پس از خبر تبیان خبرهایی شد!

در همان روزهای ابتدایی انتشار این خبر از سوی برخی از مسئولان پیگیری شد. بنیاد شهید طی نامه‌ای به ما اعلام کرد برای این رزمنده تشکیل پرونده نشده و پرونده‌ای در بنیاد ندارد. البته ما در گزارش مان گفته بودیم طبق مدارکی که این جانباز دارد حضور وی در پاسگاه زید، روز و زمان بمباران شیمیایی این منطقه اثبات و تایید شده است اما بنیاد اقدام به تشکیل پرونده نمی‌کند.

رزمندگانی  همانند ایشان کم نیستند که در عملیات‌های گوناگون گازهای شیمیایی هدیه شده از سوی رژیم بعث عراق به گردان‌های رزمندگان ایرانی را درک کرده‌اند اما در آن روزها مشکلات حادی پیدا نکردند و خالی نماندن جبهه را به بستری شدن در بیمارستان ترجیح دادند. آن ها امروز بر اثر گذشت زمان و بالا رفتن سنشان و ایجاد سرطان‌های متعدد پیگیر درمان خود شده و هزینه‌های درمان و تحمل این دردها پایشان را به بنیاد شهید کشانده، اما اکنون پس از 30 سال اثبات حضورشان در جبهه‌ها و بعد مناطق شیمیایی از یک سو کفش‌های آهنی می‌خواهد و از سوی دیگر پس از اثبات این مقوله باید بنیاد شهید را متقاعد کنند گونه‌ای با آن‌ها رفتار کنند که سلامتشان را بیش از این به خطر نیندازند و اگر قرار است حقوق آن‌ها پایمال نشود قبل از مرگ این خدمت را بکنند تا تلاششان بیهوده نشود و خانواده پس از فوت مجبور نشود که یا بی خیال بنیاد شود و یا از ابتدا کفش‌های آهنی جانباز خود را به پا کنند.

گویا مسئولان بنیاد شهید تشخیص پزشکان خود را قبول نکرده و خلاف نظر آنان که نباید زیر تیغ نمونه‌برداری برود، خواستار گرفتن نمونه شدند و این امر به اذعان متخصصان برای سلامتی او خطرناک تلقی شده است. طبق اظهارات وی تعدادی از هم‌رزم‌هایش نیز بر اثر این اتفاقات جان خود را باخته‌اند و چون قبل از فوت تعیین درصد نشده بودند، جزء شهدا یا جانباز متوفی به حساب نیامده‌اند و خانواده آن‌ها در سختی به سر می‌برند لذا صفری برای احقاق حق آنان درخواست پیگیری پرونده خود را دارا است.

معاونت نیروی انسانی سپاه، اداره ایثارگران خطاب به سازمان مستضعفین، معاونت نیروی انسانی بسیج در نامه خود به تاریخ 12 شهریور 1392 یعنی دو سال گذشته اذعان کرده است: «به اطلاع می‌رساند بر اساس مدارک پیوست نامبرده در منطقه عملیاتی خیبر (پاسگاه زید) دچار عوامل شیمیایی گردیده و به علت عدم درمان به موقع دچار سرطان لنفوسیت CLL گردیده که درمان سریع ایشان مورد تاکید است پزشکان معالج نامبرده می‌باشد. با توجه به پرداخت بخشی از هزینه‌های درمان لیکن حدود 3000000 ریال نیز از سوی ایشان پرداخت شده است لذا خواهشمند است ضمن تأمین هزینه‌های مذکور نسبت به درمان ایشان از طریق کمیسیون بدوی پزشکی اقدام نمایید.» این نامه به امضای معاون نیروی انسانی سپاه سرتیپ 2 پاسدار احمد کریمی رسیده است.

سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ، معاونت نیروی انسانی بسیج ایثارگران به بنیاد شهید در تاریخ 10 مرداد ماه 1391 حدود یک سال بعد نوشته است: «گواهی می‌شود برادر محمدرضا صفری فرزند حسن متولد 1345 شماره شناسنامه 1842 عضویت بسیجی در تاریخ ذل مجروح شده است.» طبق جدول این نامه وی در تاریخ 18/12/1362 منطقه پاسگاه زید بر اثر شیمیایی اعضا صدمه دیده وی ریه و پوست است که با توجه به نامه شماره 88-5012 تاریخ 1/5/91 کمیسیون عالی پزشکی دانشگاه پزشکی بقیه الله (عج) مورد تایید قرار گرفته است. به امضای سرتیپ پاسدار محسن فاطمینی فرمانده سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ رسیده است.

اما پس از گزارش منتشر شده در تبیان،نماینده ولی فقیه در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) موضوع را پیگیری کرده است و در نامه‌ای در تاریخ 6 خردادماه 1392 به ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ اعلام کرده است: «برادر محمدرضا صفری جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی جهت تعیین درصد با عنایت به مدارک پیوستی حضورتان معرفی می‌گردند مساعدت جنابعالی مزید امتنان می‌باشد.» این نامه به امضای سید محمد مقدسی مسئول نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله رسیده است.

اما و چرا پرونده وی حتی در بنیاد تشکیل نشده است تا به تعیین درصد بخواهد برسد، تنها خدا و مسئولان وقت بنیاد شهید مطلع هستند.

یکی از مسئولان و سخنگویان اسبق بنیاد شهید در گفتگوهای رسانه‌ای خود گفته است: مقام معظم رهبری از مشکلات جامعه ایثارگری با خبر هستند. به عنوان مثال وقتی جانبازی در مورد مشکلاتش در مصاحبه تلویزیونی و رسانه‌ای صحبت می‌کند، اولین جایی که از دستگاه‌های مسئول از ما در مورد رسیدگی به وضعیت او توضیح می‌خواهد دفتر رهبری است.

اما با وجود اینکه نماینده رهبری طبق مدارک به تایید مدارک جانباز اقدام و دستور پیگیری داده است در دوره قبل مدیران بنیاد هیچ اقدامی صورت نگرفت جز درخواست از تبیان برای جلوگیری از درج این‌گونه گزارش‌ها.

بخش فرهنگ پایداری تبیان