تبیان، دستیار زندگی
با توجه به تنوع مضامین و گستردگی، بستر مناسبی برای رشد و پرورش استعدادهای خلاق بوده و فیلمسازان مطرح بسیاری را به این عرصه معرفی کرده که یکی از آنها «پیتر جکسون» است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیتر جکسون؛ آمیزه ای از خلاقیت، نبوغ و تکنیک


با توجه به تنوع مضامین و گستردگی، بستر مناسبی برای رشد و پرورش استعدادهای خلاق بوده و فیلمسازان مطرح بسیاری را به این عرصه معرفی کرده که یکی از آنها «پیتر جکسون» است.

«پیتر جکسون»؛ آمیزه ای از خلاقیت، نبوغ و تکنیک

جکسون در 31 اکتبر سال 1961 در پوکروآ بی یک منطقه ساحلی نزدیک شهر ولینگتون در کشور نیوزیلند به دنیا آمد. مادرش جوان کارگر یک کارخانه و خانه‌دار و پدرش ویلیام جکسون یک حسابدار که هردو از مهاجران انگلیسی هستند و پیتر نیز تک فرزند آنان است. او از کودکی عاشق فیلم و موسیقی رپ بود و با فیلم‌های ری هری‌هاوزن بزرگ شد. بعد از آنکه دوست خانوادگی جکسون به او یک دوربین فیلمبرداری 8میلیمتری داد او شروع به ساختن فیلم‌های کوتاه به همراه دوستانش کرد. جکسون از کودکی عاشق فیلم کینگ کنگ بود و حدود 9سالگی تلاش کرد تا با مدل‌هایی که خود گرفته بود آن را بازسازی کند.

جکسون ایده و فکر منظمی در فیلمسازی ندارد اما چیزهایی درمورد تدوین، جلوه‌های ویژه و مدیریت ساخت از میان آزمایش و خطاهای خودش آموخته‌است. جکسون از ده سالگی بعد از دیدن ارباب حلقه‌ها (1978) پی به کار جان رونالد روئل تالکین برد. یک فیلم پرهیجان از رالف بخشی که قسمتی از سه‌گانه فانتزی تالکین بود. او بعد از تمام شدن دوران مدرسه اش بع عنوان عکاس گراور در روزنامه‌ای در شهر ولینگتون مشغول به کار شد و شروع به فیلمبرداری یک فیلم طولانی خوناشام کرد که درنهایت آن را نیمه کاره رها کرد.

بعد از چهارسال (از سال 1983 تا1987) اولین نمایش جکسون به نام بدمزه بشکل اتفاقی در قالب یک فیلم کوتاه کمدی 90دقیقه‌ای درآمد و بسیاری از دوستان جکسون بصورت مجانی در آن بازی کردند. فیلمبرداری بدمزه به آرامی در پایان هفته‌ها انجام می‌شد و بعد از اتمام فیلمبرداری جکسون به صورت تمام وقت به کار برروی آن پرداخت. بدمزه روایت بیگانگانی است که به هوس استفاده از انسان‌ها به عنوان غذا به زمین آمده‌اند. جکسون در این فیلم دو نقش داشت مثلاً در یک سکانس او با خودش می‌جنگید.

درنهایت با سرمایه‌گذاری دیرهنگام کمیسیون فیلم نیوزلند این فیلم به پایان رسید. بدمزه در ماه می‌سال 1987 در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و پس از آن به طورسریع به 12کشور دنیا فروخته شد.

درهمین دوران پیتر جکسون شروع به نوشتن فیلمنامه یک فیلم دیگر کرد. او در تجربه‌ای متفاوت با همکاری گروهی متشکل از استفان سینکلر که پیش نویس فیلمنامه را برعهده داشت و فیلمنامه نویسی فرن والش (همسرش) و دنی مولهرن که هم نویسنده و هم بازیگر فیلم بود شروع به نوشتن فیلمنامه کرد که در این میان والش دیرتر از سایر همکارانش به گروه اضافه شد. اما قسمت‌هایی از فیلمنامه مثل فیلم کابوس در خیابان الم در نمایش فیلم هرگز دیده نشد. به پیشنهاد زامبی فیلم مرده مغز تحت یک بازنویسی گسترده قرار گرفت.

فیلم بعدی قابل دیدن جکسون ملاقات با فیبلزها محصول سال1989 بود. نویسندگی این فیلم بوسیله چهار نویسنده‌ای که دربالا به آنان اشاره کردیم انجام شد. یک کمدی کاملاً موزیکال که به عروسک‌های خیمه شب بازی معروف شده‌است. دراصل فیبلزها قرار بود در قالب یک فیلم کوتاه تلویزیونی ساخته شود اما بعد از اشتیاق غیرمنتظره سرمایه گذاران ژاپنی برای سرمایه‌گذاری روی این فیلم و همچنین لغو پروژه فیلم مرده مغز آنهم شش هفته قبل از ساختن فیلم فیلمنامه به طور سریع به شکل یک فیلمنامه بلند درآمد. ساخت فیلم با یک بودجه بسیار کم شروع شد. فیبلزها همفته‌ها در بالای جدول قرارداشت از فیبلزها به عنوان اولین همکاری جکسون با تیم جلوه‌های ویژه ریچارد تیلور و تانیا رودگر یاد می‌شود. کسانی که در تمامی فیلم‌های بعدی جکسون با او همکاری داشته‌اند.

