عصمت حضرت زهرا سلام الله علیه در روایات
علاوه بر روایاتی که در توضیح آیه تطهیر و آیات دیگر، در اثبات عصمت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ آمده است و دلالت بر عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها دارند دو دسته دیگر از روایات وجود دارد، که در این خصوص مورد استفاده قرار میگیرد.
روایات در مدح و منزلت
روایاتی که در مدح و منزلت خود حضرت زهرا ـ وارد شده است که به یکی از آنها اشاره میشود؛ گفتار رسول اکرم در مورد اینکه: «ان الله تبارک و تعالی یغضب لغضب فاطمه، و یرضی لرضاها» «خداوند خشم میگیرد برای خشم فاطمه، و نسبت به خرسندی او خرسند میشود.»(بحار الانوار، ج 37)
لازمه این بیان قبول عصمت است، زیرا غیر ممکن و محال است که خداوند به سبب خشم فاطمه خشمگین شود در حالی که او معصوم نباشد. زیرا پذیرش غیر معصوم بودن وی به این معناست که او ممکن است دچار خطا یا لغزش گردد، در این صورت ممکن است برای موردی که غیر حق و باطل باشد خشمگین شود. (همین گفته در مورد خرسندی هم وجود دارد)
وجود اطلاق و عدم تقیید در کلام پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ این معنا را میرساند که زهرا ـ سلام الله علیها ـ خشم نخواهد گرفت مگر به سبب چیزی که خداوند برای آن خشم خواهد گرفت. لذا کسی که خشمش به معنی خشم خداوند است، جز حق، عملی نمیکند و از او خطایی سر نمیزند، و برای یک لحظه میل به باطل ندارد.
بنابراین خشم او: نمایانگر حق است و در واقع این حدیث، بر این دلالت میکند که زهرا ـ سلام الله علیها ـ جایگاه بزرگی دارد که صرفا با عقل قابل درک نیست. به همین جهت رسول اكرم صلی الله علیه بر این نكته تاكید نموده كه به تبیین این عظمت و بزرگى كه یكى ازتجلیات آن عصمت است بپردازد. چنانكه در تایید و تاكید بر این معنا در جاى دیگر فرموده است: «فاطمه پاره تن من است، لذا موجب رنج من خواهد بود هر چه او را برنجاند، و سبب آزار من مىباشد آنچه او را بیازارد».
علاوه بر این در حدیث دیگری روایت شده است که: محمّد بن على ماجیلویه رحمة اللَّه علیه مىگوید: محمّد بن یحیى عطّار، از محمّد بن حسین، از محمّد بن صالح بن عقبه، از یزید بن عبد الملك از حضرت ابى جعفر علیه السّلام نقل كرده كه آن حضرت فرمودند: هنگامى كه حضرت فاطمه علیها السّلام متولّد شدند خداوند عزّ و جلّ به فرشتهاى وحى فرمود كه بر زبان محمّد صلّى اللَّه علیه و آله جارى كند پس نام آن مولود را فاطمه گذارد، سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا و قطع نمودم چنانچه از آلودگى و اقذار بر حذر داشتم. حضرت ابو جعفر علیه السّلام پس از آن فرمودند: به خدا سوگند حقّ تبارك و تعالى طبق عهد و میثاقى كه نمود به واسطه علم، فاطمه علیها السّلام را از جهل و نیز از رجس و آلودگى بر حذر و بر كنار داشت. (علل الشرائع/ ترجمه ذهنى تهرانى/ ج1/ 585 ) و این حدیث نیز دلیلی است بر عصمت زهرا مرضیه سلام الله علیها.
روایات در مناقب اهل بیت
ب) روایاتی مناقب و منزلت اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ را به طور مشترک بازگو میکند. در این مورد نیز به یک نمونه از روایاتی که مورد قبول فریقین (شیعه و سنی) است استدلال میکنیم و آن حدیث ثقلین است.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «من در میان شما چیزی را بر جای میگذارم که آن را داشته باشید هرگز گمراه نمیشوید، کتاب خدا و عترت اهل بیتم که از هم جدا نمیشوند تا اینکه کنار حوض بر من وارد شوند».
استدلال به حدیث چنین است که، کسی که از قرآن جدا نمیشود و از او دور نمیگردد، به معنی آن است که کاملا همانند قرآن، باطل از پیش او و از پشت سر به سراغش نمیآید. و اگر احتمالی هر چند بسیار اندک از جدایی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ از قرآن وجود میداشت، حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در کلام خود برای ما موکد نمیساخت که آن دو جدا نمیشوند تا زمانی که در کنار حوض بر من وارد شوند. لذا همان طور که در آیه تطهیر، گفتیم که در حق اهل بیت نازل شده است و هم منابع تفسیر و حدیث متفقند که این آیه در حق پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و علی و فاطمه و حسنین نازل شده است، چنانکه در صحیح مسلم در کتاب فضایل صحابه، باب فضایل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ آمده است، در اینجا هم اهل بیت را این پنج تن میدانیم.
هر دختری كه، ام امامت نمی شود
یا مادر پیمبر رحمت نمی شود
در مجمع خلایق حق فاطمه یكی است
این وحدت است شامل كثرت نمی شود
فرآوری: مریم پناهنده
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منابع:
1) با نور فاطمه هدایت شدم
2) بحار الانوار ج 37
3) علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى/ ج1
4) خبرگزاری فارس
5) سایت آوینی