کی محبوب خدا می شویم؟!
زندگی پراست از فراز و فرودهایی که آدمی را هر لحظه در مواجهه با خداوندگارش قرار می دهد و آرامش نهایی از آن کسی خواهد بود که در این پستی بلندی های زندگی، دل به رضای خدا سپرده و در مقابل آن چون و چرا نیاورد.
چرا باید به فعل خداوند راضی بود
اگر آدمی به خداوند اعتماد داشته و نسبت به او شناخت و معرفت داشته باشد، آنچه برایش روی می دهد را جز خیر و صلاح نمی داند و دهان به چون و چرا کردن نمی گشاید چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: داناترین مردم بخدا، راضىترین آنها است از خداى عز و جل. خداى عز و جل فرماید: بنده مۆمنم را به هر سو بگردانم، برایش خیر است، پس باید به قضاء من راضى باشد و بر بلاى من صبر كند و نعمتهایم را سپاس گزارد تا او را- اى محمد- در زمره صدیقین نزد خود ثبت كنم.(أصول الكافی/ ترجمه مصطفوى، ج3) امامیه، اشاعره و همه گروههاى مسلمان همرأیند كه باید به قضا و قدر الهى رضایت داشت.
اشعریان رأیى را برگزیدهاند كه لازمه آن مخالفت با اجماع مسلمین و گفتارهاى صریح مذهبى در وجوب رضایت به قضاى الهى است. اندیشه ایشان این است كه خداوند فاعل و بجاى آورنده همه زشتی هاست و هیچ كس جز او تأثیرى در وجود (آفرینش) ندارد. بر این اساس طاعات و قبایح به قضا و قدر اوست.
به اجماع مسلمین، رضایت به قبیح حرام است پس نباید از آن راضى بود گرچه به قضاى الهى باشند بدین گونه باید یكى از این دو مقدمه را ابطال كرد، واجب نبودن رضا به قضاى الهى یا وجوب خرسندى و رضایت به زشتى و این هر دو، مخالف اجماع است.
نظر امامیه این است كه خداوند پیراسته از زشتیها و قبایح است و جز حكمت، دادگرى و عمل صحیح، كارى انجام نمىدهد. با این اندیشه، بر اساس قواعد امامیه و معتزله رضایت به قضا و قدر خداوند واجب است و از آن، در هم شكستن و نقض اجماع لازم نمىآید، ترك اجماعى كه از رضایت نداشتن به قضاى الهى یا رضایت به قبح لازم مىآید.(نهج الحق و كشف الصدق/ترجمه كهنسال)
برابر با عبادت شبانه و روزهداری در روز
در اسرائیلیات روایت شده است كه: عابدى سالهاى طولانى خدا را عبادت مىكرد، شبى در خواب دید كه فلان زن كه در دنیا خیلى اهل عبادت نبود در بهشت رفیق و همنشین او است شبها مشغول عبادت بود و روزها روزه داشت و آن زن شبها تا صبح مىخوابید و روزه نمىگرفت. لذا عابد تعجب كرد و او را به مهمانى خود دعوت كرد تا از او سۆال كند كه چه عملى در دنیا داشت كه در اینجا رفیق و همنشین او است. وقتى با اصرار مهمانى عابد را پذیرفت عابد از او سۆال كرد كه چه عملى دارى آیا غیر از آن چه من دیدم عملى دیگر هم داشتى؟ زن گفت: نه به خدا سوگند غیر از آنچه دیدى من عملى نداشتم. عابد اصرار كرد كه فكر كن شاید یادت آید زن گفت: من یک خصلت داشتم و آن این كه هر گاه در شدت و سختى قرار مىگرفتم تمنا و آرزوى آسایش را نمىكردم و هر گاه در آفتاب قرار مىگرفتم آرزوى سایه را نمىكردم و هر گاه مریض مىشدم آرزوى سلامت را نمىكردم. عابد دستهایش را به سرش گذاشت و گفت: به خدا سوگند كه این یك خصلت، خصلت عظیمى است كه بسیارى از بندگان خدا از به دست آوردن آن عاجز هستند.(آرام بخش دل داغدیدگان( ترجمه مسكن الفۆاد) )
