تبیان، دستیار زندگی
از نظر روسو ،طبیعت انسان را خوب و خوشحال خلق کرده است و این جامعه است که وی را آلوده می کند. کودک ، که به طبیعت نزدیک تر است باید تا حد امکان در این حالت بماند و در این میان نقش تحصیلات علاوه بر آموزش وی برای زندگی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست های آموزشی در قرن جدید(2)

سیاست های آموزشی در قرن جدید(2)

در قسمت اول این مقاله به بررسی تاریخی شکل گیری سیاست های نوین آموزشی پرداختیم. در این قسمت به چگونگی پیاده سازی این نظریه ها مختصرا اشاره می کنیم.

راز کودکی

از نظر روسو، طبیعت انسان را خوب و خوشحال خلق کرده است و این جامعه است که وی را آلوده می کند. کودک، که به طبیعت نزدیک تر است باید تا حد امکان در این حالت بماند و در این میان نقش تحصیلات علاوه بر آموزش وی برای زندگی، این است که اجازه ندهد او خیلی زود وارد دوران بزرگسالی شود.

کوزینه این طرز فکر را به سبب ایده آل گرایی ای که از طبیعت در آن ارایه می شود اندکی رمز آلود می داند. طرز فکری که به اعتقاد ای. کلاپارد در نهایت منجر به یک انقلاپ کوپرنیکی در آموزش می شود.

لئون تولستوی تحت تاثیر اندیشه های روسو قرار داشت و در سال 1958 مدرسه ی خودش را تاسیس کرد و بر راز آلود بودن نظریه ی روسو افزود. به اعتقاد تولستوی : « کودک موجودی کامل است و هیچ کس حق آموزش به وی را ندارد.» در اصل شیوه ی آموزشی خود محوری (self-government) برای اولین بار توسط تولستوی مطرح شد.

کوزینه می گوید :« عشق به کودک و احترام به او سرچشمه ی اصلی آموزش نوین است». بدین سان جریان آموزشی جدید بر مبنای اندیشه های روسو اردوهای خارج از شهر، باغداری، کاردستی، کارهای هنری و هم چنین آموزش اصول اخلاقی را در دستور کاری خود قرار داد.

فریر توضیح جدیدی از مدرسه ارایه داد که بسیار مورد توجه قرارگرفت : « خوابگاهی خانوادگی در مناطق خوش آب و هوا که تجربه ای که کودک در آن به واسطه ی استفاده ی به جا، از متدهای آموزش عملی و اخلاقی به دست می آورد پایه های شخصیتی وی را به بهترین نحو ممکن شکل می دهد.»

علاوه بر قرار دادن کودک در محور کارها، فعالیت های اجتماعی هم در راس ساختار مدارس جدید قرار گرفت. هیچ آموزشی نمی تواند خالی از اصول اخلاقی باشد که سبب می شود احساس استقلال و مسئولیت پذیری در کودک شکل بگیرد.

مدارس جدید بر پایه ی همکاری، همیاری، رابطه با دوستان و والدین بنا شده است. مسئولین این مدرسه قصد داشتند تا از آن محیطی اجتماعی بسازند تا کودک بتواند قبل از ورود به جامعه آن را تجربه کند. در مدارس نسل جدید کودکان مسئولیت های مختلفی را می پذیرند، مثل مسئولیت باغچه ی مدرسه، روزنامه ی مدرسه، بعضا هزینه های کلاس و . . .

ورود مدارس جدید به عرصه سبب شد تا صفت " سربازخانه " ای که به مدارس آن دوران نسبت داده می شد کم رنگ شود، کلاس های جدید به محلی برای بحث و تبادل نظر تبدیل شده بودند و از همین زمان بود که تجربه ی خود محوری برای دانش آموزان به تحقق پیوست.

