راه فرار از زندگی های پر خرج

اگر به گذشته نگاهی گذرا داشته باشید متوجه خواهید شد که مشکلاتی که امروز برای ما بزرگ هستند و برایمان تازگی دارند مسایلی هستند که همواره وجود داشته اند و بلکه جزئی از زندگی هستند. با این وجود به نظر میرسد نگرش ها بیشتر تغییر کرده اند تا جریان زندگی...

گرانی

موضوعی شایع و سوژه ای داغ برای زندگی بشریت. به نظر می رسد که بحث گرانی و تورم موضوع تازه ای نیست که صرفا نسل امروز جامعه ما را با خود درگیر کرده باشد. این مساله همیشه وجود داشته است هرچند باید به این نکته اذعان داشت که موضوع گرانی در برخی از برهه های زمانی شدت بیشتری یافته است اما بپذیریم که این معضل برای گذشتگان وجود داشته و آیندگان ما هم را هم درگیر خواهد کرد. نکته مهم این است که به این موضوع بیندیشیم که با وجود معضلی به نام گرانی، چطور باید زندگی کرد و روزگار را گذراند؟

نگاه کلی به جامعه این موضوع را به ذهن متبادر می کند که چه اتفاقی رخ داده که امروز که شاید بیش از هر زمان دیگری موضوع گرانی را بهانه هر مشکل و کمبودی می دانیم، تعداد رستوران های شهر و فروشگاههای لباس و سایر لوازم مصرفی، بیش از هر زمان دیگری در گذشته شده است؟

وقتی به منوی برخی از رستورانها نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که صرف یک وعده غذا در یک رستوران نسبتا معمولی در شهر ما، چقدر هزینه بردار است و این گونه است که شب ها و روزهای تعطیل با صف طویل در پشت دربهای برخی از رستوران ها مواجه می شویم ...

در جای دیگر به زمانهایی توجه کنید که برندهای معروف پوشاک، فروش فوق العاده خود را آغاز می کنند. انجا هم بعضا نظاره گر صف های طولانی هستیم و اگر موفق به ورود به فروشگاه شوید تصور می کنید در مراسمی شبی تظاهرات هستید تا در یک فروشگاه...

ازدواج

همان جوان هایی که پول زیادی را در رستوران و فروشگاه هزینه می کنند، در اغلب موارد علت ازدواج نکردن خویش را گرانی و مسائل اقتصادی می دانند. لازم است به این موضوع معترف باشیم که هزینه های زندگی در شهری تهران بسیار بالاست اما بهتر است این را هم بپذیریم که انتظارات نسل امروز از زندگی هم به طور فزاینده ای بالا رفته است و همین امر عامل اصلی اغلب مشکلات است. متاسفانه غلبه فرهنگ مصرف زدگی و شیوه تربیت فرزندان به گونه ای شده که نسلی نازپروده و متوقع ایجاد کرده که برایش مهم است تا تازه ترین مدل تلفن همراه را در دستانش داشته باشد و بر ماشینی شیک سوار باشد که در آن احساس راحتی کند.

اگر با خودمان کمی روراست تر باشیم به این موضوع هم فکر می کنیم که والدین ما که امروز ناچارند از خواسته های خود چشم پوشی کنند تا انتظارات ما براورده شوند، چطور به زندگی مشترک وارد شدند و از کجا به کجا رسیدند؟ نتیجه رواج تفکرات اومانیستی و فرهنگ مصرف زدگی به جایی میرسد که فرزندان خانواده های متمول برای لذت طلبی و فرار از مسئولیت، زیر بار ازدواج نمی روند و عده ای از جوانان که در سطح متوسط و پائین جامعه به لحاظ اقتصادی می باشند، برای ارضای نیازهای مادی ممکن است دست به هر اقدامی بزنند...خودفروشی کنند یا دزدی کنند و یا به دریافت نزول و پول های حرام دست بزنند.

ما عوض شدیم یا زندگی؟

وقتی به گذشته نگاه میکنیم به این موضوع میرسیم که مشکلات همواره در زندگی وجود داشته اند. اگر پدران و مادران ما بدون سختگیری های جوانان امروز به زندگی مشترک پای گذاشتند به این خاطر بود که روحیه رضایت و قناعت در آنها وجود داشت. چیزی که در نسل امروزی ها کمتر دیده می شود و انتظار دارند همه امکانات رفاهی برایشان به سرعت مهیا شود و چنانچه کم و کاستی به وجود بیاید، نقطه ای می شود برای شروع اختلافات در زندگی مشترک و بعضا جدایی و طلاق...

متاسفانه وقوع پیشرفت در زندگی و افزایش ابعاد رفاهی و تنوع رسانه ها موجب بروز آفت های متعددی در زندگی بشر شده است و افق هایی را در نگاه افراد ایجاد کرده که پایانی برای انها وجود ندارد.

آنچه بیش از هر چیز نسل امروز را اذیت میکند همان تفکر و نگرشی است که در و دیوار به آنها می رسد. همان چیزی که رسانه و فیلم های تلویزیونی آنرا به مخاطبان خود منتقل میکنند. چیزی که در محتوا و عمق آموزه های رسانه ای وجود دارد در راستای تقویت تفکر اومانیستی یا همان انسان مداری است. یعنی انسان مهم است و خواسته ها و نیازهای او و اینکه لذت ببرد. لذتی که برای آن حدودی تعریف نشده است. وقتی نگرش ها به این سمت می رود نمی توان انتظار داشت و نمی توان به اینان گفت که به خدا توکل داشته باشید که خداوند روزی دهنده است و او کسی است که وعده داده روزی هر بنده ای را تامین می کند و هر کس به خدا توکل کند خداوند او را کفایت میکند...