تبیان، دستیار زندگی
سیاست خارجی روسای جمهور همیشه زیر ذره بین بوده است. هاشمی رفسنجانی یکی از حساس ترین دوران ها را برای مدیریت سیاست خارجی کشورمان داشته است او در این زمینه چگونه عمل کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی


سیاست خارجی از مهمترین و حساس ترین موضوعاتی است که باید دولت ها در آن با دقت گام بردارند سیاست خارجی جمهوری اسلامی مبتنی بر اصول انقلاب اسلامی همواره در یک جهت پیش رفته است اما گاهی نحوه پیاده سازی آن در برهه های مختلف و با توجه به شخص رئیس جمهور کمی فراز و نشیب هایی ر به خود دیده است و الگوهای تصمیم گیری آن در شکل اجرایی متفاوت بوده است.


این کتاب به جهت‌گیری‌ها و رویکردهای سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال‌های 1368 ـ 1376 می‌پردازد.

سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی

سیاست خارجی که استراتژی یک کشور برای کسب اهداف ملی برحسب منافع ملی است، دربرگیرنده‌ ابتکار عمل آن کشور یا واکنش به ابتکار عمل دیگر کشورهاست. از جمله مهم‌ترین متغیرهای موثر در سیاست خارجی ژئوپلتیک یک کشور، فرهنگ، نیازهای داخلی و بالاخره نظام بین‌الملل هستند که از میان آنها متغیرهای داخلی و بین‌المللی به مراتب نقش تعیین‌کننده‌تری در سیاست خارجی دارند. دوران سازندگی در نظام جمهوری اسلامی ایران (1368 ـ 1376) یکی از دوره‌های مهم در تاریخ جمهوری اسلامی است.

در این مقطع تاریخی، مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رویکرد عمل‌گرایی به تعاملی سازنده با جهان خارج، در عین پایبندی به مبانی اصول‌گرایی اسلامی، اقدام کردند.

این امر موجبات شکل‌گیری دوران تنش‌زدایی را فراهم آورد و با اعلام تنش‌زدایی سعی شد با اتخاذ اهدافی در عرصه‌ی سیاست خارجی، ضمن تأمین نیازهای داخلی، بر سازگاری اهداف سیاست خارجی با محیط بین‌المللی افزوده شود.

ضرورت‌های ناشی از جنگ و به طور کلی اوضاع داخلی، که ایران را به اتخاذ سیاست‌های همکاری‌جویانه با سایر کشورها ترغیب می‌کرد، با تحولات گسترده‌ درعرصه‌ی نظام بین‌الملل همزمان بود. تحولات ساختاری نظام بین‌المللی که همراه با پایان جنگ سرد، فروپاشی کامل شوروی، تغییر ژئوپلتیک اروپا و آسیا، اعلام دکترین نظم نوین جهانی و یک‌جانبه‌گرایی آمریکا و شکل‌گیری نظام بین‌الملل در حال گذار بود، سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی را به سمت استراتژی چندجانبه‌گرایی سوق می‌داد تا به این طریق با دشمنی آمریکا مقابله نموده و بر محدودیت‌ها و موانع ناشی از آن غلبه نماید و از عمده‌ترین ویژگی‌های نظام بین‌الملل در حال گذار، که همانا یارگیری و منطقه‌گرایی بود، در جهت تقویت استراتژی چندجانبه‌گرایی بهره بگیرد.

به همین منظور، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با توجه به قطب‌های جدید سیاسی و اقتصادی همچون اتحادیه‌ اروپا (جامعه‌ی اقتصادی 1991)، چین و روسیه، تلاش می‌کرد با دیپلماسی چندجانبه‌گرایی ضمن تأمین نیازهای کشور، سیاست مهار آمریکا و قانون داماتو را بی‌اثر کند. استراتژی چندجانبه‌گرایی که برآمده از عمل‌گرایی دولت سازندگی بود، به گسترش روابط در سطوح کشورهای همسایه، منطقه‌ای و بین‌المللی انجامید.

