تبیان، دستیار زندگی
تئاتر به شكل اروپایی و غربی آن از دوران ناصرالدین شاه وارد ایران شد؛ اما قبل از آن نمایش های سنتی به شیوه های گوناگون، در قالب جشن ها و مراسم و آیین های مختلف در ایران اجرا می شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاه بازی یک تئاتر ایرانی است

معرفی نمایش های آیینی و سنتی ایران


تئاتر به شكل اروپایی و غربی آن از دوران ناصرالدین شاه وارد ایران شد؛ اما قبل از آن نمایش های سنتی به شیوه های گوناگون، در قالب جشن ها و مراسم و آیین های مختلف در ایران اجرا می شد.

سیاه بازی

این نمایش ها گوشه ای از میراث فرهنگی ایران و ایرانیان هستند كه در فراز و فرودها تاریخی و رد سیر تطور تاریخ ایران زمین یكی پس از دیگری به دست فراموشی سپرده شده اند و امروز از بسیاری از این نمایش ها فقط نامی و یادی باقی مانده است.

نمایش های شادی آور، گونه ای از نمایش های سنتی ایران هستند كه در مقایسه با سایر گونه های نمایشی، از تنوع زیادی برخوردارند؛ نمایش هایی مانند «نوروز خوانی»، «بقال بازی»، «كوسه برنشین» و «سیاه بازی» یا «تخت حوضی» كه به ویژه در جشن ها و مراسم شادی اجرا می شدند.

نمایش های شادی آور در عین تنوع و گوناگونی بسیار، دارای وجوه مشترك زیادی هستند كه این دسته از نمایش ها را از سبك های نمایشی جدیدی كه بعد ها از غرب وارد ایران شد، متمایز می كنند.

یكی از مهم ترین ویژگی هایی كه می توان برای نمایش های شادی آور برشمرد، برقراری ارتباط با مخاطب عام است. این نمایش ها كه اكثرا برای عامه مردم تهیه و اجرا می شدند، به خوبی دغدغه های عامه مردم را می شناختند و این دغدغه ها را به زبانی بی پرده و عریان و آمیخته با هجو و طنز، بیان می كردند.

این نمایش ها، علاوه بر این كه بازتاب زندگی مردمان روزگار خود بودند، در پاره ای از موارد با دیدی انتقادی به وقایع و رویدادهای اجتماعی، در لفاف طنز و سرگرمی، به معضلات و نارسایی های جامعه خود می پرداختند.

در میان نمایش های شادی آور ایران، «سیاه بازی» یا «تخت حوضی» یكی از گونه هایی است كه به رغم همه بی مهری ها و كم توجهی ها همچنان به حیات خود ادامه می دهد؛ اگرچه كمرنگ و بی رونق!

** نگاهی به اجزا، تعریف و پیشینه «سیاه بازی»

نمایشنامه های «سیاه بازی» و «تخت حوضی» كه به «رو حوضی» نیز معروف هستند با اینكه ریشه در دوره صفویه دارد، اما از سال 1295 شمسی رشد و توسعه بیشتری به خود گرفت.

«سیاه بازی» گونه خاصی از نمایش است كه شباهت زیادی به سنتی نمایش «كمدیا دلارته» ایتالیا و خرده نمایش های اروپایی كه با نام «واریته» شناخته می شوند دارد كه بدیهه سازی و بدیهه سرایی، محور اصلی این نوع نمایش به شمار می رود. حركات موزون و آواز نیز چاشنی آن می شد و پایان خوش و نتیجه گیری اخلاقی از خصوصیات آن بشمار می رود.

در نمایشنامه رو حوضی معمولا دو تیپ حضور دارند. یكی «حاجی» یا «حاكم» و دیگری «سیاه» كه معمولا (مبارك) نام داشت و نوكر و خدمتكار ارباب خود بود. در حقیقت شخصیت سیاه در این نمایش ها، سمبل مردم زجر دیده به شمار می رود.

در فرهنگ معین، «سیاه بازی» اینگونه تعریف شده است كه: گونه ای نمایش سنتی كه معمولا در آن شخصی دارای غلامی سیاه پوست و گیج و گول است كه با عملیات هایی از پیش طراحی شده برای فریب دیگری دست به كارهای خنده داری می زند.

در میان نمایش های شادی آور ایران، «سیاه بازی» یا «تخت حوضی» یكی از گونه هایی است كه به رغم همه بی مهری ها و كم توجهی ها همچنان به حیات خود ادامه می دهد؛ اگرچه كمرنگ و بی رونق!

