امام مهدی(علیه السلام)؛ آزمون الهی
یكی از سنتهای الهی، رشد مردم در لابلای حوادث و آزمایشهای پی در پی است. اینجاست كه حجت خدا بر خلق تمام میشود و سعادت و شقاوت قابل تفكیك میگردد.
امتحان یك سنت همیشگى و جاودانى الهى است كه امتحان كننده آن، خداست.(1) تمام جهان، صحنه آزمایش و تمام مردم حتّى پیامبران نیز مورد امتحان قرار مىگیرند و این، سنتى است كه در تمام امتهاى پیشین نیز جارى بوده است: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یترَكُواْ أَن یقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یفْتَنُونَ*وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیعْلَمَنَّ الْكَاذِبِینَ»؛ «آیا مردم گمان كردند همین كه بگویند: ایمان آوردیم! به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما كسانى را كه پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان مىكنیم) باید علم خدا درباره كسانى كه راست مىگویند و كسانى كه دروغ مىگویند تحقق یابد!»(2)
در تحلیل قرآنی همه چیز میتواند به عنوان راهی برای آزمون باشد و هر چیزی از این ظرفیت و توان برخوردار میباشد كه به عنوان ابزار آزمونهای الهی به هدف تنبیه و مجازات و یا تحققبخشی به ظرفیتهای سرشته در نهاد انسان مورد استفاده قرار گیرد. از این رو در آیات قرآنی با موارد و مصادیقی روبهرو میشویم كه شخص و یا امتی با انواع آیات خداوندی حتی با آسایش و رفاه، آزموده شدهاند و سربلند و سرافكنده از این آزمونها بیرون رفتهاند.
شاید بتوان گفت مهمترین حکمت غیبت امام مهدی(عج)، آزمون بندگان الهی و سنجش میزان اخلاص و پایبندی آنان به ارزشهای دینی است.
نگاهی به روایات
در حدیثی از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «ای شیعیان آلمحمد! یقیناً ناخالصهای شما از شما جدا خواهند شد؛ همچون سرمه در چشم که سرمهکش میداند چه زمان سرمه در چشم میرود، اما نمیداند کی از چشم میرود. ناخالصهای شما هم صبح میکنند، در حالی که بر امیری از ولایت ما گام بر میدارند و غروب میکنند، در حالی که از آن بیرون رفتهاند. و(بالعکس) شامگاهان در مسیری از ولایت مایند و صبح میکنند، در حالی که از آن خارج شدهاند».(3)
حضرت در سخن دیگری فرموده است: «شما (شیعیان) آنقدر انتظار خواهید کشید تا همچون بزی که در حال جان دادن باشد بشوید، برای قصاب فرق نمیکند که کجای بز مریض و نحیف را بگیرد! برای شما هیچکدام مقامی نخواهد ماند که از آن بالا روید و یا تکیهگاهی که در کارهای خود به او تکیه کنید».(4)
امام صادق(علیه السلام) نیز به منصور صیقل فرمود: «ای منصور! امر فرج اتفاق نخواهد افتاد، مگر آنکه سخت مأیوس شوید؛ بلکه - قسم به خدا - که تا خوب و بد شما از یکدیگر جدا شوید؛ نه، بلکه به خدا قسم، تا اینکه همگی شما امتحان شوید؛ نه، بلکه به خدا قسم تا آنگاه که شقی شود آنکه شقی است و سعید گردد آنکه سعید است».(5)
منصور صیقل در روایت دیگری میگوید: «گروهی بودیم نزد امام صادق(علیه السلام) نشسته و حدیث میگفتیم. امام رو به ما کرد و فرمود: در چه موضوعی با یکدیگر بحث میکردید؟ نه، نه، به خدا قسم! آنچه که چشمهایتان را به سویش دوختهاید (کنایه از انتظار فرج آلمحمد است) اتفاق نمیافتد تا آنکه همگی شما غربال شوید؛ نه، به خدا قسم! آنچه که دیده را به سویش دوختهاید، واقع نمیشود تا آنگاه که خوب و بد شما از یکدیگر جدا شوید؛ نه، به خدا قسم! آنچه انتظارش را میکشید جز بعد از نومیدی واقع نشود؛ نه، به خدا قسم! آنچه به انتظار آن چشم دوختهاید اتفاق نیفتد تا بدبخت، بدبخت شود و خوشبخت به سعادت برسد».(6)