این کتاب به جهت‌گیری ها و رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی (1368 ـ 1376) و سطح روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با جهان پرداخته است.

ضرورت‌های ناشی از جنگ و به طور کلی اوضاع داخلی، که ایران را به اتخاذ سیاست‌های همکاری‌جویانه با سایر کشورها ترغیب می‌کرد، با تحولات گسترده‌ درعرصه‌ی نظام بین‌الملل همزمان بود

بخشی از پژوهش نویسنده این کتاب پیرامون این موضوع را در ذیل بخوانید:

شرایط داخلی پس از جنگ، ضرورت تحول در اولویت بندی اهداف سیاست خارجی بر اساس تأمین نیاز‌های اقتصادی و توسعه كشور را خاطر نشان می‌كرد. نابسامانی‌های ناشی از جنگ و ضرورت بازسازی مناطق جنگی و سازندگی كشور، ایران را به اتخاذ سیاست‌های همكاری‌جویانه با سایر كشورها ترغیب می‌كرد. تأمین هزینه‌های مالی بازسازی نیازمند افزایش درآمدهای نفتی بود. این مهم علاوه بر بازسازی صنایع و تأسیسات نفتی ، از طریق بهبود روابط با كشورهای تولید كننده نفت و همچنین افزایش سطح همكاری با كشورهای خارجی در راستای تأمین منابع ارزی از آنها مقدور بود.

بدین ترتیب تأمین نیازهای توسعه‌ای ایران ( بازسازی و سازندگی) نیازمند تغییراتی در اهداف و رویكردهای سیاست خارجی بود تا از این طریق نیازهای ارزی برنامه اول و دوم توسعه كشور با همكاری كشورهای جهان تأمین شود. بنابراین عوالم موثر داخلی ، موجب تحول در جهت‌گیری سیاست خارجی ایران شد و سیاست خارجی ایران در مواجه با مسائل و نابسامانی‌های ناشی از جنگ با اتخاذ رویكرد عمل‌گرایی تلاش كرد تا میان اصول‌گرایی اسلامی ( منظور همان اصول و اهداف سیاست خارجی ایران مندرج در قانون اساسی به انضمام اصول سه گانه عزت ، حكمت و مصلحت) و تأمین نیازهای توسعه‌ای توازن بر قرار نماید. این امر بیانگر آغاز دوران تنش‌زدایی در سیاست خارجی ایران بود. دوران تنش‌زدایی در حالی آغاز شد كه واقع‌گرایان انقلابی در رقابت با آرمان‌گرایان انقلابی دست بالا را داشتند. آنها بر خلاف آرمان‌گرایی انقلابی كه در دهه نخست انقلاب، تفوق مواضع ایدئولوژیك را بر ملاحظات اقتصادی در عرصه سیاست خارجی دنبال می‌كردند؛ سعی در برقراری توازن میان آن دو داشتند. ضمن آنكه در مسیر ، اصول و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی با تعابیر،‌تفاسیر و قرائت‌های واقع‌گرایانه انقلابی دنبال می‌شد و همچنان در سر لوحه سیاست خارجی ایران جای داشت. بدین ترتیب دوران تنش‌زدایی كه با تقلیل و كاهش اختلافات در روابط با كشورها همراه بود، در صدد ایجاد «تعادل» در عرصه سیاست خارجی بود كه این مهم حاصل برقراری موازنه میان اصول اعتقادی و نیازهای توسعه ایران بود. از نتایج اولیه این سیاست، تعدیل محیط بین‌المللی در مقابله با ایران، و سازگاری اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با محیط بین‌المللی بود. این ایام مقارن با تحولات ساختاری نظام بین‌المللی بود.

