رمضانی معنوی تر
این قرآنی که از آن سخن می گوییم همان کتابی است که رسول گرامی اسلام در قیامت از مسلمانان پیرامون آن شکایت خواهند کرد.
پس چه خوب است که در این ماه مبارک کمی برای این موضوع کار کنیم و بر روی آن توجه و دقت بیشتری داشته باشیم.
یکی از ویژگی های بشر این است که از کودکی به سادگی و به سرعت فرا می گیرد.
فراگیری هر مهارت و موضوعی دو جنبه دارد؛ یکی یادگیری خود آن مهارت است و دیگری چرایی و به عبارتی زمان و نحوه استفاده از آن مهارت است که همیشه هم این جنبه دوم مورد بی توجهی واقع می شود.
بی توجهی به نحوه استفاده درست از یک مهارت باعث می گردد که نه تنها فرد به تعالی و رشد دست نیابد، بلکه او را به سمت سقوط و افول سوق می دهد.
یکی از مهارت هایی که از کودکی با همین اشتباه به انسان آموخته می شود قرائت قرآن است. یعنی فرد تمامی مهارت های تجوید و ترتیل را پله به پله می آموزد و در انتها که تمامی آنها را فرا گرفت احساس می کند که این مهارت را در حد کمال آموخته است و این در حالی است که مهمترین قسمت آن یعنی زمان و نحوه استفاده از این مهارت را به او نیاموخته اند.
زمانی این مهارت (و همچنین سایر مهارت ها) با توجه به هر دو جنبه ذکر شده توسط فرد آموخته می شود که آموزگار خود به این دو جنبه توجه داشته باشد و بر همین اساس آموزش دیده باشد.
پله اول در درست خواندن قرآن و فراگرفتن آن این است که بدانیم برای چه قرآن می خوانیم؟!!
اصل اول برای رسیدن به این مطلب آن است که بدانیم قرآن کلام الله است (اصلی که هیچ یک از فِرق مسلمانان در آن اختلاف ندارند)؛ به این معنی که کلام الله، بوده، هست و خواهد بود. با این دید خود را برای در معرض کلام خدا قرار گرفتن آماده سازیم.
نکته بعدی آن است که مخاطب قرآن پیامبر(صلی الله و علیه وآله) بوده است، نه ما. قرآن (کلام خدا) زمانی ما را مورد خطاب قرار می دهد که توسط فرستاده خدا (لسان الله) برای ما تلاوت شود. در این صورت است که درک واقعی از قرآن در درون ما صورت می پذیرد (بدون هیچ شک و شبهه ای).
بنابراین در هنگام تلاوت قرآن می بایست از خدا خواست که کلامش را به لسان خودش (امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ) به گوش ما برساند. به این جهت است که سفارش شده است در هنگام تلاوت قرآن به نیابت از یکی از ائمه(علیهم السلام) قرآن را قرائت نمایید.
نکته دیگر آن است که ما در تعلیمات مربوط به قرآن می آموزیم که چگونه قرآن را بخوانیم ولی هیچ گاه یاد نمی گیریم که به چه صورت به آن گوش فرا دهیم، گوش دادن یک از مسائل مهم در بهره مندی از قرآن است.
در این ماه، قرآن را به روش زیر تلاوت کنیم:
1. مقدار کم (در حدود 5 دقیقه آزاد)
2. با کمی تامل
3. آهسته
نکته ی دیگری که باید به آن توجه کرد آن است که این قرآنی که از آن سخن می گوییم همان کتابی است که رسول گرامی اسلام در قیامت از مسلمانان پیرامون آن شکایت خواهند کرد.
شكایت پیامبر از مسلمانان در قیامت
«وَ قالَ الرَّسُولُ» رسول می فرماید: «یا رَبِّ» پروردگار، ای خدا! «إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان/30) پیغمبر روز قیامت شكایت میكند كه این مردم قرآن را رها كردند.
اول اینكه «قال» فعل ماضی آورده است و این در حالی است که قیامت هنوز نیامده و باید از فعل «یقول» استفاده می شد!!
