خاطرات آقای رئیس جمهور
این خاطرات در مجموعه خاطرات شخصیتهای سیاسی و روحانی قرار میگیرد که در زمینه تاریخ قبل و بعد از انقلاب مسئولیتهای حساسی را عهده دار بودهاند.
خاطرات دکتر روحانی قرار است در دو مجلد انتشار یابد که جلد نخست این خاطرات عمدتا به زندگی ایشان از بدو تولد و وقایع قبل از انقلاب و دیدگاهها و خاطراتش از شخصیتهای دوران ا نقلاب، تا مقطع زمانی تسخیر سفارت آمریکا را شامل میشود.
حجتالاسلام دکتر حسن روحانی از جمله روحانیونی است که در ایام طلبگی خود در قم از آغاز غائلهی انجمنهای ایالتی و ولایتی تا پانزدهم خرداد 1342 و رویدادهای پس از آن، شاهد و ناظر وقایع بود و خاطرات وی از این ایام به دلیل حضور در برخی حوادث و رخدادهای مهم قابل اعتنا ست . همچنین وی علاوه بر دروس حوزوی از دانشگاههای داخل و خارج کشور هم بهره جست و این ویژگی بر تأثیرگذاری سخنان و فعالیتهای سیاسی وی افزوده بود.
همچنین وی از بنیانگذاران جامعهی روحانیت مبارز تهران و عضو شورای مرکزی آن از ابتدای تأسیس بوده و لذا جزو افراد موثر برای سازماندهی حرکتهای مردمی در انقلاب اسلامی محسوب میشود. تلاش سیاسی وی در دورهی دانشجویی در محیط دانشگاه تهران، فعالیت گسترده اش در دورهی خدمت وظیفهی عمومی و سپس در دانشگاههای خارج از کشور در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، جزو نکات برجستهی زندگی سیاسی وی است که در این خاطرات به تفضیل به آنها اشاره شده است.
در جلد دوم، خاطرات وی از ماجرای تسخیر سفارت در سال 1358 و سپس رخدادهای سیاسی و مهم انقلاب تا سال 1368 ارائه خواهد شد.
بر اساس آنچه در مقدمه کتاب آمده است، نخستین جلسهی مصاحبه با دکتر حسن روحانی در 25اردیبهشت1381 برگزار شد که تاکنون بالغ بر پنجاه جلسه مصاحبه ضبط گردیده است. آنچه در این مجلد تدوین یافته است، خاطرات ایشان تا جلسهی نوزدهم مصاحبه (به مدت چهل ساعت) میباشد.
جلد دوم این کتاب در مرحله آماده به چاپ می باشد.
گوشه هایی از این کتاب را مرور میکنیم:
حسن روحانی در سال 1327، در سُرخه، از بخشهای مرکزی شهرستان سمنان، چشم به جهان گشود. پس از اتمام دورهی دبستان به خواست پدر و تمایل خود، به تحصیل مقدمات علوم دینی در حوزهی علمیه سمنان روی آورد. در عین حال به سبب تربیت خانوادگی و اثرپذیری از خلق و خوی استادانش به تهجّد، سحرخیزی و انجام مستحبات و نوافل، مقید بود. در این دوران، او مجذوب اساتید خود، بهخصوص حجتالاسلام نجات و علامه حائری سمنانی بود و از طریق او با امامخمینی(ره) که در آن هنگام از مدرِّسین والا مرتبهی حوزهی علمیه قم بود، آشنا گردید و آرزوی دیدار حاجآقاروحالله در دلش شکوفا شد.
روحانی که در کنار تبلیغات به ادامه تحصیل در یکی از دانشگاههای انگلستان پرداخته بود، دیگر نتوانست در آن شرایط به فعالیت تحصیلی خود ادامه دهد و با پیوستن به امامخمینی در پاریس، بهصورت تمام وقت، به خدمت انقلاب درآمد و به سخنرانی در شهرهای مختلف اروپا پرداخت
در تابستان 1340، اعزام قم شد و از خوش اقبالی، وارد مدرسهای شد که از همان سال با مدیریت دکتر بهشتی و همکاری تنی چند از فضلای حوزه، برنامهی درسی نوینی در آن به اجرا درآمده بود و طلاب مدرسه افزون بر دروس حوزوی، ادبیات زبان فارسی و انگلیسی و ریاضیات و تاریخ اسلام را نیز بهعنوان مواد درسی باید میگذراندند و با استفاده از شیوههای جدید آموزش، مراحل مختلف دروس حوزوی را طی میکردند.
استفاده از لقب «امام» برای اولین بار
حسن روحانی در سالهای اقامت در قم، علاوه بر فقه و اصول و دیگر دانشهای حوزوی، دروس دبیرستانی را نیز با تلاش شخصی خود فرا گرفت و در شهریور 1347، موفق به دریافت دیپلم متوسطه شد و سال بعد به دانشگاه راه یافت.
