تبیان، دستیار زندگی
جمله «عَفَا اللهُ عَنکَ» است. یعنی خدا تو را بخشید و از لغزش تو درگذشت، پس معلوم می شود، ذنبی در کار بود که خدا او را می بخشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ای رسول، خدا تو را بخشید!


در قرآن کریم آیاتی هست که ممکن است کسانی از آن آیات این گونه نتیجه بگیرند که پیغمبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) (العیاذ بالله) مرتکب گناه شده است. به این جهت در این مقاله به یکی از این موارد می پردازیم.


حضرت محمد

مراد از «عَفَا اللهُ عَنکَ»

«عَفَا اللَّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ»(1).

«ای رسول، خدا ترا ببخشد، چرا پیش از آن که دروغگو از راستگو بر تو معلوم شود به آنها اجازه (در ترک جهاد) دادی؟»

از آیاتی که بسیاری از مفسّرین، به ویژه علمای اهل سنّت به آن تمسّک کرده و ارتکاب گناه را برای پیامبر ممکن می دانند، آیه فوق است، و طی مباحثاتی که با آنها شده است، به همین آیه نیز تمسّک کرده اند و می گویند: خداوند پیامبر خود را مورد عتاب قرار داده است.

منافقان هر وقت که احساس خطر می کردند به بهانه هایی از همراهی کردن با مسلمانان کنار می کشیدند، مثلاً در پیکار حنین که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در پی تدارک عزیمت به مکّه بود و لشکر فراهم می کرد، قبایل عرب اطراف مدینه به سرکردگی رأس المنافقین، از همراهی کردن رسول خدا خودداری کردند و عذر آوردند. به ظاهر از پیغمبر کسب اجازه کرده بودند تا بمانند و با او همراه نگردند. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم به اینها اجازه داد. خدا هم در این زمینه سخت اهتمام دارد و می فرماید اینها اصلاً قصد خروج با تو را نداشتند «وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً» (2)، اگر آنان قصد سفر جهاد داشتند به یقین از پیش، خود را مجهّز می کردند! اینان اصلاً آمادگی نداشتند.

از اوّل، عذرخواهی آنها هم دروغ بود، تو خوب بود به اینان اجازه نمی دادی. اگر اجازه نمی دادی مجبور بودند خود را مهیّای سفر کنند، در حالی که چنین نمی کردند. آن وقت معلوم می شد دروغ می گویند. بدین سبب می توانستی بین مۆمنان راستین از دروغگویان و منافقان فرق قایل شوی.

دو جا است که خداوند مسلمانان و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را مورد عتاب قرار داده است : یکی این جاست، و دیگری هم در قصّه جنگ بدر.

در آیه مورد بحث (سوره توبه) دو مطلب به چشم می خورد و مورد توهمّ قرار گرفته است:

الف: جمله «عَفَا اللهُ عَنکَ» است. یعنی خدا تو را بخشید و از لغزش تو درگذشت، پس معلوم می شود، ذنبی در کار بود که خدا او را می بخشد.

از این قبیل آیات در قرآن کریم بسیار زیاد است که به حسب ظاهر خطاب به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد، ولی در واقع مخاطب مسلمانان و امّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و به اصطلاح این آیات از قبیل «ایاک اعنی و اسمعی باجاره» است به در می زنند تا دیوار گوش کند. و شاهد ما بر این مطلب این است که در بعضی آیات اگر خطاب متوجّه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد صحیح نیست، مانند آیه شریفه: «وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً»

ب: جمله «لِمَ اَذِنتَ لَهُمْ» است که بازخواست به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

جواب: معنای «عَفَا اللهُ عَنکَ» این است: از این که تو یک مصلحت برتر را برای مصلحتی ضعیف تر ترک کردی ما بر تو نمی گیریم و از این کارت صرف نظر می کنیم. معنایش این نیست که تو گناهی مرتکب شدی بلکه صرفاً خلاف مصلحتی انجام داده که ترک آن اولی بوده است.

پس معنای این جمله غفران گناه نیست و همچنین دلیل بر آن نیست که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گناهی مرتکب شده باشد.

امّا جمله «لِمَ اَذِنْتَ لَهُمْ» گرچه لحن عتاب دارد، امّا عتاب غیر از مۆاخذه است. چون عتاب گاهی دوستانه است و مفهوم ارشاد دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، مصلحت دید با این گروه که عدّه شان زیاد است مخالفت نکند چون پیغمبر آهنگ مکّه کرده بود و برای این که مشکلی سر راه حضرت ایجاد نکنند ، موضع تندی را انتخاب نکرد. اگر جز این بود ممکن بود آنان با عدّه زیادشان در لشکر بدوی اسلام ایجاد ترس و رعب و تفرقه نماید. چون قادر به کار دیگری جز این نبودند. از این رو حق بود که پیغمبر به این گروه اجازه بدهد تا خود تصمیم بگیرند. شاید پیغمبر رفتار ریاکارانه آنان را خوب دریافته بود، امّا مصلحت دید چنین تصمیمی را اتخاذ کند.