سیاه بازی

** سیاه و سیاه بازی؛ شیرین و عامیانه

«سیاه بازی» یكی از انواع نمایش های شادی آور است كه در آن از زبان «سیاه» كه كاراكتری خاص تلقی می شود، با رویكردی انتقادی و طنزآمیز به موضوعات اجتماعی، سیاسی، عاطفی و حتی تاریخی پرداخته می شود.

«سیاه» در نمایش سیاه بازی یا رو حوضی، به عنوان شخصیت تابع تعریف می شود؛ چرا كه سیاه بودن او چندان مورد سوال قرار نمی گیرد و به صورت قاعده ای پذیرفته شده است.

«سیاه» شخصیتی خود مختار است كه ظرفیت نمایش سیاه بازی را بسیار بالا می برد و به جرأت می توان گفت تمام بن مایه های موضوعی زندگی ایرانی، با ظرافت ها و برداشت های خاص او و با شور و نشاط بسیار، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.

نقش «سیاه» بر پایه موسیقی، كلام، حركت و اطوار موزون نمایشی استوار و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نمایش های سیاه بازی، تنها یك خط روایی دارند كه بازیگران به طور بداهه آن را پیش می برند. به همین علت حضور ذهن بازیگر نقش سیاه، همواره تاثیر قابل توجهی درموفقیت گروه نمایشی در بین مردم دارد.

«سیاه» به نوعی، به عنوان نماینده مردم، از وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه انتقاد می كند و عملكرد حكام و ثروتمندان را به باد انتقاد و گاه تمسخر می گیرد. صراحت لهجه و بدن نرم و منعطف بازیگر نقش «سیاه»، به همراه شوخی های بكر و گزنده، «سیاه» را به عنوان یك تیپ شیرین، ثابت و همیشگی در ذهن مخاطب ماندگار می كنند.

در نمایش های سیاه بازی، دكور بسیار ساده و كم حجم است و عموما شامل چند صندلی و پرده های نقاشی شده و یا چیزی شبیه تخت سلطانی می شود و همه آنچه كه در صحنه دیده می شود آن را پر می كند، توسط بدن و بیان و حركات بازیگران به تجسم در می آید.

«بهرام بیضایی» در كتاب «نمایش در ایران» می نویسد: بازی مقلدان، مبالغه آمیز و از واقع گرایی به دور بوده و لباس ها دقیق و مستند نیست و حامل و حاصل فكر و ابتكار مردم عامی است. مردمی كه به راحتی با شخصیت های سیاه بازی مثل سلطان، حاجی، زن حاجی و ... ارتباط برقرار می كنند و انس می گیرند؛ چرا كه این شخصیت ها، برآمده از زندگی روزمره همین مردم هستند.

** لاله زار، مامن دیروز نمایش سیاه بازی و محل ساكت و سرد امروزی

سیاه بازی

سیاه بازی كه در آغاز حیاتی خانگی و محفلی داشت و فقط در مراسم خاص و در خانه ها و مجالس اجرا می شد، به همت افرادی همچون «مهدی مصری»، «ذبیح الله ناصری»، «سعدی افشار» و بسیاری سیاه بازان دیگر كه هر كدام صاحب سبك ویژه خود بودند، به لاله زار آمد.

سیاه بازی در لاله زار در دهه های 40 و 50 رونق گرفت و به رسانه ای عام و پرمخاطب بدل شد. تا جایی كه مردم برای تهیه بلیط این نمایش ها، ساعت ها در گیشه های لاله زار صف می كشیدند.

اما از سوی دیگر، محدود شدن اجرای سیاه بازی به لاله زار و از رونق افتادن اجرای خانگی و مناسبتی این نمایش ها موجب شد كه حیات سیاه بازی به شدت به حیات لاله زار وابسته شود. به طوری كه همزمان با تعطیلی لاله زار، این گونه نمایشی هم در محاق فراموشی فرورفت و صرف نظر از معدود كارهایی كه در سالیان اخیر به همت برخی از هنرمندان تئاتر ایران اجرا شده است، بیگانگی جامعه ایرانی با این گونه نمایشی، به عنوان یك رسانه كارآمد، روز به روز بیشتر می شود.

سیاه بازی با همه شیرینی گزنده اش و با همه سادگی خلاقانه اش، بازتاب صدای مردمان ساده ای است كه راهی را می جستند تا گلایه ها، آرزوها، شادی ها و دلخستگی های خود را به زبان ساده و در لفاف طنز و شوخی بیان كنند. صدایی كه رفته رفته، فراموش می شود.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : ایرنا