تبیان، دستیار زندگی
بر اساس حكم عقل كه تقدیم غیر اعلم بر اعلم را قبیح می داند و هم بر اساس مفاد آیات قرآن امامت جاهل بر عالم و عالم بر عالمتر، امری مردود و غیر قابل قبول است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا باید امام عالم باشد؟

علم

تقریباً تمامی فرق اسلامی بر این باورند كه یكی از شرایط لازم برای تصدی مقام امامت و جانشینی پیامبر اكرم (صلی الله علیه) آن است كه می‌بایست امام همچون رسول گرامی، از علم و آگاهی سرشاری، برای ارشاد و راهنمایی مردم و تفسیر و تبیین صحیح از دین و اداره و تدبیر حكومت و جامعه، برخوردار باشد.


به دست گرفتن هدایت و رهبری جامعه نیازمند علم و آگاهی است که کمترین خطا و اشتباهی در آن وجود نداشته باشد از این رو چگونگی و کیفیت این علم بسیار مورد توجه است.

دلایل لزوم و ضرورت علم امام

متكلمین و دانشمندان علوم اسلامی برای ضرورت علم امام ادله فراوانی آورده‌اند كه ما به برخی از آنها اشاره می‌كنیم:

1.     به طور كلی همان ادله‌ای كه ضرورت وجود امام را واجب كرده همان ادله ضرورت علم امام را ثابت خواهد كرد؛ چرا كه افراد جامعه برای نیل به سعادت و هدایت و رفع نیازهای مادی و معنوی خویش محتاج رهبر و پیشوا می‌باشند . لازم و ضروری است كه امام، نسبت به افراد دیگر جامعه خویش، اعلم و آگاه‌تر به همه امور و مسائل و نیاز‌های دینی و دنیوی مردم باشد؛ تا آنها را به صراط حق رهنمون و از خطا و انحراف برحذر دارد.

هدایت الهیه همان مقام ولایت و امامت است که به وسیله آن مردم از شرک به سوی توحید و از غیر خدا به خدا رجوع می کنند و این مقام معلول توحید و ولایت است و مقام توحید و ولایت لازمه اش اندکاک صفات بشری در صفات خداست و از جمله این صفات قدرت و علم است.

بنابراین باید امام دارای مقام علم جامع و گسترده ای باشد که امت و پیروان او بدان مرحله از علم راه پیدا نکرده باشند و آن درجه از علم پاک و بی کدورت و آن مرتبه از دانش وسیع و گسترده به دنبال خود لزوم تبعیت و پیروی دیگران را می کشد بر همین اساس است که حضرت ابراهیم علیه السلام به سرپرست خود آذر خطاب فرموده می گوید:

«یا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جاءَنی‏ مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنی‏ أَهْدِکَ صِراطاً سَوِیًّا»

ای پدر من، بی تردید برای من دانشی ( از جانب حق ) آمده که تو را نیامده، پس از من پیروی کن تا تو را به راهی راست هدایت کنم.(مریم/43)

امیر المومنین علی(علیه السلام) در مورد شأن و جایگاه این مقام امام می‌فرماید: راز پیامبر به آنها سپرده شده است، و هر كس كه آنان را پناه گیرد به حق راه برده است. آنان مخزن علم پیامبرند و احكام شریعت او را بیانگرند. قران و سنت نزد آنان در امان است؛ چون كوه برافراشته، دین را نگهبانند، پشت اسلام بدان‌ها راست و ثابت پا بر جاست.(نهج البلاغه خطبه 2)

بر اساس حكم عقل كه تقدیم غیر اعلم بر اعلم را قبیح می‌داند و هم بر اساس مفاد آیات قرآن امامت جاهل بر عالم و عالم بر عالمتر، امری مردود و غیر قابل قبول است

مرحوم طبرسی نوری می‌گوید: در تعریف امامت گفته شده:

« الامامه نیابه من الله تعالی و رسوله فی اقامه الدین و حفظ الحوزه بحیث یجب اتباعه علی كافه الامه» پُر واضح است كه امام و خلیفه جاهل، هرگز نمی‌تواند اقامه دین كند و به آنچه مردم به آن احتیاج دارند، فراهم آورد؛ زیرا كه دین و شرع عبارت است از ما جاء به النبی(صلی الله علیه) از انشائات توقیفیه و اخبار تعبدیه، اعم از اصول اعتقادی و فروع و احكام عملیه؛ حال جهل به یكی از این موارد، با اقامه شرع رسول، منافات خواهد داشت و بلكه تضییع و انهدام دین الهی است.( كفایه الموحدین،ج 2، ص212)

محقق طوسی، این دلیل را به این صورت آورده است كه: «امام باید عالم به تمام موازین شرع باشد؛ چرا كه امام حافظ شرع است و اگر عالم به تمام مسائل و احكام نباشد، نمی‌تواند حافظ واقعی آن باشد؛ زیرا در صورت جهل امكان اخلال به بعضی از موازین شرع، یا ترك برخی مصالح وجود دارد»(الاقتصاد ، ص 193).