«پیتر جکسون»؛ آمیزه ای از خلاقیت، نبوغ و تکنیک

اثر بعدی جکسون یک کمدی ترسناک به نام مرده مغز (1992) بود.(در آمریکای شمالی با نام زنده مرده به نمایش درآمد) مرده مغز روایت زامبیهایی را به تصویر می‌کشد که از پناهگاه‌های خود خارج شده‌اند و قهرمان داستان برای نگه داشتن آن‌ها داخل پناهگاه هایشان تلاش می‌کند. از خصوصیات برجسته این فیلم جلوه‌های ویژه آن است مثل ترامواهای کوچک، حرکت و توقف‌ها و جلوه‌های زیبای ترکیبات خونی.

موجودات آسمانی محصول سال1994 است. بعد از به شهرت رسیدن جکسون در زمینه تبدیل داستان به تصویر تمام نگاه‌ها به فیلم جدید او که یک شانس برایش تلقی می‌شد بود. فیلمی که دراصل از یک داستان واقعی الگوبرداری شده‌است یعنی پارکر هولم جنایتکار و جنایتی که با دو دختر نوجوان که یکی از آنها دخترش بود در کرایست چرچ در سال 1950 انجام داد. همکار جکسون فران والش او را ترغیب به ساختن فیلمی از روی این واقعه کرد. از جکسون نقل شده‌است که این فیلم را فقط بخاطر علاقه والش به این داستان ساخته‌است. همزمان با شهرت یافتن فیلم جدید جکسون رسانه‌های جدید نیوزلند نیز شروع به تجسس در زندگی ژولیت هولم یعنی یکی از همان دو دختر نوجوان شدند. نویسنده‌ای که در حال حاضر کتاب‌های خود را با نام آن پری به چاپ می‌رساند. جکسون در این فیلم از بازیگرانی همچون ملانی لینسکی در نقش پارکر و کیت وینسلت در نقش هولم استفاده کرد. این فیلم نامزد جوایز اسکار در بخش فیلمنامه شد و همچنین جز 10 اثر برتر سال از دید تایم، گاردین، قاصد صبح سیدنی و قاصد نیوزلند شد.

موفقیت مخلوقات آسمانی موجب جلب توجه شرکت میراماکس به کارهای جکسون و درنتیجه نمایش گسترده فیلم در آمریکا و امضای قرارداد به عنوان اولین همکاری بین آنها شد.

سال بعد جکسون با همکاری یک فیلمساز ولینگتونی به نام کوستا بوتز شبه مستندی به نام نقره فراموش شده را ساخت. این کار بلندپروازانه که برای تلویزیون ساخته شده بود داستان کولین مک کنتری اولین فیلمساز نیوزلندی را به تصویر می‌کشد. کسی که او را به عنوان مخترع فیلم رنگی و فیلم ناطق می‌شناسند و قبل از مرگش برای یک فیلم حماسی یه نام سالوم بسیار تلاش کرده بود. برخی از مردم معتقدند که این فیلم گواهی بر مهارت جکسون و بوتز دربه نمایش درآوردن زندگی نوآوران، پیشگامان و اسطوره‌های ملی نیوزلند است.

موفقیت مخلوقات آسمانی، کمک به هموار کردن مسیر دریافت اولین بودجه بزرگ برای ساخت فیلم هالیوودی جکسون کرد. ترس آفرینان که بازیگرانی چون مایکل جی فاکس در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند در سال 1996 ساخته شد. این فیلم تا حدی نیز از سوی یک تهیه کننده آمریکایی به نام رابرت زمکیس حمایت می‌شد. جکسون اجازه ساخت کامل این فیلم کمدی ترسناک را در کشور نیوزلند گرفت در حالیکه آغاز ساخت این فیلم از یک شهر شمالی در آمریکا آغاز شد.

ترس آفرینان از لحاظ فروش به موفقیت قابل توجهی دست نیافت. برخی منتقدین معتقدند که یاس و نا امیدی نمایش داده شده در فیلم نسبت به قوه خیال پرهرج و مرج جکسون و فیلم‌های قبلی وی کمتر بود و همچنین در فیلمنامه نیز پیشرفت چشمگیری حس نمی‌شد. در فوریه سال 1997 جکسون از مجله نیوزلندی The Listener بخاطر تهمتی به او زده بود از طریق قانون شکایت کرد. این مجله ادعا کرده بود ترس آفرینان برای خراب کردن فیلم دیگران ساخته شده‌است. در پایان هم این قضیه پیگیری نشد. در همین زمان پروژه بازسازی فیلم کینگ کنگ توسط کمپانی یونیورسال استودیوز به وقت دیگری موکول شد که یکی از دلایل آن ساخت یک فیلم گوریلی دیگر به نام Mighty Joe Young بود که هنوز در دست ساخت بود.

