اصلاً نیاز نداریم کسی بگوید!
دخالت مستقیم آمریکا ثابت شد (قسمت دوم)
در یکی از این مدارک بیان میکند که استفاده از عامل اعصاب «میتواند اثر قابل توجهی بر روی تاکتیکهای مبنی بر موج انسانی ایرانیها بگذارد، به طوری که باعث شود آنها این استراتژی را ادامه ندهند» .
این تاکتیکها که شامل بسیج نیروهای پرتعداد علیه مواضع نظامی مرسوم عراق بود و در برخی نبردها تأثیرگذاریاش اثبات شده بود.
در مارس 1984، CIA گزارش داد که عراق «در جبهه بصره برای اولین بار از عامل اعصاب استفاده کرد و محتمل است که قادر باشد که تا اواخر پاییز امسال از مقادیر زیادی از آن در مقیاس نظامی استفاده کند.»
بهکارگیری تسلیحات شیمیایی در جنگ بر طبق پروتکل ژنو 1952 ممنوع است که تصریح میکند: احزاب هر تلاشی را برای وادار ساختن سایر کشورها به تن دادن به این معاهده به کار خواهند بست. عراق هرگز این پروتکل را امضاء نکرد و ایالات متحده این کار را در سال 1975 انجام داد. کنوانسیون سلاحهای شیمیایی که تولید و استفاده از چنین سلاحهایی را ممنوع کرده است، تا سال 1997 به تصویب نرسید؛ یعنی سالها پس از حوادث مورد نظر.
در موج ابتدایی حملات شیمیایی عراقیها در سال 1983، از عامل خردل استفاده شد. خردل با آن که به طور کلی مرگبار نیست، ولی سبب تاولهای شدید در سطح پوست و غشاهای مخاطی میشود که پتانسیل تبدیل به عفونتهای مرگبار را داراست و میتواند سبب کوری و بیماریهای بخش بالایی دستگاه تنفسی گردد و درصد ابتلا به سرطان را افزایش دهد. ایالات متحده آمریکا در آن زمان که استفاده عراق از عامل خردل آغاز شد، هنوز برای عراق اطلاعات نظامی فراهم نمیکرد. با این وجود این قضیه باعث نمیشد که به ایران در تلاش خود برای جمعآوری مدارک بر علیه حملات شیمیایی غیرقانونی عراقیها کمکی نمایند و حتی اطلاعرسانی رسمی به سازمان ملل در این زمینه صورت نپذیرفت.
سازمان سیا مشخص کرد که ایران توانایی بمباران تأسیسات ساخت این تسلیحات را دارا بود، تنها اگر میتوانست آن را پیدا کند.
شواهد روشنی از حملات شیمیایی عراقیها در سال 1984 آشکار شد. اما موجبات اقدامات اندکی برای جلوگیری صدام حسین از استفاده از این عوامل مرگبار از جمله حمله به مردم کشور خودش شد.
اوضاع در سال 1987 تغییر کرد. ماهوارههای شناسایی CIA نشانههای روشنی را برداشت که بیان میکردند، ایرانیها با تعداد زیادی از نیروها بر روی شرق بصره تمرکز کردهاند. بر طبق اظهارات فرانکونا که در آن زمان برای DIA کار میکرد، بیشترین چیزی که تحلیلگران DIA به آن اهمیت میداند این بود که تصاویر ماهوارهای نشان میداد ایرانیها یک حفره خالی در خطوط عراقیها در جنوب شرقی بصره یافتهاند. این درز در تلاقی میان لشکر سوم عراق که در شرق شهر فعالیت میکرد و لشکر هفتم عراق که در جنوب شرقی شهر و اطراف شبهجزیره فاو فعالیت میکرد، باز شده بود.
فرانکو گفت: ماهوارهها تشخیص دادند بخشهای مهندسی و پلسازی ایرانیها به طور مخفیانه حرکت کرده و در برابر حفره ایجاد شده در خطوط عراقیها مستقر شدهاند که نشان میداد که قرار است آنجا محل حمله سالانه اصلی ایران در فصل بهار برای سقوط بصره باشد.
در انتهای سال 1987، تحلیلگران DIA در محل فعالیت فرانکونا در واشنگتن یک گزارش فوقسری به زبان رمزی نوشتند با عنوانی مشابه «پشت دروازههای بصره» داشت و هشدار میداد که حمله بهار 1988 ایران قرار است بزرگتر از تمام حملات پیشین ایران در فصل بهار باشد و میتوان شانس بسیار خوبی برای شکستن خطوط عراقیها و فتح بصره برای آنها متصور بود. گزارش هشدار میداد که اگر بصره سقوط کند، ارتش عراق از هم میپاشد و ایران پیروز جنگ خواهد بود.
بر طبق اظهارات فرانکونا، رییسجمهور ریگان گزارش را مطالعه کرد و در حاشیه آن خطاب به وزیر دفاع فرانک سی. ارلوچی (Frank C. Carlucci) نوشت: «پیروزی ایران غیرقابل قبول» . متعاقب آن، یک تصمیم در سطح مقامات ارشد دولت آمریکا اتخاذ شد (میتوان از این که این تصمیم به تصویب شورای امنیت ملی و CIA نیاز داشته است، مطمئن بود.)
