از دامادی امام زمان تا دستگیری الصرخی
در طول تاریخ تشیع همواره کسان و افرادی بوده اند که از احساسات و باورهای مردم در مورد مهدویت بهرهگرفته و با به تعبیر بهتر سوء استفاده کردهاند تا از این طریق مطامع دنیوی خود که بیشتر مالی و سیاسی است را برآورده نمایند؛ امری که در جهان امروز نیز قابل مشاهده است.
تشیع به عنوان تنها مذهب مورد تائید ائمه اطهار (ع) به عنوان تنها مذهبی است که ناجی مردم در آخرالزمان را به صورت دقیقی معرفی کرده است. در اکثر ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی همواره نجات دهندهای وعده داده شده است اما در هیچ کدام به صورت رسمی این شخص یا اشخاص معرفی نشدهاند. تنها تشیع است که این فرد را مهدی صاحب الزمان (عج) معرفی کرده و به ذکر جزئیات و نحوه و شرایط قیام وی پرداخته است. همین مساله سبب شده که اهل تشیع همواره به امید ظهور این ناجی و منقم باشند و در برابر احجافها و تضییقهایی که در حال شیعیان میشود، صبر پیشه کنند. همین مساله از منظری دیگر سبب شده است که افرادی به سوءاستفاده از این جریان و باور بپردازند و سعی در سر کیسه کردن مردم و تامین منافع دنیوی خود باشند. مقابله با این تفکر نیز از راههای گوناگون از زمان دولت عباسیان ادامه داشته و امروز نیز به گونه جدیدی خود را نمایان کرده است. یکی از محققان ارجمند کشور به نام حجتالاسلام رسول جعرفیان که هم اکنون ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارند فهرستی از مدعیان دروغین امام زمان (عج) را در طول تاریخ تشیع تدوین کردهاند که نکته جالب توجه در این میان وجود افرادی با نام مهدی موعود در ادیان و مذاهب دیگر است. این مساله خود گواه اهمیت موضوع و تاکید تمام ادیان و فرق بر این مساله است. اما مهمتر از این مساله توجه به این موضوع است که اساسا این مقوله چرا بروز می کند و در جهان امروز و تشیع امروز دارای چه جایگاهی است؟
انسان ذاتا در اثر عبادت زیاد و عاری از بینش و خشکه مذهب بودن، دچار نوعی خود بزرگبینی می شود و با کبر و غرور با دیگران برخورد می کند. کافی است که در این شرایط عدهای به تحریک فرد بپردازند و او را سرور خود معرفی نمایند. نمونه این اتفاقات را در جریان ظهور وهابیت و بهائیت میتوان مشاهده کرد. اما در جهان امروز امری که بر این مساله دامن میزند منافع غرب و استکبار و استعمار در ایجاد تفرقه در جهان اسلام و عالم تشیع است
ناگفته پیداست که نفس انسان همواره در برابر تحریکات شیاطین قرار دارد و در این راه شیطان از هیچ کوششی فروگذار نیست. در مقوله مهدویت نیز یکی از موارد تلقین و وسوسههای شیطان بر برخی افراد که غالبا ادعای دیانت و مذهب دارند، همین مقوله تکیه زدن بر جایگاه مهدی موعود است. انسان ذاتا در اثر عبادت زیاد و عاری از بینش و خشکه مذهب بودن، دچار نوعی خود بزرگبینی می شود و با کبر و غرور با دیگران برخورد می کند. کافی است که در این شرایط عدهای به تحریک فرد بپردازند و او را سرور خود معرفی نمایند. نمونه این اتفاقات را در جریان ظهور وهابیت و بهائیت میتوان مشاهده کرد. اما در جهان امروز امری که بر این مساله دامن میزند منافع غرب و استکبار و استعمار در ایجاد تفرقه در جهان اسلام و عالم تشیع است. بیهیچ شک و شبهای امروز مطالعه در باب مهدویت و مهدی موعود در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی و اتاق های فکر صهیونیستی و عربی است تا از این طریق بتوانند در وهله اول مهدی موعود را شناسایی و نابود کنند و در وهله دوم بتوانند از این احساسات و باورهای سوء استفاده کرده و منافع خود را محقق کنند. در این راستا برای تحقق اهداف پلید خود دست به معرفی افرادی به عنوان عاملان ارتباط با مهدی موعود و یا احیانا خود مهدی موعود می کنند که متاسفانه مورد اقبال افراد کجاندیش و کمفهم میشود و موجب بروز مشکلاتی در جوامع مسلمان و تشیع می گردد. این تلاش ها هیچگاه تمامی ندارد و تا زمان ظهور قائم آل محمد ادامه خواهد داشت و راه مقابله با آن تنها آگاهی و حرکت در خط مرجعیت اصیل تشیع است.
