خرد گفتگو، درس گفتارهای فلسفی
«گفتگو» عنصر کلیدی دکتر دینانی در فلسفیدن است
همهی کسانی که با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی آشنایی دارند، میدانند که «گفتگو» عنصر کلیدی او در فلسفیدن است تا آنجا که گاهی فلسفه را مساوی گفتگو میداند و معتقد است در آثارش به گفتگو با فلاسفه و اندیشمندان قرنهای گذشته میپردازد.
بعد از کتاب «نصیرالدین طوسی، فیلسوف گفتگو» اینک دومین کتاب دکتر دینانی با محور گفتگو منتشر شده است.
کتاب «خرد گفتگو» مجموع درسگفتارهای فیلسوف معاصر در سالهای اخیر، در دانشگاههای مختلف و در موضوعات هستیشناسی، خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی و عرفان است و علاوه بر موضوعات فوق، بخش هفتم این کتاب با عنوان دینشناسی جلب توجه میکند؛ بخشی که در آن به مباحثی همچون «در باب دین و اخلاق» و «احکام شرعی، لطفی است در واجبات عقلی» پرداخته شده است.
اما در بخشهای پیشگفته موضوعات مختلف فلسفی از مباحث وجود و ماهیت گرفته تا نور و وحدت و کثرت، ذات واجبالوجود، حدوث و قدم، تشخص عالم، کیفیت علم و کلام خداوند، زمان، خیال، زبان، رابطهی نفس و بدن، خودشناسی، خواب و شهود و... پرداخته شده است.
آنچه این کتاب را از دیگر آثار مولف و حتی از دیگر آثار فلسفی فارسی متمایز میکند، ساختار کاملا دیالوگی کتاب است به این نحو که سراسر کتاب به صورت دیالوگهای استاد و دانشجویان تنظیم شده است. این کتاب توسط سجاد نورعلیان و پویان پروین تنظیم شده و همراه با مقدمهای از مولف، به تازگی توسط نشر هرمس روانه بازار نشر شده است.
*
نشست معرفی کتاب «خرد گفتگو (درسگفتارهای فلسفی)» با حضور نویسنده کتاب، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، اول مهرماه 93 در مرکز فرهنگی شهر کتاب، برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر ابراهیمی دینانی با اشاره به این که پرسش و پاسخ، اساس گفتوگوی بشر در همه دورهها بوده است، گفت: این سوال، همواره پیش روی بشر بوده که آیا پرسش دارای اهمیت است یا پاسخ؟ سوالکننده در اولویت قرار دارد یا پاسخدهنده؟ اما حقیقت این است که پرسشگر، دارای ارزش بیشتری است. علاوه بر این، توجه به این نکته ضروری است که در میان همه موجودات هستی، تنها انسان است که قدرت سوال کردن دارد.
فهم بدون فهمیدن بیارزش است
دینانی همچنین به اهمیت حضور ذهن فعال در وجود انسانی پرداخت و ادامه داد: ذهن غیرفعال نمیپرسد و متاسفانه عرف و گاه نحوه تربیت انسان به سوی مسیری میرود که او را از پرسش منع میکند در حالی که فراموش شدن سوال و پرسشگری، پدیدهای خطرناک به شمار میآید.
این استاد فلسفه و حکمت اسلامی همچنین مساله فهم و فهمیدن و تفاوت آنها را بررسی کرد و افزود: همه ما دارای فهمهایی هستیم که موجود است اما فهمها صرفاً کافی نیستند بلکه فهمیدن ارزش دارد. نگهداری و بدون کاربرد نگه داشتن فهمها و فعال نبودن آنها، ارزشمند نیست.
فیلسوف یعنی صاحب ذهن پرسشگر
دینانی به ضرورت گفتوگوی هر انسان با خود نیز تأکید ورزید و ادامه داد: اگر انسان در گفتوگوی با خود علت رفتارهایش را صادقانه بررسی کند، پیشرفت میکند اما متأسفانه انسانها در این نوع گفتوگو نیز ریاکارانه عمل میکنند و بیش از هرکسی به خود دروغ میگویند در حالی که اگر با خود صادقانه رفتار کنند، بسیاری از رفتارها را انجام میدهند و از بسیاری دیگر، دوری میکنند.
وی افزود: گفتوگو و پرسش از خود، اصطلاحاً «منولوگ» نامیده میشود و اگر با دیگران صورت گیرد، «دیالوگ» نام میگیرد اما باید توجه داشت که منولوگ معنا ندارد چرا که وقتی انسان با خود گفتوگو میکند، هم در کسوت پرسشگر و هم در مقام پاسخدهنده قرار میگیرد و میبینیم که در این نوع گفتوگو هم دیالوگ رخ میدهد. فکر کردن، گفتوگوی با خود است که نوعی دیالوگ محسوب میشود.