DIA موظف شد که با هر جزییاتی که در دسترس بود از استقرار و تحرکات واحدهای رزمی ایران، به عراقیها خدمات اطلاعاتی بدهد. این خدمات شامل تصاویر ماهوارهای و شاید برخی از اطلاعات الکترونیکی موجود میشد. تمرکز ویژهای بر روی جنوب شرقی شهر بصره صرف شد؛ یعنی همان جایی که DIA به عنوان محل حمله بزرگ بعدی ایران تشخیص داده بود. این آژانس همچنین دادههایی از موقعیت مکانی تجهیزات لجستیک کلیدی ایران و قدرت و قابلیت نیروی هوایی و پدافند هوایی این کشور فراهم میساخت. فرانکونا بیشتر این اطلاعات را «بستههای هدفگیری» مناسب برای نیروی هوایی عراق جهت تخریب این اهداف توصیف کرد.
سپس حملات با سارین ادامه پیدا کرد.عامل اعصاب سبب گیجی، ناراحتیهای تنفسی و تشنج عضلانی میشود و میتواند موجب مرگ گردد. تحلیلگران CIA نمیتوانستند به طور دقیق آمار تلفات ایرانیها را تعیین نمایند زیرا به مقامات و مستندات ایرانیها دسترسی نداشتند. اما این آژانس تعداد تلفات را چیزی بین «دهها» تا «هزاران» در هر چهار موردی که پیش از حمله نظامی صورت پذیرفته بود، تخمین زد. طبق نظر CIA، دو سوم تسلیحات شیمیایی که عراقیها علیه ایرانیها مورد استفاده قرار دادند، مربوط به 18 ماه پایانی جنگ بود.
در سال 1988، اطلاعات ایالات متحده آمریکا به طور آزادانه در حال جاری شدن به سمت ارتش صدام بود. مارس همان سال، عراق روستای کردنشین حلبچه در شمال عراق را با عامل اعصاب مورد بمباران قرار داد.
یک ماه بعد، عراقیها از بمباران هوایی و توپخانهای با پوستههای حاوی سارین علیه محلهای تجمع نیروهای نظامی ایران در شبهجزیره فاو در جنوب شرق بصره استفاده کردند که به عراقیها کمک کرد تا بتوانند یک پیروزی بزرگ را با بازپسگیری کل این شبهجزیره بدست آورند. پیروزی در حمله به شبهجزیره فاو همچنین ایرانیها را از راهاندازی حملهای که بسیار محتمل بود، بازداشت. بر طبق اظهارات فرانکونا، واشنگتن از نتیجه بدست آمده بسیار خشنود بود زیرا ایرانیها هرگز فرصتی را برای راهاندازی حمله خود نداشتند.
در این زمان سطح اطلاعات آمریکا نسبت به برنامه تسلیحات شیمیایی عراق در نقطه مقابل اطلاعات حاصل از CIA و دیگر سرویسها اطلاعاتی از این برنامهها در بازه زمانی پیش از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 بود. در گذشته، اطلاعات آمریکا دسترسی بهتری به منطقه داشت و میتوانست مقامات خود را به منطقه ارسال کند تا سطح خسارات را ارزیابی نمایند.
فرانکونا اندکی بعد از این که شبهجزیره فاو به دست عراقیها افتاد، از آن دیدن کرد. او دریافت که میدان جنگ حاوی صدها زباله سرنگهای استفاده شدهای است که حاوی آتروفین بودهاند؛ دارویی که برای درمان اثرات مرگبار گاز سارین رایج است. فرانکونا فوراً چند سرنگ را برداشت و با خود به بغداد برد. اینها مدارکی بودند که نشان میداد عراقیها در شبهجزیره فاو از سارین استفاده کرده بودند.
فرانکونا گزارش میکند که در ماههای بعد، عراقیها در سه نوبت دیگر به میزان بسیاری از سارین که جهت پنهان کردن استفاده از عوامل اعصاب، در توپخانههای حاوی دود و آتش فراوان به کار میرفت، استفاده کردند. هر حمله به شکلی قابل توجه موفقیت آمیز بودند زیرا در آنها به نحوی فزاینده از میزان فراوانی عامل اعصاب استفاده شده است. آخرین حمله از این سه حمله که حمله خوبان رمضان نام داشت، در آوریل سال 1988 توسط عراقیها راهاندازی شد و شامل بزرگترین استفاده از عامل اعصاب سارین بود که تا آن زمان عراقیها انجام داده بودند. برای یک ربع قرن، هیچ حمله شیمیایی حتی نزدیک به مقیاس مورد استفاده در حملات نامتعارف صدام رخ نداد؛ تا، شاید، همین حملات هفته پیش که در خارج از دمشق صورت گرفت.
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری تسنیم