نتیجه رضایت به قضای الهی
فرّاء از امام صادق(علیه السلام) نقل مىكند كه فرمود: هر كس به قضا (و قدر الهى) راضى باشد، همواره قضا بر او مىگذرد در حالى كه او پاداش داده مىشود، و كسى كه بر قضا خشم بگیرد، همواره قضا بر او جارى مىشود در حالى كه خداوند پاداش او را تباه مىسازد.(الخصال/ ترجمه جعفرىج1 )
على بن الحسین علیهماالسّلام فرمود: صبر و راضى بودن از خدا، سر اطاعت خداست، و هركه صبر كند و از خدا راضى باشد نسبت بآنچه در باره او حكم فرماید، چه دوست داشته و یا ناخوش داشته باشد، خداى عز و جل در آنچه دوست یا ناخوش دارد، براى او حكم نكند، جز آنچه خیر او باشد.(أصول الكافی/ترجمه مصطفوى/ج3)
از پیغمبر ما صلّى اللَّه علیه و آله نیز روایت شده است كه حضرت فرمود: كسى كه دوست دارد بداند مقام و رتبهاش نزد خدا چگونه است باید نظر كند كه عظمت خدا در نزد او چگونه است؟ آیا از افعال خدا راضى هست یا این كه موقع پیش آمدهاى سخت از كارهاى خدا نگران است؟ زیرا هر طورى كه خدا در نزد بنده مقام و منزلت داشته باشد خداوند نیز همان طور به او مقام و منزلت مىدهد.» (آرام بخش دل داغدیدگان (ترجمه مسكن الفۆاد)
امام صادق علیه السّلام فرمود: امام حسن مجتبى علیه السّلام با عبداللَّه بن جعفر ملاقات كرد و گفت: اى عبداللَّه مۆمن چگونه مىتواند مۆمن باشد، در صورتى كه از زندگى خود ناراضى است، و خداوند این زندگى را براى او مقدر كرده است اگر مۆمن از وضعش راضى باشد من ضمانت مىكنم كه دعاى وى مستجاب شود.و نیز فرمود: آسایش تن و جان در رضایت است و اندوه و شک و تردید در عدم رضایت مىباشد.(مشكاة الأنوار/ترجمه عطاردى)
محبوب خدا کیست؟
«حضرت موسى علیه السّلام در مناجاتش به پروردگار عرض مىكند: پروردگارا! كدام مخلوق نزد تو محبوبتر است؟ خداوند تبارک و تعالى فرمود: آن مخلوقى كه وقتى محبوبش را از او بگیرم به من اعتراض نكند و تسلیم من باشد. سپس حضرت موسى علیه السّلام عرض كرد كدام مخلوق است كه تو او را دوست نمىدارى؟ خداوند متعال فرمود: آن كسى كه در كارهایش مرا برمىگزیند یعنى كارهایش را به من واگذار مىكند و قضاى مرا بر نظر خودش ترجیح مىدهد اما وقتى كه قضا و مقدرات من بر خلاف میل و خواسته خودش جارى مىشود ناراحت مىشود.»
پس كسى كه در برابر مقدرات الهى تسلیم باشد و اعتراض و چون و چرا نكند محبوب خداست و كسى كه تسلیم مقدرات الهى نباشد و به قضا و قدر الهى اعتراض و چون و چرا كند مبغوض خداست. و خداوند متعال فرمود: من خدایى هستم كه جز من خدایى نیست. كسى كه بر بلاى من صبر نكند و به قضا و قدر من راضى نشود پس باید خدایى غیر از من اتخاذ كند.(آرام بخش دل داغدیدگان (ترجمه مسكن الفۆاد))
مزن به چوم و چرا دم که بنده مقبول قبول کرد به دل هر آنچه پیر مغان گفت
مریم پناهنده
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
1.آرام بخش دل داغدیدگان (ترجمه مسكن الفۆاد)/ شهید ثانی
2. مشكاة الأنوار/ترجمه عطاردى/طبرسی
3.أصول الكافی/ترجمه مصطفوى/ ج3
4. الخصال / ترجمه جعفرى/ ج1/ ابن بابویه
5. نهج الحق و كشف الصدق/ ترجمه كهنسال/ علّامه حلی