اصل اساسی دیگری در آموزش نوین استفاده از روش های پویاست. به گفته ی کوریزه : « آموزش نه یک تقلید است، نه حفظ کردنی بی مورد. کودک باید تحقیق کند، کنکاش کند، فرا بگیرد و ابداع کند. این آموزش واقعیست. چه کسی گفته لازم است کلاس درس مثل جلسه ی دادگاه اداره شود؟»

برای مثال ژروم، دانش آموزشی که وظیفه ی مادر خرج کلاس را بر عهده دارد با خود می گوید : « چگونه می توانم هزینه ای را که برای تامین ساندویچ هایی که برای گردش روز پنجشنبه نیاز داریم حساب کنم؟ » مسئولیتی که بر عهده ی ژروم قرار داده شده می تواند، هرچند در ابعادی کوچکتر، او را با فعالیت های بسیاری آشنا کند، مهارت هایی که وی به دست می آورد برای آینده ی وی بسیار مثمر ثمر خواهد بود.

با این وجود این روش آموزش بحث های بسیاری را به دنبال داشته است. در نظر کلاپارد «فعالیت یک دانش آموز به هیچ عنوان نباید چیزی فراتر از تلاش وی برای پاسخ به احساس نیازی که در او به وجود آورده ایم باشد

اما بسیاری از آموزگاران با دیدگاه وی موافق نیستند. آیا همان طور که گروهی به این مساله اعتقاد دارند ، باید محیطی محرک برای کودکان به وجود آوریم؟ به کودکان کمک کنیم خودشان مشکلاتی را که پیش می آید حل و فصل کنند؟ درنظر گروهی، هر درس باید یک پاسخ باشد.

سیاست های آموزشی در قرن جدید(2)

سلستین فرینه و مدرسه ی مدرن

سلستین فرینه ( 1896-1966) در سال 1944 نهضت مدرسه ی مدرن فرانسوی را به راه انداخت. در نظر این آموزگار ( که به علت روش های تدریسی که داشت مجبور به ترک وزارت آموزش و پرورش فرانسه شد) « تنها راه یادگیری مشاهده، توضیح و نشان دادن نیست، بلکه نیاز مبرمی به آزمایش و اتخاذ روشی طبیعی و جهانیست». سلستین کاملا با به کار گیری روش های صرفا " مدرسه ای " در آموزش مخالف بود. در نظر او باید معنای جدیدی به فعالیت های مدرسه ای داده می شد و اهداف آموزشی را به کلی مورد بازبینی قرار می داد. بر خلاف سایر نظریه پردازان مدرسه ی جدید، فرینه اعتقاد داشت: « به وسیله ی بازی کردن نیست که می توان آموخت، بلکه باید " کار " کرد.»

هرچند که فرینه از پیشینیان خود در عرصه ی آموزشی الهاماتی گرفته است، اما توانست مجموعه ای جدید از روش های آموزشی را ابداع کند: چاپ روزنامه، برنامه ی کاری منحصر به هر دانش آموز، آموزش بر اساس فیش های درسی، استفاده از پرونده های موضوعی به جای کتاب های درسی برای آموزش، دادن مسئولیت بزرگ کردن یک حیوان اهلی به هر دانش آموز، آتلیه های نقاشی، تئاتر، شعر سرایی و . . . اما مساله در آن بود که استفاده از این روش ها نیاز به بودجه ای بسیار بالا داشت.

چه اثری از نهضت آموزش مدرن باقی مانده است؟ در دهه ی 70 تعداد مدارسی که از این روش پیروی می کردند چند برابر شد و دولت فرانسه مدارسی را راه اندازی کرد که برخی از آن ها هنوز هم وجود دارد. برخی از مدارس هم هستند که هنوز از شیوه های سنتی استفاده می کنند. جریانی که فرینه به راه انداخت و روش های آموزشی او هنوز هم طرفداران زیادی بین آموزگاران فرانسوی دارد، آموزگارانی که فناوری های جدید آموزشی را مانعی بر سر یادگیری دانش آموزان می بیننند.

منبع: http://anthropology.ir

مطالب مرتبط:

آموزش علوم همراه با فعالیت های عملی

تشویق و تنبیه دانش آموزان؛ چه وقت و چگونه؟

چه كسی به ریاضی علاقه مند است؟

بخش پژوهش های دانش آموزی تبیان، تهیه: زهرا انصاری

تنظیم: نسرین صادقی