آرزوهای خارج از محدوده
یک آرزو کن و بگو کدام چشم؟ این جمله را تا بحال شنیده اید؟ بیشتر یاد دوران کودکی می افتیم و وقتی مژه ی یکی از چشم ها می افتاد و طرف مقابل با یک ذوق و شوق زیاد از ما می خواست بعد از آرزو کردن ، بگوییم مژه ی کدام چشم مان افتاده و اگر درست می گفتیم ،فرض بر این بود که آرزوی مان برآورده می شود. نمی دانم این خرافه از کجا شکل گرفته است اما نوعی بازی کودکانه بود مثل فوت کردن شمع های کیک تولد بعد از آرزویی که نباید به زبان می آوردیم و یقین داشتیم به زودی برآورده می شود.
آرزو کردن از همان روزهای کودکی با ما همراه است واز آرزوی داشتن فلان اسباب بازی تا شاگرد اولی! یک آرزوی ساده این توانایی را دارد که تاثیر زیادی در کل زندگی مان داشته باشد. اما همانقدر که داشتن آرزوهای زیبا و معقول می تواند به زندگی مان رنگ و آب بهتری ببخشد و جهت تلاش هایمان را معلوم کند ، داشتن آرزوی های خارج از قاعده هم می تواند آسیب زننده باشد.پس داشتن آرزو هم مثل هر چیز دیگری در زندگی قواعد خاص خود را دارد.
مدیریت کردن آرزوها یک مهارت مهم فردی برای موفقیت در زندگی است. با نگاهی به دستورات دینی و صحبت های بزرگان ، بزرگ ترین خط قرمز در دنیای آرزوها معلوم می شود:«آرزوهای دور و دراز» .این نوع از آرزو می تواند زندگی فرد را نابود کند. آرزوهای دراز مدت همچون سراب در بیابان زندگی ظاهر میشوند و هر لحظه انسان را تشنهتر میسازند تا از شدت تشنگی هلاك سازند.
در جایی خواندم که: رویاهای گاه به گاه را باکی نیست ، به فرداهای دور میاندیش و تنها با امید، افق های امروز را بنگر.
اما چرا آرزوهای دور و دراز به انسان آسیب می رساند؟
- کسی که آرزوهای دراز دارد ، برای شادمانی به دنبال بهانه های بزرگ می گردد در حالی که رمز شادمانی ، دلخوش بودن به اتفاقات ساده و کوچک روزمره است در غیر اینصورت انسان همیشه منتظر یک فردا و یک اتفاق دیگر برای شادی کردن می ماند و فرصت هایش را از دست می دهد.
- کسی که آرزوهای دراز دارد ، برای رسیدن به آنها که در خیلی از مواقع به طور معمول و از راه های صحیح ممکن نیست، به بیراهه رفته و ممکن است مرتکب خطا شود.او همیشه به دنبال راهی برای رسیدن به رویاهایش می گردد و چون این رویاها خیلی دور و خیلی سخت هستند ، مجبور می شود به راه خطا برود. مانند قله ای که بسیار مرتفع باشد و برای رسیدن به آن فرد میانبر خطرناکی را انتخاب کند که جان خود را به خطر بیاندازد.
- یک مشکل بزرگی که آرزوهای خارج از محدوده ایجاد می کنند، فراموش کردن مدت دار بودن زندگی در این دنیاست. فردی که طومار آرزوهایش آنقدر بلند است که برای رسیدن به نیمی از آنها به عمر حضرت نوح نیاز دارد ، هیچ گاه به مرگ و کوتاه بودن زندگی فکر نمی کند و همین اعتقاد بر نوع رفتارها و باورهایش تاثیر می گذارد.
- یکی از رموز زندگی موفق، زندگی در اکنون است. زندگی در لحظه باعث می شود که فرد توانایی لذت بردن از زندگی را به دست بیاورد. آنها که دایم افسوس گذشته را می خورند و آنها که فکر و ذکرشان در آینده و آرزوهای دور دست خلاصه می شود از لذت زندگی در لحظه محروم می مانند.
- آرزوهای دراز، انسان را به آنچه ندارد و شاید هرگز بهآن نمیرسد دلبند میسازد. به همین دلیل آنچه از نعمتهای الهی در دست دارد كوچك میشمارد و نسبت به آنها بیاعتنا میشود و این كفران نعمت، پیامدهای شومی در دنیا و آخرت برای او دارد.
امیرمۆمنان علی(ع) در این مورد می فرماید:
« تَجَنَّبُوا الْمُنَى فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِبَهْجَةِ نِعَمِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ وَ تُلْزِمُ اسْتِصْغَارَهَا لَدَیكُمْ وَ عَلَى قِلَّةِ الشُّكْرِ مِنْكُم»
از آرزوهای دراز بپرهیزید که زیبایی نعمتهای الهی را از نظر شما میبرد و آنها را نزد شما کوچک میکند و به کمی شکر(و کفران نعمت) از سوی شما منتهی میشود!(غرر الحكم و درر الكلم)
برای آنکه گرفتار آرزوهای دراز نشوید کافیست فراموش نکنید که طولانی ترین زندگی ها هم خیلی زود تمام می شود ، پس به جای فکر کردن به افق های خیلی دور ، در عین تلاش و کوشش ،به آسمان بالای سرتان نگاه کنید و لذت داشتههای تان را ببرید.