این طلبه جوان از شانزده سالگی کار سخنرانی و منبر را آغاز کرد و از قضای روزگار، در اولین سفر تبلیغی خود در تویسرکان، توسط شهربانی دستگیر و بازداشت شد. روحانی به رغم اخذ مدرک لیسانس حقوِق از دانشگاه تهران، از فعالیت در دادگستری و قضاوت سربرتافت و همچنان به کار تبلیغ و منبر ادامه داد و بهزودی از سخنوران پرآوازه شد؛ به گونهای که در سالهای 1354 تا 1357 یکی از مشهورترین سخنرانان کشور در مجامع دینی و سیاسی شناخته میشد. به دلیل وسعت اطلاعات دینی و تسلط وی به اطلاعات علمی و اجتماعی روز، همواره سخنرانیهای ایشان از لحاظ عنوان و محتوا بسیار نو و جذاب و در عین حال انقلابی و پرشور و برای نسل جوان و تحصیلکرده کشور بسیار مفید و ارزشمند بود. پس از رحلت غریبانهی آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی در اول آبان 1356، حجتالاسلام روحانی در مجلس بزرگداشتی که از سوی جمعی از روحانیان و شخصیتهای مبارز در مسجد ارک تهران برگزار شد، به دعوت آیتالله مرتضی مطهری سخنرانی کرد و برای نخستین بار در این سخنرانی پیشنهاد نمود که همگان، از عنوان و لقب «امام» برای آیتالله العظمی خمینی استفاده کنند و خود نیز در همان مجلس از آیتالله خمینی با عنوان امامخمینی یاد کرد.
نام مستعار روحانی
این سخنرانی به قدری مورد توجه جوانان و انقلابیان سراسر کشور قرار گرفت که ده هزار نسخه نوار این سخنرانی ظرف چند هفته نه تنها در داخل کشور بلکه در اقصی نقاط جهان مانند اروپا و آمریکا منتشر شد و در اختیار جوانان علاقهمند و دانشجویان قرار گرفت. پس از این سخنرانی، دکتر روحانی مدتی مخفی و ساواک در همه جا به دنبال دستگیری وی بود. سپس در ماههای محرم و صفر، حجتالاسلام روحانی با نام مستعار «اسلامی» سخنرانی میکرد. در دی ماه آن سال که چند شب در شهرستان نهاوند سخنرانی کرد، بعد از سخنرانی شب سوم که مصادف با حوادث 19 دی ماه قم شده بود، شهربانی نهاوند مأمور دستگیری وی شد که با تلاش شهید حیدری و دوستانش با لباس مبدّل از نهاوند خارج گردید. دکتر روحانی در حالی که در سراسر کشور ممنوعالمنبر بود، در اجتماع بزرگ مردم یزد در فروردین 1357 سخنرانی کرد و بعد از سخنرانی توانست از یزد خارج شود و به بندرعباس برود. از آن پس، منزل ایشان در تهران تحت مراقبت دائم ساواک جهت دستگیری وی قرار گرفت. وی به توصیه دکتر بهشتی و استاد مطهری از کشور خارج شد و مدتی در خارج از کشور به سخنرانی و تبلیغ پرداخت و پس از عزیمت امامخمینی به پاریس به محضر امام شتافت و به ایشان پیوست.
حجتالاسلام دکتر حسن روحانی از جمله روحانیونی است که در ایام طلبگی خود در قم از آغاز غائلهی انجمنهای ایالتی و ولایتی تا پانزدهم خرداد 1342 و رویدادهای پس از آن، شاهد و ناظر وقایع بود و خاطرات وی از این ایام به دلیل حضور در برخی حوادث و رخدادهای مهم قابل اعتنا ست
روحانی که در کنار تبلیغات به ادامه تحصیل در یکی از دانشگاههای انگلستان پرداخته بود، دیگر نتوانست در آن شرایط به فعالیت تحصیلی خود ادامه دهد و با پیوستن به امامخمینی در پاریس، بهصورت تمام وقت، به خدمت انقلاب درآمد و به سخنرانی در شهرهای مختلف اروپا پرداخت. بدین منظور او با سفر به شهرهای مختلف اروپا، برای دانشجویان ایرانی، از انقلاب و چگونگی حکومت اسلامی سخن گفت. آشنایی وی با محیط علمی و دانشگاهی اروپا و فرهنگ غرب، با ابعاد مثبت و منفی آن، موضوعی تأثیرگذار در جامعیت و نحوهی اندیشه و نظر او در مسائل جهانی و همچنین در تدبیر و مدیریت وی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب شد.
با اوجگیری انقلاب و خروج شاه از ایران، حجتالاسلام روحانی نیز در بهمن 1357، به ایران بازگشت و یکسره به خدمت نظام اسلامی درآمد و مأموریت یافت ارتش فروپاشیده را سر و سامان داده و احیا کند. ضمن آنکه برای تبلیغ به شهرهای مختلف هم سفر میکرد و با گروههای معارض انقلاب چون چپیها و سازمان مجاهدین (منافقین) به بحث و مناظره میپرداخت.
حجتالاسلام روحانی، نماینده مردم در دورههای اول تا پنجم مجلس شورای اسلامی بود. از سال 1364 تا 1366، ریاست قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (ص) را بر عهده گرفت و از همان سال (1364) تا پایان جنگ، مسئولیت فرماندهی ستاد کل پدافند هوایی کشور را نیز عهدهدار بود. وی از سال 1368 که «شورای عالی امنیت ملی» کشور تشکیل شد، به عنوان نمایندهی رهبر انقلاب وارد شورا شد و هم اکنون نماینده ولیفقیه در شورای عالی امنیت ملی و نیز رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی از سال 1370 تاکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس کمیسیون سیاسی امنیتی دفاعی آن مجمع است. همچنین در دورهی سوم مجلس خبرگان رهبری، نمایندهی مردم استان سمنان و در دورهی جدید، نمایندهی مردم استان تهران در این مجلس و عضو هیئت رئیسه است.
خاطرات حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی (جلد اول):ناشر:مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛چاپ اول:تابستان 1388.قطع وزیری، 896 صفحه
فرآوری: رضوانی بخش سیاست تبیان
منابع: فارس/ همشهری آنلاین
مطالب مرتبط: