تبیان، دستیار زندگی
توجه به كاركردهای قسم به خوبی روشن می شود كه قسم در مقابل استدلال و برهان و منطق نیست،‌بلكه شیوه ای برای بیان و رساندن مطلب است هر چند بر آن مطلب دلیل منطقی دیگری هم وجود داشته باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علت سوگند خوردن خدا در قرآن چیست؟


توجه به كاركردهای قسم به خوبی روشن می شود كه قسم در مقابل استدلال و برهان و منطق نیست،‌بلكه شیوه ای برای بیان و رساندن مطلب است هر چند بر آن مطلب دلیل منطقی دیگری هم وجود داشته باشد.


سوره و العصر

چرا خدا در قرآن به آفریده هایش قسم خورده؟

"قَسْم" در لغت به معنای جزءجزء کردن و "قِسْم" به معنای بهره بردن[ ابن منظور، محمدبن‌مکرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1414ق، ج‏12، ص478.] و "قَسَم" در اصل از "قَسامه" بوده (یمین و سوگندی كه بر اولیاء مقتول ادا ‌شود)، به معنای حسن و جمال که در اصطلاح فقهی و قرآنی، اسمی برای "حلف" به کار برده شده است.

وجه نامگذاری سوگند یادکردن به "قسم" اینست که یادکننده‌ی قسم گویا با سوگند خوردن در هر جایگاهی که باشد از زیبایی و جمال آن چیزی که به آن قسم می‌خورد، بهره‌ای می‌برد؛[ راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد؛ المفردات فی غریب‌القرآن، بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، ‏1412ق،‏ چاپ اول، ص670.]

"یمین" را از آن جهت به معنای سوگند گرفته‌اند كه عرب چون در حین پیمان ‌بستن و هم‌سوگند شدن، دست راست یكدیگر را می‌فشردند، لذا به طور مجاز یمین گفته‌اند.[ قرشی، سید علی‌اكبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1384ش، چاپ چهاردهم، ج7، ص273.]

سوگند از منظر قرآن

در قرآن بیش از صد "قسم" با واژگان مختلف: قسم، حلف، یمین، واو قسم و... در بیش از چهل سوره ذکر شده است.

این موارد عبارتند از: 1. قسم به نام پاکش،2. قسم به جان پیامبر،3. قسم به قرآن،4. قسم به فرشتگان،5. قسم به انسان،6. قسم به اسبان دونده ی مجاهدان،7. قسم به زمان (زمان های دنیوی و زمان های اخروی)،8. قسم به مكان (مکان های زمینی، مکان های آسمانی)،9. قسم به میوه ها و ...

تفاوت سوگندهاى الهى یا سوگندهاى متعارف میان مردم

1- مردم معمولاً به چیزهایى سوگند یاد مى ‏كنند كه در نظرشان مقدس و یا بسیار عزیز است و در تمام آنها نگران مۆاخذه و یا صدمه، در صورت دروغ‏ گویى هستند.

2- هدف اصلى از سوگند مردم اثبات مطلب است، وقتى گوینده‏اى احتمال مى‏ دهد كه شنوندگان سخن او را باور نكنند با سوگند خوردن سعى مى‏ كند آنان را وادار به قبول نموده شك و تردید را برطرف سازد.

این در حالى است كه هیچ یك از این مطالب در سوگندهاى قرآن نیست، زیرا خداوند نه از كسى یا چیزى ترس دارد و نه فقدان چیزى برایش ضرر مى‏ رساند تا سوگند یاد كند، از طرف دیگر درباره سخن خدا، مۆمن نیاز به سوگند ندارد و براى كافر و معاند سوگند سودى ندارد.

خدا در قسم های خود علاوه بر نشان دادن اهمیت آنها و علاوه بر تأكیدی كه از این طریق بر وقوع خبر می شود قسم های خود را طوری انتخاب كرده و آورده است كه خود آنها حجت و دلیل بر ثبوت خبر و جواب قسم نیز باشند

پاسخ به یک شبهه

قسم را در جایی بكار می گیرند كه شخص برای گفته خویش برهان و دلیل نداشته باشد، پس خدا آیا بر گفته های خویش دلیل ندارد كه از قسم استفاده كرده است؟

برای جواب در ابتدا بعضی كاركردهای قسم را می آوریم :

الف) قسم برای تأكید شدید مضمون هر مطلبی است كه به خاطر آن آمده است.[ ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، (ره)، مترجم:‌سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ 11، تابستان 78، ج 6، ص 302. ]

ب) از قسم عظمت و شرافت چیزی كه به آن قسم یاد شده فهمیده می شود.[ ترجمه تفسیر المیزان، همان، ج 20،‌ص 237.]

ج) قسم از شخص حكیم می تواند نشان دهنده استدلال و برهان ضمنی بر آن چه قسم برای آن یاد شده باشد.[ ترجمه تفسیر المیزان، همان، ج 20، ص 237] كه توضیح این قسمت بعداً به صورت مستدل خواهد آمد.

قرآن

د) از آنجا كه قسم یكی از فنون بیانی می باشد، هر جا اقتضای استفاده قسم را داشته باشد از قسم استفاده می شود. هر چند بر آن مطلب دلیل دیگر هم وجود داشته باشد.

توجه به كاركردهای قسم به خوبی روشن می شود كه قسم در مقابل استدلال و برهان و منطق نیست،‌بلكه شیوه ای برای بیان و رساندن مطلب است هر چند بر آن مطلب دلیل منطقی دیگری هم وجود داشته باشد.

اما در قرآن برای ارائه یك مطلب هم از شیوه استدلال و برهان استفاده شده است و هم از طریقه تمثیل و تشبیه و هم از مسلك و روش سوگند برای همان مطلب كمك گرفته شده است.

به عنوان مثال خدای متعال در مورد معاد و عذاب و ثواب آخرت از هر شیوه و روشی استفاده كرده است .

در سوره «مرسلات» بعد از پنج قسم می فرماید: «إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ : به طور قطع آنچه وعده داده شده اید، قطعاً واقع شونده است.»

در سوره روم آیه 50، همین مطلب را در قالب تشبیه و تمثیل ارائه می كند، می فرماید:

پس به آثار رحمت الهی بنگر كه چگونه زمین را بعد از مرگش زنده می كند. تحقیقاً‌ همان زنده كننده زمین ، زنده كننده ‌مردگان (هم) هست و او بر هر چیزی تواناست.

قسم از شخص حكیم می تواند نشان دهنده استدلال و برهان ضمنی بر آن چه قسم برای آن یاد شده باشد

منكرین معاد شبهاتی را مطرح می كنند كه در قرآن به طور استدلالی این شبهات جواب داده می شود كه موجب ثبوت مسئله معاد می شود.

شبهات و جواب های قرآنی آنها را به علت طولانی بودن فقط آدرس آنها را بیان می كنیم.[ آموزش عقاید،‌آیت الله مصباح یزدی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ 14، تابستان 75، ج 3، ص 151 الی 159. ]

كاركردهای قسم به عنوان شیوه ای برای رساندن مطلب از سو، و استفاده قرآن از قسم با وجود مستدل و برهانی بودن مطالب قسم از عرفی همگی به خوبی روشن می كنند كه قسم های قرآنی نشانه‌بی منطقی نیست.

خدا در قسم های خود علاوه بر نشان دادن اهمیت آنها و علاوه بر تأكیدی كه از این طریق بر وقوع خبر می شود ، قسم های خود را طوری انتخاب كرده و آورده است كه خود آنها حجت و دلیل بر ثبوت خبر و جواب قسم نیز باشند.

برای توضیح مطلب فوق مثالی را از یكی از سوره ها می آوریم.

خدا در آیات ششگانه اول سوره مرسلات به فرشتگانی كه مسئول تدبیر امور و آورنده حلال و حرام و... هستند قسم می خورد كه، تدبیر اینگونه امور نشان تكلیف از جانب خدا است و تكلیف نیز جز با حتمی بودن روز جزاء و معاد معنی ندارد. یعنی وجود چنین فرشتگانی خود دلیل وقوع معاد است كه، وقوع معاد در این آیات به عنوان جواب قسم آمده است.[ ترجمه تفسیر المیزان، ج 20، ص 237.]

بنابراین قسم های خدا حكیمانه می باشد.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع:

سایت اسک قرآن

اندیشه قم