پایان جنگ سرد، فروپاشی شوروی و پایان نظام دو قطبی و هم زمان با آن شكل‌گیری نظام بین‌المللی در حال گذار جزء عوامل تأثیر‌گذار بین‌المللی محسوب می‌شود كه تسریع بخش تحول جهت‌گیری سیاست خارجی ایران بود. تمایل امریكا در استقرار نظام بین‌المللی تك قطبی تحت لوای دكترین نظام نوین جهانی با هدف انزوای ایران وایجاد محدودیت و فشارهای بین‌المللی جهت اخلال در روند توسعه اقتصادی ایران، دولت سازندگی را به سوی اتخاذ هر چه بیشتر سیاست‌های همكاری‌جویانه در عرصه بین‌المللی سوق می‌داد. ایران در دوران سازندگی در صدد ایجاد زیر ساخت‌های تمدن بزرگ اسالمی بود، لذا بطور مشخص دو هدف بلند مدت استراتژیك را دنبال می‌كرد: در عرصه اقتصاد، استراتژی توسعه صادرات و در عرصه سیاست خارجی، استراتژی چند جانبه‌گرایی ( دیپلماسی چند جانبه‌گرایی) . هدف نخست، یعنی استراتژی توسعه صادرات تنها در پرتو استراتژی چند جانبه‌گرایی دست یافتنی بود. بنابراین سیاست خارجی دوران سازندگی در تلاش برای تحقق اهداف مزبور اقدام به بهبود، گسترش و تعمیق روابط با كشورهای جهان و سازمان‌های منطقه‌ای ، بین‌المللی و جهانی نمود. در این زمینه تحولات ساختاری نظام بین‌الملل مورد ملاحظه هر چه بیشتر قرار می‌گرفت.

هاشمی

تغییرات نظام بین‌المللی كه تغییر رفتار دولت‌ها را در پی دارد؛ در اوایل دهه 90 م موجبات واكنش و ابتكار عمل سیاست خرجی در قبال جایگزینی نظام بین‌الملل درحال گذار با نظام دو قطبی شد. یارگیری كشورهای ذی نفوذ مناطق استراتژیك جهان توسط قدرت‌های بزرگ، تشدید روند منطقه‌گرایی و شكل‌گیری ائتلاف‌ها كه به عنوان عمده‌ترین ویژگی‌های نظام بین‌الملل در حال گذار تقلی می‌شوند، در سیاست خارجی در دوران سازندگی در پرتو استراتژی چند جانبه‌گرای و در استخدام استراتژی توسعه صادرات به طور جدی مورد توجه قرار گرفته بود. ایران از طریق یارگیری ، مشاركت فعالانه در ائتلاف‌ها و گسترش همكاری‌های دو جانبه و منطقه‌ای هم در پی تأمین نیازهای توسعه‌ای خود (در راستای استراتژی توسعه صادرات) بود و هم از آنها در مقابله با سیاست‌های مهار ایران و یك جانبه‌گرایی استفاده می‌كرد. تا بدین وسیله ضمن افزایش نفوذ بین‌المللی از اهرم‌های فشار و قدرت چانه‌زنی نیز برخوردار شود. بدین ترتیب كوشش‌های عمل‌گرایانه دولت سازندگی به گونه‌ای كه نه آنقدر بر اصول اعتقادی و مواضع انقلابی پای فشارد تا بدین طریق تأمین نیازهای توسعه ایران به مخاطره افتد و نه آنقدر به تأمین منابع ملی ایران و نیازهای اقتصادی می‌اندیشد كه برای تحقق آن امور مجبور به عدول از اصول و اهداف انقلاب اسلامی ( اصول‌گرایی اسلامی) شود؛ منجر به گسترش روابط با كشورهای جهان به استناد دو سه كشور ( امریكا ، اسرائیل و افریقای جنوبی تا پیش از 1373) شد.

کتاب " سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوران سازندگی به کوشش سعید یعقوبی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در زمستان 1387 منتشر شده است.

فرآوری: امین شفیق

بخش سیاست تبیان


منابع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی / دیپلماسی ایرانی

مطالب مرتبط:

35 سال سیاست خارجی انقلاب اسلامی

رئیس جمهورهایی که به نیویورک رفتند

توصیه های هاشمی به ظریف