حالا اگر رسول پروردگار این گونه تصمیم می گیرد، خدای آن حضرت طرف دیگر را می بیند. خدا افشای آنان را در نظر داشت ولی حضرت مصلحت جماعت مسلمانان و صفوف اندکشان را، لذا خداوند می فرماید؛ خوب بود به آنها اجازه نمی دادی چون آنان نمی آمدند و نفاقشان آشکار می شد.

«لِمَ اَذِنتَ لَهُمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبینَ» قرآن اشاره به یک ماهیّت ذاتی آنان دارد و می خواست فرستاده خدا منتظر می ماند تا راستگویان از دروغ گویان جدا شوند. و معلوم می شد که در صفوف مسلمانان چه کسانی راستگویانند و چه کسانی دروغ پیشه.

گناه

در نتیجه این یک عتاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و مۆاخذه نیست، یعنی کاش مراعات این مصلحت را می کردی!

البته پیغمبر مراعات مهمّ دیگری را برگزید و این تندی و عتاب تنها در همین حد بود نه بیش، و مۆاخذه ای در کار نیست.

با یک عبارت خلاصه تر، این گونه می توان نتیجه گرفت که خداوند نمی خواهد بگوید ای رسول تو مرتکب (العیاذ بالله) گناهی شدی که مستحقّ عقاب و مۆاخذه هستی، و ما از گناهت صرف نظر کردیم و خرده نمی گیریم. بلکه عتاب دوستانه توأم با مهربانی، دلیل بر آن است که هرگز جُرمی واقع نشده است.

در همین راستا به آیات دیگری در قرآن برمی خوریم که خطاب به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد امّا مخاطب مسلمانان هستند، از جمله:

«لاَ تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَخْذُولاً» (3).

برای خدا شریک قرار نده، بلکه زمانی می رسد که خود را ملامت می کنی و بسان کسی که انزوا اختیار کرده، غمگین و شرمنده به حال خود واگذارده، بی یاور می مانی.

همه می دانند که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در عمر شریفشان یک لحظه شرک نورزیدند. پس آیه گرچه به پیامبر خطاب می کند ولی در حقیقت یک حکم عمومی برای همه می باشد.

«وَ لاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَ لاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» (4).

«در بذل و بخشش نه آنقدر خسیس و بی گذشت باش، و نه آنقدر گشاده دست و بی حساب، به طوری که تمام دارایی خود را ببخشی تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی».

و همچنین آیه:

«وَ لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُۆَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً» (5).

«هیچ گاه پیروی از ظن و گمان نکن. پیوسته پیرو یقین باش که چشم و گوش و دلها مسئولند».

معنای «عَفَا اللهُ عَنکَ» این است: از این که تو یک مصلحت برتر را برای مصلحتی ضعیف تر ترک کردی ما بر تو نمی گیریم و از این کارت صرف نظرمی کنیم. معنایش این نیست که تو گناهی مرتکب شدی بلکه صرفاً خلاف مصلحتی انجام داده که ترک آن اولی بوده است. پس معنای این جمله غفران گناه نیست و همچنین دلیل بر آن نیست که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گناهی مرتکب شده باشد

به عبارت دیگر بی تحقیق در پی سخنی نرو، و کسی را نیک و بد مخوان و از احدی نکوهش و ستایش روا مدار و به کسی ظنّ مبر.

«وَ لاَ تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً» (6).

«بر زمین از روی غرور و کبر گام برمدار».

«وَ لاَ تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلْقَى فِی جَهَنَّمَ مَلُوماً مَدْحُوراً» (7).

«هرگز با خدای یکتا کسی را به خدایی مپرست، وگرنه ملامت زده و مردود به دوزخ خواهی درافتاد».

خلاصه این که: از این قبیل آیات در قرآن کریم بسیار زیاد است که به حسب ظاهر خطاب به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد، ولی در واقع مخاطب مسلمانان و امّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و به اصطلاح این آیات از قبیل «ایاک اعنی و اسمعی باجاره» است به در می زنند تا دیوار گوش کند.

شاهد ما بر این مطلب این است که در بعضی آیات اگر خطاب متوجّه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد صحیح نیست، مانند آیه شریفه: «وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً» (8) که در مورد احسان به والدین می باشد، زیرا مسلّم است که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر خود را درک نکرده، و در دوران کودکی مادر خود را از دست داده است و حال آنکه خداوند در دنباله آیه می فرماید:

«إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهُمَا قَوْلاً کَرِیماً».

«درباره پدر و مادر نیکی کنید و چنانکه هر دو یا یکی از آنها پیر و سالخورده شوند، با کلمه ای خاطر آنها رنجیده شود نگویید و کمترین آزار به آنها مرسانید و با ایشان با احترام و اکرام صحبت و سخن گویید».

پی نوشت ها:

1. توبه (9)، آیه 43.

2. توبه (9)، آیه 46.

3. اسری (17)، آیه 22.

4. همان، آیه 29.

5. همان، آیه 36.

6. همان، آیه 37.

7.همان، آیه 39.

8. همان، آیه 23.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منبع: معرفت، محمد هادی؛ (1389)، تنزیه انبیاء (از آدم تا خاتم)

مطالب مرتبط:

فکر گناه از نظر فقهی و اخلاقی

گناه غیر شرعی پیامبر

چه کار کنیم گناه برایمان عادی نشود؟