجود دارد.

در وهله نخست باید پشتیبانی دولت از ادبیات دفاع مقدس موجود باشد تا نویسنده یا محقق اقدام کرده و تاریخ شفاهی را جمع‌آوری کند. دوم اینکه دغدغه آن هم باید وجود داشته باشد.

اگر شما 50 روز اول جنگ و بهداری را در نظر بگیرید، خانم‌ها بسیار بسیار خوب عمل کرده‌اند، آن هم با توجه به اینکه بیشتر از 75 درصد از آنها در این زمینه آموزش ندیده بودند. ولی هیچ کسی به این قضیه ورود پیدا نکرد که این مهم را به خوبی باز کند. چراکه دغدغه آن باید وجود داشته باشد.

الان دارند با بودجه‌های کلان در مورد موزه دفاع مقدس، اطلاعات جمع‌آوری می‌کنند. شما باور می‌کنید که علی‌رغم فشارهایی که هست همه نظراتی که به مسئولان داده شده، یک پروژه برای زنان به صورت کامل و منحصر به فرد تعریف نشده است؟!!

در این میان باید هم دغدغه و هم حمایت مالی آن وجود داشته باشد. نویسنده هر چقدر هم که تلاش کند و بنویسد تا زمانی که حمایت مالی نشود، نمی تواند به خوبی چیزی را عرضه کند یعنی همه‌اش فی سبیل الله که نمی‌شود کار کرد. گرچه مطمئن باشید آن فشار روحی که خانم‌ها تحمل می‌کنند هیچوقت آقایان تحمل نمی کنند.

برخورد مخاطبان با قلم خانم های نویسنده:

فریبا انیسی:مخاطبان خانم با نویسنده و محقق زن راحت‌تر برخورد می‌کنند یعنی صحبت‌هایی را بیان می‌کنند که اگر نویسنده آقا باشد، نتوانند آن را شفاف بیان کنند و در بیان آن ملاحظاتی را لحاظ می‌کنند. برای بنده و مخاطبم خیلی راحت است که مثلا وقتی دارند برایم تعریف می‌کنند، که در پادگانی حضور داشتیم و آن پادگان محاصره شد و همه ما نیز خانم بودیم در آنجا من به سهولت می‌توانم سوال کنم که شما با مسائل بهداشتی چگونه برخورد می‌کردید اما هیچگاه یک نویسنده آقا نمی‌تواند این سوال را پرسیده و به جواب برسد.

همسر شهید برایم تعریف می‌کرد که در پادگانی بکام بودیم و تنها من زن بودم آن هم به همراه دخترم سمیه و بقیه افراد پادگان مرد بودند برای من به عنوان یک زن این سوال پدید آمد که چگونه لباس‌های سمیه را می‌شست این دغدغه‌ای است که شاید یک نویسنده آقا آن را هیچگاه احساس نکند. برایم همیشه این سوال بود که پادگانی که دو حمام وجود دارد آن هم در داخل حیاط چگونه این مادر و دختر حمام می‌رفتند. اما شاید به ذهن نویسنده آقا همچین چیزی خطور نکند.

منیرالسادات موسوی: ریزه‌کاری‌ها و ابعاد مختلفی که زنان در آثارشان و نگارش کتاب‌هایشان به آن توجه دارند، مردها به آن بی‌توجه بوده و نویسندگان زن بیشتر به این ابعاد و زوایا توجه کرده و رعایت می‌کنند. اگر یک موضوع خاصی را شما به یک نویسنده آقا و سپس یک نویسنده خانم بدهید، آنوقت تفاوت آن را خواهید دید که کار از لحاظ روحی و عفت قلم را مشاهده می‌کنید، یعنی خانم‌ها بیشتر از آقایان به عفت قلم توجه دارند، درحالی که همان موضوع است اما نویسنده خانم آن را عفیف‌تر می‌نویسد که مخاطب وقتی آن را اعم از مخاطب جوان، حتی نوجوان می‌خواند با مطالب کتاب ارتباط بهتری برقرار می‌کند و سوال کمتری برای او پیش خواهد آمد.

تفاوت ادبیات مقدس بخصوص کسانی که متعهد به این کار هستند و به خط قرمزها نیز متعهد بوده با کتاب‌هایی که مردها می‌نویسند، بخوبی قابل مشاهده است.


منبع: فارس