جکسون در سال های اخیر بیشتر به سمت تهیه کنندگی متمایل شد و در استودیوی شخصی خود روی پروژه های مختلفی کار کرد که مهمترین آن «تن تن» ساخته استیون اسپیلبرگ است.

سه‌گانه ارباب حلقه‌ها

جکسون پس از رایزنی‌های زیاد موفق شد در سال 1997 حق فیلمسازی ارباب حلقه‌ها را از آن خود کند و راه برای به پرده کشیدن دنیای تالکین را تقریباً هموار کند اما مشکل از جایی شروع شد که جکسون فهمید هیچ شرکت هالیوودی ریسک نمی‌کند تا پروژه به این سنگینی را به کارگردانی جوان و نه چندان مشهور واگذار کند. جکسون حتی پیشنهاد داد که 3 کتاب را در یک فیلم خلاصه کند اما باز هم شرکتی حاضر به قبول کردن نمی‌شد. در نهایت این کمپانی نیو لاین سینما بود که حاضر شد جکسون را حمایت مالی کند و با اصرار سران این شرکت جکسون پذیرفت که سه‌گانه ارجینال را بسازد.

فروش سه میلیارد دلاری این سه گانه دست جکسون را برای ساخت استودیویی مجهز در زادگاهش و نیز ساخت نسخه جدید «کینگ کنگ» باز گذاشت.

این گوریل عظیم الجثه که تا آن سال چند فیلم براساس آن ساخته شده بود، در دستان این کارگردان با استعداد تبدیل به فیلمی تاثیرگذار و در عین حال سرگرم کننده شد که گیشه فوق العاده ای هم داشت.

در حقیقت او مقهور تکنیک خارق العاده فیلم خود نشد و تمرکز بسیاری روی شخصیت پردازی گذاشت که در نهایت به ماندگاری بیشتر فیلم در دیدار مجدد آن توسط مخاطبان منجر شد.

جکسون در سال های اخیر بیشتر به سمت تهیه کنندگی متمایل شد و در استودیوی شخصی خود روی پروژه های مختلفی کار کرد که مهمترین آن «تن تن» ساخته استیون اسپیلبرگ است.

یک فیلم سه بعدی جذاب با بهره گیری از کتاب محبوب چند نسل از کودکان جهان نوشته «هرژه» بلژیکی تبار که هیچگاه به گردپای کتاب نرسید.

جکسون پس از این شکست، این بار به سراغ قصه ای با مایه های مذهبی رفت و «استخوان های دوست داشتنی» را روانه اکران کرد.

«پیتر جکسون»؛ آمیزه ای از خلاقیت، نبوغ و تکنیک

فیلم داستان دختر نوجوانی است که در راه بازگشت از مدرسه به خانه، توسط مرد همسایه دزدیده شده و به قتل می رسد. حال روح سرگردان او نگران حال پدر و مادرش بوده و می خواهد که به نحوی آنها را از محل اختفای خود مطلع سازد.

وی در این فیلم به مفاهیمی پرداخته که کمتر بدان پرداخته بوده و بحث روح و جهان آخرت را پیش کشیده است.

بخش پایانی فیلم که قاتل توسط یک قندیل کوچک که پشت گردن او فرود آمده و او را به قعر پرتگاه می اندازد، فوق العاده از کار درآمده و بحث مکافات عمل را به شکل مطلوبی به نمایش گذاشته است.

شکست تجاری این فیلم با وجود تایید منتقدان و نویسندگان سینمایی، جکسون را بار دیگر در مسیر فیلم های تخیلی قرار داد و سه گانه دیگری به نام «هابیت» را در دستور کار قرار داد که قسمت نخست آن سال گذشته روی اکران رفت و آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت.

قسمت دوم «هابیت» نیز در روزهای نزدیک به سال نوی میلادی (2014) به اکران می رسد که بسیاری از دوستداران سینمای پیتر جکسون منتظر تماشای آن هستند تا قضاوت بهتری را نسبت به سری فیلم های هابیت داشته باشند.

فیلم شناسی

1976     دره (فیلم کوتاه)

1987     بدمزه

1989     ملاقات با فیبلزها

1992     مرده مغز

1994     موجودات آسمانی

1995     نقره فراموش شده

1996     جک بروان نابغه

1996    ترس آفرینان

2001     ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه

2002     ارباب حلقه‌ها: دو برج

2003     ارباب حلقه‌ها: بازگشت

2005     کینگ کونگ (فیلم 2005)

2008     عبور از خط

2009     منطقه 9

2009  استخوان‌های دوست‌داشتنی

2011     ماجراهای تن‌تن

2012     غرب ممفیس

2012 هابیت:سفر غیر

2013  هابیت: برهوت اسماگ

2014     هابیت: آنجا و بازگشت دوباره

فرآوری : مسعود عجمی

بخش سینما وتلویزیون تبیان


منابع : خبرگزاری جمهوری اسلامی / ایرنا ، سایت IMDB ، سایت دانشنامه ی سینما