تبیان، دستیار زندگی
بعد از هماهنگی های چند روزه برای تهیه گزارش از پشت صحنه «ماه عسل» بالاخره راهی استودیوی برنامه شدیم. سوله ای در نزدیکی های سازمان صداوسیما که برای دومین بار محل ضبط «ماه عسل» شده.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک شب در پشت صحنه ماه عسل


بعد از هماهنگی های چند روزه برای تهیه گزارش از پشت صحنه «ماه عسل» بالاخره راهی استودیوی برنامه شدیم. سوله ای در نزدیکی های سازمان صداوسیما که برای دومین بار محل ضبط «ماه عسل» شده.

یک شب در پشت صحنه ماه عسل

دکور صدفی شکل از دور خودنمایی می کند. پیمان قانع آن را طراحی کرده و حسابی هم از آن راضی است. او این دکور را نمادی از جعبه جواهر می داند و مهمانان را جواهراتی ارزشمند.

آرامش فضا

به خاطر جابجایی ساعت پخش، تا خودمان را به برنامه برسانیم کمی دیر می شود و وقتی می رسیم که احسان علیخانی در حال گفتن پلاتوی اول برنامه است. در فاصله ای که تیتراژ پخش می شود علیخانی به همکاران تذکر می دهد که آرامش فضا را برهم نزنند تا آرامش مهمانش به هم نخورد.همه عوامل سعی می کنند به آرامش فضای برنامه کمک کنند تا گفتگوی بهتری بین مهمان برنامه و احسان علیخانی رقم بخورد.شاید این یکی از برگ برنده های ماه عسل باشد که باعث می شود مهمانان بدون هیچ نگرانی و اضطرابی وارد گفتگو شوند.

اوج هیجان

اتاقی کوچک در گوشه ای از سوله قرار دارد و مهمانانی که برای بخش بعد آماده شده اند به همراه عوامل تولید از همانجا برنامه را می بینند .عوامل برنامه برای شنیدن قصه مهمانان مشتاق اند، چیزی که در حین برنامه اتفاق می افتد از قبل کاملا مشخص نیست و کسی نمی داند مهمان چه رازی می خواهد افشا کند. همین هیجان را به محض شروع گفت و گو به اوج می رساند.

در فاصله ای که صحنه هایی از نجات خانم اعلایی پخش می شود بازهم این احسان علیخانی است که مهمانش را به آرامش دعوت می کند و از او میخواهد که خیلی خودش را درگیر این نکند که مردم چه قضاوتی خواهند داشت و خیلی راحت حرفهای خودش را بزند.

تجربیات عجیب از ته چاه

مهمان برنامه خانمی است که روز قبل هم در برنامه حضور داشته و به گفته علیخانی این بار دومی است که مهمانی، دوبار تجربه نشستن روی صندلی ماه عسل و روایت قصه اش را تجربه می کند. ژیلا اعلایی که با یک تجربه عجیب، آنقدر برای مخاطبان ماه عسل جذابیت داشته که باعث حضور مجددش در برنامه شده. تجربه ی یک هفته ای از زندگی در چاهی به ارتفاع بیست و پنج متر. علیخانی با این جمله شروع می کند که من شب گذشته به حساسیت و وسواس شما مخاطبان نسبت به ماجرا‌ها و روایت های ماه عسل ایمان آوردم، به قدری سوالات دقیق و ظریفی مطرح شد که این سوالات به ذهن کسی هم خطور نمی‌کرد.و بعد رو به مهمان برنامه می گوید: قصه‌ی شما به قدری مورد استقبال قرار گرفته که از شب گذشته 6 کارگردان برای ساخت فیلم زندگی شما با من تماس گرفتند.علیخانی رو به ژیلا اعلایی، از تغییر جنس آرزوهایش از شب‌های قدر سال گذشته تا امسال پرسید و او پاسخ داد: سال گذشته بعد از سلامتی، دعایم برای حل مسائل مادی زندگی‌ام بود، ولی امسال فقط خداوند را بابت دیدن دوباره‌ی شب‌های قدر شکر کردم.

بازهم دعوت به آرامش

در فاصله ای که صحنه هایی از نجات خانم اعلایی پخش می شود بازهم این احسان علیخانی است که مهمانش را به آرامش دعوت می کند و از او میخواهد که خیلی خودش را درگیر این نکند که مردم چه قضاوتی خواهند داشت و خیلی راحت حرفهای خودش را بزند.

یک شب در پشت صحنه ماه عسل

و بار گفتگو ادامه پیدا می کند...

علیخانی از مهمانش می پرسد: در ته چاه به این فکر کردید که چرا باید درون چاه بیافتید؟ خانم اعلایی در جواب می گوید: بله فکر کردم و دلیل آن را طمع و قانع نبودن به روند زندگی خود یافتم.خانم اعلایی ادامه می دهد که هوا ابری بود ولی باران نیامد، آن شب تا صبح کافر شدم و اینکه حتما خدا نیست، چرا که حداقل باران می‌‌بارید ولی بعد به این نتیجه رسیدم که با اعتقادات 34 سال زندگی‌ام بمیرم، تا اینکه روز دوشنبه بسیار تشنه و گرسنه شده بودم و تمام دستانم را حشرات خورده بودند و شرایط سخت مرا به فکر خودکشی انداخت، چراغ شیشه موتور را روی رگ دستم کشیدم و تا 2 ساعت درگیر خودکشی بودم ولی بعد به فکر فرزندانم افتادم و منصرف شدم

در درون چاه فقط یک دنیا بدبختی و نا امیدی وجود داشت و کسی جز خدا برای متوسل شدن نبود، بنابراین آرام شدم. در پایان دو نفری که از آتش نشانی و هلال احمر موفق به پیدا کردن و نجات خانم اعلایی شدند وارد صحنه می شوند و چند دقیقه کوتاه هم ماجرا از زبان آنها تعریف می شود.  ژیلا اعلایی روایت تجربه خود را اینطور به پایان می رساند که من در چاه غفلت خودم افتاده بودم و لطف خدا شامل حالم شد.

علیخانی از مهمانان تشکر میکند و از دل دکور صدفی شکل بیرون می آید. مهمانان در جای خود نشسته اند و جعبه جواهر بسته شده و روایتی دیگر از یک زندگی در ماه عسل ثبت می شود.در انتها هم صحبت های پایانی احسان علیخانی و جمله همیشگی "ماهتون عسل".

***

با همه نقدهای ریز و درشتی که این روزها به «ماه عسل» می شود، باید قبول کرد که برنامه از سوی مخاطبان دیده شده و شاید همین دیده شدن دلیلی باشد برای این همه نقد و اظهارنظر. در کنار این نقد و نظرهای متنوع، شائبه هایی هم درباره اسپانسر نامرئی مطرح می شود که علیخانی ترجیح داده از طریق برنامه پاسخ دهد و حاضر نیست وارد جزئیات ماجرا شود. میخواستیم گفتگویی با احسان علیخانی درباره متن و حاشیه های برنامه داشته باشیم که به گفته همکارانش ترجیح می دهد هر مصاحبه و گفتگویی را به پایان «ماه عسل» موکول کند.

زهرا فرآورده

بخش سینما و تلویزیون تبیان