بنابر این به حكم عقل و وجدان آنكه متولی امری به این بزرگی است و سعادت دنیا و آخرت مردم به او منوط است، ضروری است كه نسبت به این امور اعلم باشد.

2.     اصولاً امامت به مفهوم صحیح و مسولیت های آن، چه از دیدگاه عقل و چه از نظر اسلام، بدون علم، نه امكان پذیر است و نه قابل قبول و شایسته جامعه اسلامی؛ در جایی كه قرآن و احادیث، احراز مسولیت‌های اجرائی و اجتماعی و هر نوع ارتقا را مشروط به علم می‌داند، و جهل و جاهل را نكوهش كرده، چگونه می‌تواند در لزوم عالم و عالمتر بودن امام تردید به خود راه داد و امامت بدون علم را قابل قبول دانست؟

بی شك هم بر اساس حكم عقل كه تقدیم غیر اعلم بر اعلم را قبیح می‌داند و هم بر اساس مفاد آیات قرآن امامت جاهل بر عالم و عالم بر عالمتر، امری مردود و غیر قابل قبول است.

« افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی الا ان یهدی » (یونس 35) آیا آن كسی كه به حق هدایت می‌كند، شایسته پیروی(امامت) است یا آن كس كه نمی‌تواند راه به جایی ببرد، مگر خود هدایت شود.

امام باید عالم به تمام موازین شرع باشد؛ چرا كه امام حافظ شرع است و اگر عالم به تمام مسائل و احكام نباشد، نمی‌تواند حافظ واقعی آن باشد

3.     امام، اولو الامر و واجب الطاعه است و متابعت از تمام فرامین و دستوراتش ضروری و واجب است. حال آیا الزام مردم به پیروی از امامی كه فاقد علم است و نیز الزام عالم بر اطاعت از كسی كه علم ندارد یا علمش پایین‌تر از عالم است، اغراء به جهل و فریب دادن دیگران در جهت پیروی از رفتار جاهلانه محسوب می‌شود؟

4.     اگر آن امام و خلیفه كه مدعی نیابت از خدا و رسول است، به كثیری از احكام، جاهل باشد، هر آینه در هدایت یافتن به دین خدا و فهمیدن غوامض مسائل شریعتِ سید انبیاء، محتاج به امام دیگری خواهد بود. سپس نقل كلام می‌كنیم به سوی آن امام دیگر، اگر اعلم باشد از ماسوی خود، فهم المطلوب و اگر محتاج به دیگری باشد كه همان شخص اول باشد، دور لازم می‌آید و اگر غیر او باشد، نقل كلام از او می‌كنیم و هكذا فیتسلسل و هر دو باطل است فثبت المطلوب كه شرط بودن اعلمیت امام است.( كفایه الموحدین ،ج 2،ص 214)

5. اگر امام نسبت به همه امور یا پاره‌ای از آن بی اطلاع باشد، صلاحیت آن را نخواهد داشت كه پیام رسان رسول و قائم او و حجت خدا بر همه عالم باشد، حجتی كه در برابر مذاهب پیروان مذاهب و ادیان و صاحبان‌افكار و اندیشه‌های منحرف و باطل بتوان به او احتجاج كرد و چگونه خداوند به كسی كه جاهل است و غیر فقیه و بی اطلاع، بر بندگان خویش احتجاج كند؟(پژوهشی در علم امام (علیه السلام)،مقدمه و تعلیقه و ترجمه علی شیروانی،ص 48)

بنابراین از آنجا كه امامت برای امت، امری لازم و اجتناب ناپذیراست، لذا ضروری است كه آن امام، دارای علم سرشار و جوشیده از چشمه علم الهی باشد و نسبت به تمام اموری كه مربوط به سعادت و مصالح دین و دنیای مردم است، اعلم و آگاه‌تر از همه باشد.

فرآوری: مریم پناهنده    

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

1)     امام شناسی، محمد حسین حسینی طهرانی، ج1

2)     سایت اندیشه قم

3)     بنیاد علوم و معارف اسلامی

مطالب مرتبط:

علم غیب امام

علم لدنی امام چیست؟

علم و دانش امام(ع)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.