وی در ادامه مبحث اهمیت پرسش و پاسخ در فلسفه، یادآور شد: پرسش و پاسخ، کار فلسفه است؛ فیلسوفانی که پرسش ندارند، صرفاً حاملان اصطلاحات فلسفی هستند و نمیتوان آنها را فیلسوف دانست؛ حال آن که اگر کسی، چیزی از اصطلاحات نداند اما ذهنی پرسشگر داشته باشد، فیلسوف است.
بی فلاسفه، عالم نمیچرخد
وی در ادامه مباحث خود از مصایب فلسفه یاد کرد و با اشاره به این که فلسفه در ادوار مختلف تاریخ، مخالفانی بسیار داشته است گفت: همان طور که در مسیحیت فیلسوفهایی نظیر گالیله و کپلر مطرود شدند، در اسلام هم سهروردی و عینالقضات همدانی اعدام شدند؛ حکم تکفیر ابنسینا پس از مرگش از سوی غزالی صادر شد و ملاصدرا هم سالهای زیادی از عمر خود را در تبعید سپری کرد. بیگمان ریشه همه این تکفیرها و تبعیدها را در اندیشه افرادی میتوان یافت که پرسش را منع میکردند و قائل به این بودند که پاسخ همه مسائل را میدانند. این پندار، تفکری بیاساس است چرا که این فیلسوفان هستند که به جای سیاستمداران به گونهای نامرئی، دنیا را میگردانند و اگر آنها و پرسشهایشان نبود، عالم نمیچرخید.
دینانی با ابراز خرسندی از رشد و تمایل جامعه به مباحث فلسفی پس از انقلاب اسلامی اظهار کرد: ایرانیها ذوق فلسفی دارند. در کشورهای عربی در حالی که هزار و 400 سال از اسلام میگذرد، حتی یک فیلسوف نظیر علامه طباطبائی نداشته و ندارند. کتب فلسفی، فقه و حتی همه نویسندگان روایات اهل سنت که به «صحاح سته» معروف است، ایرانی بودهاند.
پرسشها و پاسخها
در ادامه این نشست نیز بنا به تمایل دکتر ابراهیمی دینانی برای جریان داشتن فضای پرسش و پاسخ در جلسه، حضار به طرح سوالاتی در خصوص محتوای کتاب «خرد گفتگو (درسگفتارهای فلسفی)» پرداختند. یکی از مسائلی که در خلال این فضا مورد بررسی قرار گرفت، مساله معاد در دیدگاه فلسفی دکتر دینانی بود. وی در پاسخ به این سوال گفت: سخن گفتن درباره معاد به واسطه ماهیت مذهبی آن نیاز به بیپروایی دارد. از سوی دیگر این مساله به اندازه کافی سخت و پیچیده است اما از نگاه فلسفی با توجه به مجرد بودن نفس، میتوان آن را تببین کرد؛ چرا که نفس، ماهیتی مجرد دارد و آنچه دارای چنین ماهیتی است، نمیتواند فانی باشد. از این رو با در نظر گرفتن مجرد بودن نفس و فناناپذیری آن، میتوان معاد را پذیرفت.
«رب العالمین» نیز مفهوم دیگری بود که در این جلسه مورد سوال واقع شد و منظور دینانی از استفاده از این عبارت در کلام و اثرش، مورد پرسش واقع شد. او در پاسخ به این سوال به وجود عوالم مختلف در وجود انسان اشاره کرد و گفت: هر یک از حالات روحی انسان نظیر خواب، بیداری، عصبانیت، شادی، مستی و هشیاری، یکی از عوالم مختلفی است که انسان در شرایط متفاوت در آن حضور دارد. خداوند، رب این عوالم است و از این روست که ربالعالمین نامیده میشود. همچنین در فلسفه غربی به «عالمهای ممکنه» نیز توجه شده است؛ عوالمی که این گروه از فیلسوفان معتقدند، امکان حضور آنها وجود دارد. این عوالم در تفکر مذهبی رد میشوند چرا که ما معتقدیم،
خداوند این جهان را بهترین آفریده خود قرار داده است و اگر عالم دیگری وجود داشته باشد، این نقص در کار خداوند محسوب میشود. چنان که غزالی در بیانی صریح میگوید: «در عالم ممکنات، بدیعتر از آنچه هست، دیگری نمیتواند باشد».
منابع: مهر، ایبنا