سید محمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخی معروف به "آیت الله سید محمود الحسنی الصرخی" متولد کاظمین و روحانی نمایی است که پس از سقوط رژیم منحله بعث سابق عراق برای اولین بار با لباس روحانیت در ملاءعام ظاهر شد و ضمن اعلام مرجعیت و معرفی خود به عنوان مرجع اعلای شیعیان، مدعی ارتباط با امام زمان شد!
امروز عراق به عنوان مامنی برای این قبیل فعالیتها معرفی شده است و به دلیل دستاندازی برخی قدرتهای متحجر عرب منطقه در این کشور و نیز اوضاع نابسامان امنیتی آن، مورد سوءاستفاده بسیاری در این موضوع قرار می گیرد که جای نگرانی بسیار زیادی دارد. یکی از این افراد که اخیرا موجب مشکلاتی در عراق و کربلا شدهاند، محمود الحسن الصرخی است.
سید محمد بن عبدالرضا بن محمد الصرخی معروف به "آیت الله سید محمود الحسنی الصرخی" متولد کاظمین و روحانی نمایی است که پس از سقوط رژیم منحله بعث سابق عراق برای اولین بار با لباس روحانیت در ملاءعام ظاهر شد و ضمن اعلام مرجعیت و معرفی خود به عنوان مرجع اعلای شیعیان، مدعی ارتباط با امام زمان شد! البته برخی شایعات نیز وجود دارد که گفته میشود نام اصلی وی "محمود التمیمی" از عشایر سنی مذهب بنی تمیم در استان دیالی عراق است. وی همچنین مدعی شده که از شاگردان حضرت آیت الله سید محمد باقر صدر و سید محمد صادق صدر بوده که البته این ادعا از سوی دیگر شاگردان این دو مرجع عالیقدر شهید، مانند حضرت آیت الله سید کاظم حائری، که چندین سال است از عراق به ایران هجرت کرده و در قم سکونت دارد تکذیب شده است. او که پس از ظاهر شدن به سرعت مورد توجه رسانههای خبری جهان به ویژه رسانههای ضد ایرانی و ضد شیعی قرار گرفت، در مدت زمان بسیار کوتاهی با نام "سید حسنی" شهرت یافت. چند روز پس از اولین ظهور وی، او اظهارات شدید اللحنی علیه نیروهای آمریکایی بیان کرد و آنان را اشغالگر خواند و خواستار خروج فوری اشغالگران از عراق شد. از آن زمان تا سال گذشته یعنی نزدیک به 4 سال از "الصرخی" خبری نبود و شایعات در مورد محل پنهان شدن وی افزایش یافت. برخی می گفتند به لبنان فرار کرده زیرا در آنجا رۆیت شده اما عده ای دیگر معتقد بودند در مناطق جنوب عراق پنهان شده است. اما برخی افراد زودباور که ادعاهای الصرخی درباره دیدار با امام زمان را باور کرده بودند، معتقد بودند که او غیبت کرده و نزد امام زمان رفته است! اما بررسیهای دقیق انجام شده و سیر تحرکات، اقدامات، موضع گیری ها و اضهار نظرهای 2 سال اخیر الصرخی، یعنی پس از ظهور مجدد وی، حکایت از آن دارد که او از سوی یکی از سازمان های اطلاعاتی و امنیتی منطقه – که به احتمال زیاد عربستان سعودی است – به طور کامل حمایت و پشتیبانی مالی و... می شود.