امام موسی کاظم(علیه السلام) نیز فرموده است: «وقتی که پنجمین فرزند از هفتمین امام، غایب شود؛ پس بر شما باد به دینهایتان که احدی آن را از شما زایل نکند. فرزندانم! حتماً برای صاحبالامر غیبتی است تا هر کس قائل به امامت است، از آن برگردد؛ به تحقیق که آن آزمایشی است از جانب خداوند که خلقش را به آن امتحان کند».(7)
در روایت دیگری آمده است: «جابر میگوید به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم: گشایش امر شما چه زمان واقع شود؟ فرمود: هیهات، هیهات؛ فرج و گشایش ما صورت نگیرد تا آنکه همه شما غربال شوید، همه غربال شوید، همه غربال شوید - سه بار فرمودند - تا ناصافیها بروند و خالصها باقی بمانند».(8)
ابراهیمبن هلیل نیز میگوید: «به امام رضا(علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم، پدرم بر این امر (امامت و فرج آلمحمد) مرد و من هم به این سن و سال کهولت رسیدهام که میبینی! (میترسم) بمیرم و هیچ خبری به من ندهی؟ امام(علیه السلام) فرمود: ای ابا اسحاق عجله داری؟ گفتم: بله! والله عجله دارم. چگونه تعجیل نکنم، در حالی که به این سن و سال رسیدهام که میبینی!؟ امام (علیه السلام) فرمود: اما ای ابا اسحاق! به خدا قسم این امر اتفاق نخواهد افتاد، مگر آنکه خوب و بد همگی شما از هم جدا شوید و همگی امتحان شوید تا جز گروهی اندک از شما نماند،- آنگاه دستش را به سمت جمعیت کشاند و بالا برد - (کنایه از آنکه این همه جمعیت، کم خواهند شد)».(9)
غیبت، آزمونی برای سنجش مردم
هر نهضت و انقلابى که براى هدف معینى بر پا شود، در صورتى امکان پیروزى دارد که زمینه آن از هر جهت فراهم باشد و اوضاع و شرایط کاملاً آماده باشد. یکى از شرایط مهم موفقیت این است که عموم انسانها خواستار آن انقلاب باشند و افکار عمومى براى پذیرش آن مهیا باشد؛ در غیر این صورت انقلاب با شکست مواجه خواهد شد. نهضت و قیام امام مهدى(عج) نیز از این قاعده کلى مستثنى نیست و در صورتى مىتواند پیروز شود که اوضاع و شرایط مساعد و زمینه فراهم باشد. نهضت آن حضرت، یک نهضت سطحى و کوچک نیست؛ بلکه یک انقلاب همه جانبه و جهانى است و برنامه بسیار عمیق و دشوارى دارد، مىخواهد تمام اختلافات نژادى و کشورى و زبانى و مرامى و دینى را بر طرف سازد و سرتاسر گیتى را با یک حکومت نیرومند اداره کند تا همه بشر با صلح و صفا کنار هم زندگى کنند. بنابراین آب باید از سرچشمه اصلاح، و عوامل اختلافانگیز از ریشه قطع شود تا گرگصفتان، خوى درندگى را از دست بدهند.
امام مىخواهد کفر و مادىگرى را ریشهکن سازد و عموم جهانیان را به سوى قوانین و برنامههاى الهى متوجه کند و دین اسلام را آیین همگانى گرداند. مىخواهد افکار پریشان بشر را به سوى یک هدف متمرکز کند و معبودهاى دروغین و فتنهانگیز مانند مرزها، نژادها، کشورها، مرامها، حزبها، قارهها و شخصیتهاى کاذب را از مغز بشر ریشهکن کند. مىخواهد نوع بشر و جوامع انسانى را به سعادت و کمال واقعى برساند و اجتماع صالحى به وجود آورد که بر پایه فضایل و صفات انسانى و اخلاق نیک استوار باشد. چنین انقلابى بدون شایستگى ملتها امکان وقوع ندارد. بنابراین تا نوع بشر به حد کمال و رشد نرسد و عموم مردم در سراسر جهان براى پذیرفتن حکومت حق آماده نگردد، امام مهدى(عج) ظهور نخواهد کرد.(10)
پینوشت:
1. مۆمنون: 30.
2. عنکبوت: 2 و 3.
3. بحارالانوار، ج52، ص 101.
4. همان، ص 111.
5. همان.
6. همان، ص 112.
7. همان، ص 113.
8. همان.
9. همان.
10. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 240.
زهرا رضاییان
بخش مهدویت تبیان