باید بگوید: روز قیامت پیغمبر شكایت خواهد كرد. اما میگوید: شكایت كرد! این به دلیل این است كه یك چیزی كه برای آینده است، اگر صد در صد قطعی باشد، دیگر به آینده نمیگویند ، بلکه به گذشته میگویند.
یك آدم مال مردم خور میآید نسیه میكند، میگویند: به ایشان نسیه دادی؟ خورد و یك آب هم رویش! ممكن است نخورده، ولی چون این از هركس نسیه كرده خورده است، دیگر میگویند: خورده است.
پس از «قال» یك نكته میفهمیم. شكایت قطعی است، شوخی نیست.
شکایت نزد چه كسی؟
نزد خدا شكایت میكند.
چه وقت شكایت میكند؟ روز خطر، روز قیامت شكایت میكند.
چطور شكایت میكند. میگوید: «یا رَبِّ» با كلمه «یا ربّ».
داریم اگر كسی «یا ربّ» بگوید، اگر ده تا «یا ربّ» بگوید، خدا لبیك میگوید. دعا با كلمهی «یا ربّ» استجابت میشود.
بعد میگوید: «إِنَّ» قطعی است. شك نكنید، بعد میگوید: «اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ»
یك وقت میگویند: قرآن زیر پایت رفت. میگویی: نفهمیدم، پایم را روی كلمهای گذاشتم كه روزنامه بود و آیه قرآن در آن بود. نفهمیدم.
یك وقت میگویند: قرآن زیر پایت رفت. یك وقت میگویم: پایت را با توجه روی قرآن گذاشتی.
«اتخاذ» یعنی تو فهمیدی و به قرآن بیاعتنایی كردی. نمیگوید: «كان القرآن عندهم مَهْجُوراً» نمیگوید: قرآن نزد امت من مهجور بود. میگوید: «اتخذوا».
میگوید: «مهجورا» نمیگوید: «متروكا».
فرق بین متروك و مهجور چیست؟
میگویند: زمین متروكه است. یعنی از گردونه خارج شده است. مثل سماور زغالی كه دیگر الآن متروك است. هر كس دارد در انبار گذاشته است. اما مهجور یعنی هست، به آن بیاحترامی میكنیم.
شكایت قطعی است. كسی شكایت میكند كه محبوبترین فرد هستی است. كسی شكایت میكند كه رحمتش به همه هستی گسترده شده است. با كلمه «یا ربّ» شكایت میكند. با كلمه «انّ» شكایت میكند. «اتخذوا» یعنی میفهمند، لج میكنند ، نه اینكه غافل هستند و حواسشان پرت است. «مهجورا» یعنی قرآن میخواند ولی به آن عنایت نمیشود.
سر سفره هفت سینمان قرآن است. روی كیف عروسمان هست. بالای سر مسافرمان هست. خانه نو قرآن و آینه میبریم. قرآن در بورس است. قسم میخوریم. شب قدر قرآن سر میگیریم و «بك یا الله» میگوییم. قرآن را جایی پرت نمی کنیم. هست، اما به آن توجه نمیشود.
مگر قرآن نمیگوید: كسی كه ربا بخورد با خدا جنگ كرده است؟ «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» (بقره/279) رباخوار با خدا میجنگد. پس چرا بعضی هایمان می گوییم: اینقدر میدهم، میلیونی اینقدر بده!
میخوانیم، عمل نمیكنیم. در همسرداری، در بچهداری، در اقتصاد، در سیاست، در موضع گیری.
رمضان، ماه تدبر در قرآن
ماشینهایی كه هوا گرفته است، رانندهها در سرازیری هُل میدهند، روشن میشود. سرازیری قرآن ماه رمضان است. الحمدلله تلاوت قرآن و حفظ قرآن و تجوید قرآن تقریبا کار شده و در حال کار شدن هست اما روی مفاهیم و تطبیق قرآن و آموزه های قرآنی بر زندگی کاری نشده است.
نکته آخر:
فراموش نکنیم هرجا میگوییم: قرآن مراد ما قرآن و اهلبیت است. چون قرآن و اهلبیت لحظهای از هم جدا نیستند.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
بیانات دکتر دولتی در سایت رواسی
بیانات حجت الاسلام قرائتی؛ درس هایی از قرآن