او در مجالس و محافل مختلف خود به گونههای مختلف مدعی ارتباط با امام زمان(عج) شده است. از جمله ادعاهای عجیب وی این است که در یک دیدار محرمانه با برخی هوادارانش مدعی شده که امام زمان(عج) با خواهر او ازدواج کرده و داماد خانوادگی آنها شده است!
برخی اسناد و اطلاعات موجود درباره "الصرخی" حکایت از آن دارد که وی در اواسط دهه نود قرن گذشته میلادی (حدود سال 1984) دانشجوی رشته مهندسی در دانشگاه بغداد بوده است، گفته میشود وی مدتی از همکلاسیهای دوران دانشجویی "عدی" فرزند صدام دیکتاتور سابق عراق بود و در همان زمان عضو حزب بعث شد و به یکی از دوستان نزدیک "عدی" مبدل گشت. در همان زمان او در پارتیهای مختلطی که توسط "عدی" برگزار می شد شرکت میکرد و حتی تصاویری از رقصیدن وی دراین پارتیها وجود دارد. از جمله اطلاعاتی که در مورد وی وجود دارد این است که، او در مجالس و محافل مختلف خود به گونههای مختلف مدعی ارتباط با امام زمان(عج) شده است. از جمله ادعاهای عجیب وی این است که در یک دیدار محرمانه با برخی هوادارانش مدعی شده که امام زمان(عج) با خواهر او ازدواج کرده و داماد خانوادگی آنها شده است! دفتر "الصرخی" در تاریخ 7 شوال 1432 بیانه ای رسمی صادر کرد و در آن به طور مستقیم مدعی شده بود که "الصرخی" با امام زمام(عج) دیدار داشته و دستوراتی برای چگونگی فعالیت دریافت کرده است! او همچنین گروهی بنام "شبکه امام زمان برای اعدام" تاسیس کرد و مدعی شده که امام زمان از مراجع تقلید حاضر رضایت ندارد از همین رو فتوای اعدام مراجع تقلید را صادر کرد! بررسی های انجام شده در مورد کتاب ها، تالیفات و دست نوشته های "الصرخی" نشان می دهد که او نه تنها برای اعلم بودن در مرجعیت دارای علم کافی نیست بلکه کمترین اطلاعات در زمینه علوم دینی برخوردار است، زیرا مطالعه نوشته های وی نشان می دهد که او بسیاری از مطالبش را به طور کامل و صد درصد از کتب دیگر علما و مراجع به ویژه حضرت آیت الله خوئی(ره) به سرقت برده است. گفتنی است، "الصرخی" و هوادارانش او را بالاتر و حتی برابر با دیگر مراجع شیعه میدانند و میگویند برای مثال: حتی اگر هم "آیت الله الصرخی" با آیت الله سیستانی در یک سطح علمی باشند، باز هم "آیت الله الصرخی" به دلیل "عرب بودن" از آیت الله سیستانی اعلم تر است! همین امر باعث شده همواره در کنار نام وی اصطلاح " مرجع تقلید عربی و عراقی" نوشته شود. لازم به یاد آوری است "الصرخی" که همواره ادعای اسلامگرایی داشته، اما در انتخابات های گذشته همواره از نامزدها و احزاب غیر اسلامی و غیر دینی به ویژه حزب کمونیست عراق حمایت کرده است.
نحوه منش و رفتار این افراد مدعی نشانمیدهد که هیچ علاقهای به اهل بیت و امام زمان ندارند و تنها برای کسب قدرت و تامین منافع نامشروع دشمنان اسلام و تشیع وارد عرصه شدهاند و بی هیچ تردیدی از طرف استعمار و استکبار حمایت میشوند تا از این طریق باورهای اصلی مردم را خدشه دار نمایند.
هاتف پوررشیدی
بخش سیاست تبیان